کلمه جو
صفحه اصلی

حشوید

لغت نامه دهخدا

حشوید. [ ح َش ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سیلاخور بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. واقع در 10هزارگزی باختر الیگودرز، کنار راه شوسه ٔ الیگودرز به ازنا. ناحیه ای است واقع در جلگه ، معتدل . دارای 579 تن سکنه میباشد. لری و فارسی زبانند. از چشمه و قنات مشروب میشود. محصولات آنجا غلات . اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند. صنایع دستی زنان : قالی و جاجیم بافی است . راه اتومبیل رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).


حشوید. [ ح َش ْ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان سیلاخور بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. واقع در 10هزارگزی باختر الیگودرز، کنار راه شوسه الیگودرز به ازنا. ناحیه ای است واقع در جلگه ، معتدل. دارای 579 تن سکنه میباشد. لری و فارسی زبانند. از چشمه و قنات مشروب میشود. محصولات آنجا غلات. اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند. صنایع دستی زنان : قالی و جاجیم بافی است. راه اتومبیل رو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

حشوید. [ ح َش ْ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان چالانچولان شهرستان بروجرد. واقع در 22هزارگزی جنوب بروجرد.یک هزارگزی راه مالرو حاجی آباد جودکی به بردبل. ناحیه ای است کوهستانی. سردسیر. دارای 136 تن سکنه میباشد. لری و فارسی زبانند. از قنات مشروب میشود. محصول آنجا غلات است. اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند. راه مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

حشوید. [ ح َش ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چالانچولان شهرستان بروجرد. واقع در 22هزارگزی جنوب بروجرد.یک هزارگزی راه مالرو حاجی آباد جودکی به بردبل . ناحیه ای است کوهستانی . سردسیر. دارای 136 تن سکنه میباشد. لری و فارسی زبانند. از قنات مشروب میشود. محصول آنجا غلات است . اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند. راه مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).


دانشنامه عمومی

حشوید ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
حشوید (ازنا)
حشوید (دورود)


کلمات دیگر: