کلمه جو
صفحه اصلی

رایانه

فارسی به انگلیسی

computer, counter

مترادف و متضاد

computer (اسم)
کامپیوتر، رایانه، شمارنده، ماشین حساب، ماشین حساب الکترونی

فرهنگ فارسی

فارسی کامپیوتر

دستگاهی برای پردازش خودکار داده‌ها * پیشنهاد فرهنگستان دوم


فرهنگ معین

(نِ ) (اِ. ) نک کامپیوتر.

دانشنامه عمومی

(کردی کَلهُری) اصطلاح است برای تکرار عین حرف های شنیده.


رایانه یا کامپیوتر (به انگلیسی: computer) دستگاهی است که می تواند برنامه ریزی شود تا دستورهای ریاضیاتی و منطقی را به صورت خودکار انجام دهد. رایانه ها می توانند از مجموعه ای عظیمی از دستورها به نام برنامه پیروی کنند، این امر به آن ها اجازه می دهد تا قابلیت انجام طیف وسیعی از وظایف را داشته باشند؛ و بر اساس برنامه ای که به آن ها داده می شود عمل می کنند.
-ā-rādz-a*یِ ایرانیِ باستان> -ā-rāy ِ فارسی میانه که در واژه یِ آرایشِ فارسیِ نو دیده می شود.
-pati-rādz-a*یِ ایرانیِ باستان> -pē-rāy ِ فارسی میانه که در واژه یِ پیرایشِ فارسیِ نو دیده می شود؛ و
-rādz-ta*یِ ایرانیِ باستان> rāst ِ فارسی میانه که در واژه یِ راستِ فارسیِ نو دیده می شود.
یک رایانه مدرن حداقل از یک واحد پردازش، عموماً واحد پردازش مرکزی و نوعی حافظه تشکیل شده است. واحد پردازش وظیفه انجام عملیات های محاسباتی و منطقی را بر عهده دارد. دستگاه های جانبی شامل ورودی (مانند صفحه کلید)، خروجی (مانند نمایشگر) و ورودی/خروجی (مانند صفحه لمسی) می توانند برای دریافت، نمایش و ارسال اطلاعات در رایانه مورد استفاده قرار گیرند.
در زبان انگلیسی «کامپیوتر» به دستگاه خودکاری گفته می شود که محاسبات ریاضی را انجام نمی دهد، بر پایهٔ «واژه نامه ریشه یابی Barnhart Concise» واژهٔ کامپیوتر در سال ۱۶۴۶ به زبان انگلیسی وارد گردید که به معنی «شخصی که محاسبه می کند» بوده است و سپس از سال ۱۸۹۷ به ماشین های محاسبه مکانیکی گفته می شد. در هنگام جنگ جهانی دوم «کامپیوتر» به زنان نظامی انگلیسی و آمریکایی که کارشان محاسبه مسیرهای شلیک توپ های بزرگ جنگی به وسیله ابزار مشابهی بود، اشاره می کرد.
البته در اوایل دهه ۵۰ میلادی هنوز اصطلاح ماشین رایانش (computing machine) برای معرفی این ماشین ها به کار می رفت، پس از آن عبارت کوتاه تر کامپیوتر (computer) به جای آن به کار گرفته شد. ورود این ماشین به ایران در اوایل دهه ۱۳۴۰ بود، واژه رایانه در دو دهه اخیر در فارسی رایج شده است.

دانشنامه آزاد فارسی

رایانه (computer)
(یا: کامپیوتر) ماشینی که امکان انجام کارهایی از قبیل محاسبه یا برقراری ارتباط الکترونیکی را از طریق مجموعه ای از دستورالعمل ها به نام برنامه می دهد. نتایج حاصل از اجرای برنامه های رایانه ای یا از طریق دستگاه های خروجی نمایش داده می شوند و یا ذخیره سازی می گردند. صفحه نمایش و چاپگر انواعی از دستگاه خروجی هستند. کسانی که از رایانه استفاده می کنند (کاربرها) آن را به شیوه های گوناگون به کار می گیرند. مثلاً در کسب وکار، می توان از رایانه به منظور کنترل اعتبار مشتریان یا انتقال الکترونیکی پول استفاده نمود. رایانه های کوچک خانگی می توانند دمای محیط را کنترل و سیستم های حفاظت منزل را هدایت کنند، زمان را اعلام و یا دستگاه ویدئو را برنامه ریزی و خاموش ـ روشن نمایند. در خودرو، رایانه می تواند بر سیستم سوخت رسانی نظارت کند. همچنین رایانه ها کاربرد گسترده ای در صنعت، سرگرمی ها، موسیقی، فیلم، پویانمایی، تحصیل و آموزش، انجام محاسبات فنی، انجام آزمون ها و بررسی های علمی، هواشناسی و صنایع نظامی دارند. اجزای فیزیکی رایانه ها را سخت افزار می نامند. سخت افزار شامل حافظه ـ که داده ها و دستورات برنامه ها در آن قرار می گیرند ـ واحد پردازش مرکزی ـ که برنامه ها را تفسیر می کند ـ و نیز دستگاه های ورودی مانند صفحه کلید و ماوس و دستگاه های خروجی مانند چاپگر و صفحه نمایش می باشد. برنامه هایی که روی رایانه اجرا می شوند را نرم افزار می نامند. نرم افزارها هر کدام برای انجام کار خاصی نوشته می شوند. یکی از برنامه های اصلی رایانه که وظیفه کنترل آن را برعهده دارد، سیستم عامل نام دارد. سیستم عامل هایی که اغلب در رایانه های شخصی به کار می روند، یونیکس Mac OS، لینوکس و ویندوز هستند. سیستم عامل یونیکس بیشتر در محیط های دانشگاهی به کار می رود. برنامه های رایانه ای مجموعه ای از دستورالعمل ها می باشند که رایانه را برای انجام یک پردازش یا ترکیبی از پردازش ها هدایت می کنند. برای اینکه این دستورالعمل ها انجام شوند، رایانه باید برنامه را اجرا کند، یعنی باید برنامه را بخواند و دستورالعمل ها برنامه را با ترتیب دقیق تا انتها دنبال نماید. در رایانه های اولیه CPU از لامپ های خلاء و رله های الکتریکی ساخته می شد. این رایانه ها بسیار بزرگ بودند و به نیروی برق بسیار زیادی نیاز داشتند. در ۱۹۴۷ ترانزیستور اختراع شد که می توانست سریع تر، مطمئن تر و با مصرف توان بسیار کمتر، عمل یک لامپ خلاء را انجام دهد. ترانزیستورها از سال ۱۹۵۶ به بعد، جزء اصلی تشکیل دهنده مدارهای پردازنده هستند. پیشرفت دیگری که تأ ثیر مهمی بر توسعه پردازنده ها داشت، ابداع مدار مجتمع (IC)، در سال ۱۹۵۸ بود که مجموعه ای از چندین ترانزیستور بود. رده بندی رایانه ها از نظر فناوری ساخت آن ها را نسل می گویند. نسل اول رایانه ها در دهه بعد از ۱۹۴۴ با رایانه ای به نام یونیواک معرفی شد که در آن از لامپ های خلاء استفاده می کردند و به همین دلیل حجم زیادی داشت و گرمای زیادی نیز تولید می کرد. نسل دوم در دهه بعد از ۱۹۵۹ به بازار آمد که در آن از ترانزیستور به جای لامپ خلاء استفاده می شد. نسل سوم در دهه بعد از ۱۹۶۴ به بازار آمد و مدارهای مجتمع با تراکم زیاد در آن به کار رفت. ریزپردازنده در این نسل تولید شد و تولد اولین ریزرایانه در این نسل صورت گرفت. نسل پنجم رایانه هایی بودند که در آن از مدارهای مجتمع با تراکم فوق العاده زیاد استفاده می کردند. همچنین استفاده از هوش مصنوعی در رایانه ها در این نسل صورت گرفت. نسل ششم رایانه هایی خواهد بود که کپی برداری عینی از مغز انسان باشند. رایانه های این نسل قادر خواهند بود استنباط و استنتاج و تصمیم گیری کنند.

فرهنگستان زبان و ادب

{computer} [رایانه و فنّاوری اطلاعات] دستگاهی برای پردازش خودکار داده ها * پیشنهاد فرهنگستان دوم

نقل قول ها

رایانه یا به انگلیسی کامپیوتر ماشینی است که از آن برای پردازش اطلاعات استفاده می شود.
• «برخی از دست آوردهای بشر متکی بر پیش فرض های نادرستی بوده که به کوشش انسان ها درست از آب درآمده است، این کار از عهده کامپیوتر بر نمی آید.» -> لوتار اشمیت
• «بعضی ها می گویند کامپیوتر از انسان بهتر است، من فکر نمی کنم از زندگی لذت ببرد.» -> پیتر اوستینف
• «تنها حریفی که در مقابل من پس از باخت، بهانه نمی آورد، کامپیوتر است.» -> بابی فیشر
• «سرعت عمل کامپیوتر به این دلیل است که درحین کار، فکر نمی کند.» -> گابریل لاوب
• «کامپیوتر، حدس و گمان را از بین می برد، درست مثل بیکینی.» -> لوتار اشمیت
• «کامپیوتر هرچقدر هم که با هوش باشد، باز هم یک تفاوت کلی با انسان دارد: او از عهده هرکاری بر می آید ولی از انجام آن شاد نمی شود. من می توانم یک کامپیوتر را طوری تنظیم کنم که سمفونی بتهوفن را اجرا کند، اما نمی توانم کاری کنم که در حین اجرا، از آن لذت هم ببرد.» -> جورج دنیس اوبراین
• «کامپیوتر همان انسان توسعه یافته است: هوشمند ولی فاقد اخلاق.» -> جان ازبورن
• «کامپیوتر یک ماشین با روح است که آدم می تواند تقریبأ به همان سرعتی که با آن کار می کند، فکر هم بکند.» -> اومبرتو اکو
• «من از رایانه ها نمی ترسم. از نبود آن ها می ترسم.» -> ایزاک آسیموف
• یونیکس کاربر-پسندانه هست، فقط کاربرهاشو خودش انتخاب می کنه.آندرس بوگ

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] رایانه یا همان کامپیوتر که امروزه بعنوان وسیله ای که در تمامی مشاغل، مورد استفاده عموم قرار گرفته است و بنا به جهت استفاده از آن احکامی را دارا می باشد.عنوان یاد شده از عناوین جدید است که از احکام مرتبط با آن در مسائل مستحدثه سخن گفته اند.
بازی با آلات قمار به وسیله رایانه حکم بازی با خود آلات قمار را دارد و حرام است؛ همچنین سایر بازیهای رایانه ای در صورتی که برای قمار ساخته و آماده شده باشد.
حکم کپی رایت
بنابر قول به اینکه حق معنوی از حقوق معتبر شرعی است، هرگونه تصرف در نرم افزارهای رایانه ای، از قبیل کشف رمز اطلاعات و شکستن قفل و مانند آن، همچنین تکثیر آنها بدون اجازه صاحب حق، حرام است.

جدول کلمات

کامپیوتر

پیشنهاد کاربران

دستگاهی که قدرت محاسبه، پردازش و نمایش اطلاعات داده شده به آن به صورت خروجی تصویری و یا کاغذی را دارد و از اجزای مختلفی تشکیل شده است.

حاسوب

صفحه نمایشگر


کامپیوتر،
وسیله ای که توانایی برنامه ریزی شدن ، دریافت ، ارسال و ذخیره کردن اطلاعات را دارد.

رایانه[۱] یا کامپیوتر ( به انگلیسی: computer ) ماشینی است که از آن برای پردازش اطلاعات استفاده می شود.
نام
در زبان انگلیسی «کامپیوتر» به ماشینی می گفتند که محاسبات ریاضی را ( بدون ابزارهای کمکی مکانیکی ) انجام می داد. بر اساس «واژه نامه ریشه یابی Barnhart Concise» واژه کامپیوتر در سال ۱۶۴۶ به زبان انگلیسی وارد گردید که به معنی «شخصی که محاسبه می کند» بوده است و سپس از سال ۱۸۹۷ به ماشین های محاسبه مکانیکی گفته می شد. در هنگام جنگ جهانی دوم «کامپیوتر» به زنان نظامی انگلیسی و آمریکایی که کارشان محاسبه مسیرهای شلیک توپ های بزرگ جنگی توسط ابزار مشابهی بود، اشاره می کرد[نیازمند منبع].
در اوایل دهه ۵۰ میلادی هنوز اصطلاح ماشین حساب ( computing machines ) برای معرفی این ماشین ها به کار می رفت. پس از آن عبارت کوتاه تر کامپیوتر ( computer ) به جای آن به کار گرفته شد. ورود این ماشین به ایران در اوائل دهه ۱۳۴۰ بود و در فارسی از آن زمان به آن «کامپیوتر» می گفتند. واژه رایانه در دو دهه اخیر در فارسی رایج شده و به تدریج جای «کامپیوتر» را گرفت[نیازمند منبع].
برابر این واژه در زبان های دیگر حتماً همان واژه زبان انگلیسی نیست. در زبان فرانسوی واژه "ordinateur"، که معادل «سازمان ده» یا «ماشین مرتب ساز» می باشد به کار می رود. در اسپانیایی "ordenador" با معنایی مشابه استفاده می شود، همچنین در دیگر کشورهای اسپانیایی زبان computadora بصورت انگلیسی مآبانه ای ادا می شود. در پرتغالی واژه computador به کار می رود که از واژه computar گرفته شده و به معنای «محاسبه کردن» می باشد. در ایتالیایی واژه "calcolatore" که معنای ماشین حساب بکار می رود که بیشتر روی ویژگی حسابگری منطقی آن تاکید دارد. در سوئدی رایانه "dator" خوانده می شود که از "data" ( داده ها ) برگرفته شده است. به فنلاندی "tietokone" خوانده می شود که به معنی «ماشین اطلاعات» می باشد. اما در زبان ایسلندی توصیف شاعرانه تری بکار می رود، «tölva» که واژه ایست مرکب و به معنای «زن پیشگوی شمارشگر» می باشد. در چینی رایانه «dian nao» یا «مغز برقی» خوانده می شود. در انگلیسی واژه ها و تعابیر گوناگونی استفاده می شود، به عنوان مثال دستگاه داده پرداز ( «data processing machine» ) . اما اکنون اکثر انسان ها کامپیوتر را مهمترین نیاز بشر می دانند . کامپیوتر در زبان فارسی به رایانه معروف است.
معنای واژهٔ فارسی رایانه
واژهٔ رایانه از مصدر رایانیدن ساخته شده که در فارسی میانه به شکلِ rāyēnīdan و به معنای «سنجیدن، سبک و سنگین کردن، مقایسه کردن» یا «مرتّب کردن، نظم بخشیدن و سامان دادن» بوده است. [نیازمند منبع] این مصدر در زبان فارسی میانه یا همان پهلوی کاربرد فراوانی داشته و مشتق های زیادی نیز از آن گرفته شده بوده. در زبان فارسی نو یا همان فارسی ( دری ) این فعل و مشتق هایش به کار نرفته اند. [نیازمند منبع] برایِ مصدر رایانیدن/ رایاندن در لغتنامهٔ دهخدا چنین آمده:
رایاندن
[ دَ ] ( مص ) رهنمائی نمودن به بیرون . هدایت کردن . ( ناظم الاطباء ) . اما در مآخذ دیگر دیده نشد.
و گویا تنها در فرهنگ ناظم الاطبا آمده است.
شکلِ فارسی میانهٔ این واژه rāyēnīdan بوده و اگر می خواسته به فارسی نو برسد به شکل رایانیدن/ رایاندن درمی آمده. ( بسنجید با واژه یِ فارسیِ میانه یِ āgāhēnīdan که در فارسیِ نو آگاهانیدن/ آگاهاندن شده است ) .
این واژه از ریشه یِ فرضیِ ایرانیِ باستانِ –radz* است که به معنایِ «مرتّب کردن» بوده. این ریشه به صورتِ –rad به فارسیِ باستان رسیده و به شکلِ rāy در فارسیِ میانه ( پهلوی ) به کار رفته. از این ریشه ستاک هایِ حالِ و واژه هایِ زیر در فارسیِ میانه و نو به کار رفته اند:
- ā - rādz - a*یِ ایرانیِ باستان - ā - rāy ِ فارسی میانه که در واژه یِ آرایشِ فارسیِ نو دیده می شود.
- pati - rādz - a*یِ ایرانیِ باستان - pē - rāy ِ فارسی میانه که در واژه یِ پیرایشِ فارسیِ نو دیده می شود؛ و
- rādz - ta*یِ ایرانیِ باستان rāst ِ فارسی میانه که در واژه یِ راستِ فارسیِ نو دیده می شود.
این ریشه یِ ایرانی از ریشه یِ هندواروپاییِ - reĝ* به معنایِ «مرتّب کردن و نظم دادن» آمده است. از این ریشه در
هندی rāj - a به معنیِ «هدایت کننده، شاه» ( یعنی کسی که نظم می دهد ) ؛
لاتینی rect - us به معنیِ «راست، مستقیم»،
فرانسه di - rect به معنیِ «راست، مستقیم»،
آلمانی richt به معنیِ «راست، مستقیم کردن» و
انگلیسی right به معنیِ «راست، مستقیم، درست»
برجای مانده است.
در فارسیِ نو پسوندِ - ـه ( = /e/ در فارسی رسمی ایران و /a/ در فارسی رسمی افغانستان و تاجیکستان ) را به ستاکِ حالِ فعل ها می چسبانند تا نامِ ابزارِ آن فعل ها به دست آید ( البته با این فرمول مشتق های دیگری نیز ساخته می شود، امّا در اینجا تنها نامِ ابزار مدِّ نظر است ) ؛ برای نمونه از
مالـ - ( یعنی ستاکِ حالِ مالیدن ) + - ـه، ماله «ابزار مالیدنِ سیمان و گچِ خیس»
گیر - ( یعنی ستاکِ حالِ گرفتن ) + - ـه، گیره «ابزار گرفتن»
پوشـ - ( یعنی ستاکِ حالِ پوشیدن ) + - ـه، پوشه «ابزار پوشیدن» ( خود را جایِ کاغذهایی بگذارید که پوشه را می پوشند! )
رسانـ - ( یعنی ستاکِ حالِ رساندن ) + - ـه، رسانه «ابزار رساندنِ اطّلاعات و برنامه هایِ دیداری و شنیداری»
حاصل می گردد.
در فارسیِ نو پسوندِ - ـه ( = e - یا همان a - ) را به ستاکِ حالِ "رایانیدن" یعنی رایانـ - چسبانده اند تا نامِ ابزارِ این فعل ساخته شود؛ یعنی "رایانه" به معنایِ «ابزارِ نظم بخشیدن و سازماندهی ( ِ داده ها ) » است.
سازندگان این واژه به واژه یِ فرانسویِ این مفهوم، یعنی ordinateurتوجّه داشته اند[۲] که در فرانسه از مصدرِ ordre «ترتیب و نظم دادن و سازمان بخشیدن» ساخته شده. به هرحال، معنادهیِ واژه یِ رایانه برایِ این دستگاه جامع تر و رساتر از کامپیوتر است. یادآور می شود که computerبه معنایِ «حس . . .



کلمات دیگر: