کلمه جو
صفحه اصلی

کیا بزرگ امید

فرهنگ فارسی

یکی از داعیان فرقه اسماعیلیه . حسن صباح بیاری وی قلعه [ لمبسر ] را در رودبار الموت تسخیر کرد و بعد هم ویرا جانشین خویش نمود . در زمان کیابزرگ امید المستر شد بالله خلیفه عباسی را فدائیان در مراغه بکار دزدند . بعد از کیا بزرگ امید پسرش محمد از سال ۵۳۸ ه . بجای پدر نشست .

لغت نامه دهخدا

کیابزرگ امید. [ ب ُ زُ اُ ] ( اِخ ) دومین از دعات و فرمانروایان اسماعیلیه. ( از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). کیابزرگ امید رودباری ، پس از حسن صباح به حکم وصیت وی بر جای او نشست و چهارده سال و دو ماه و بیست روز حکومت کرد و به سال 532 هَ. ق. درگذشت. ( از تاریخ گزیده چ لندن ص 521 ). رجوع به همین مأخذ و حبیب السیر چ خیام ج 2 صص 469 - 470 و اسماعیلیه در همین لغت نامه شود.

دانشنامه عمومی

کیا بزرگ امید رودباری از سران اسماعیلی و جانشین حسن صباح در الموت بود. بر طبق وصیت حسن صباح کیا بزرگ امید رودباری در حالیکه به همراه ابوعلی اردستانی، حسن آدم قصرانی، کیا جعفر ملازمت می شد به جانشینی صباح رسید. عطاملک جوینی در کتاب تاریخ جهانگشا می گوید: «کس به لمسر فرستاد و بزرگ امید را بخواند و به جای خویش تعیین کرد.»حسن صباح
برخی مستشرقان گفته اند بزرگ امید از خاندانی معتبر در شمال ایران بود. چنان که خواهر او همسر استندار پادوسپانیان بود و همسر خودش دختر شاه غازی رستم، اسپهبد باوندیان، بود. ولی فرهاد دفتری در دانشنامه جهان اسلام این مسئله را تکذیب کرده و این اشتباه را در اثر تشابه اسمی یکی از علویان زیدی با کیا بزرگ امید دانسته.
او از چهره های شناخته شده در میان شاگردان حسن صباح بود و مدت ۲۰ سال هم زمان با فرمانروایی صباح بر دژ الموت، در قلعه لمسر (لمبه سر یا لنبه سر) در الموت حکومت می کرد.
از وقایع مهم زمان بزرگ امید حمله سلطان سنجر به قلاع اسماعیلی است. سنجر در زمان حسن به سازش تن داده بود ولی پس از او به رویارویی نظامی مبادرت کرد. بنابراین در سال ۵۲۰ هجری دو سال پس از جلوس بزرگ امید به عنوان رهبر الموت نخستین حمله را از شرق آغاز کرد. نوشته اند که محرک سلطان در این حمله وزیر او معین الدین کاشی بود و البته اندکی بعد (در سال ۵۲۱ هجری) به دست اسماعیلیان کشته شد.این حمله در نهایت به سود اسماعیلیان تمام شد. بزرگ امید همچنین دستگاه ترور فداییان یا حشاشیون (Assassins) را گسترده تر کرد البته قتلهای کمتری نسبت به زمان حسن انجام شد که البته بسیار بااهمیت بودند.کشتن دو خلیفه عباسی المسترشد بالله و الراشد بالله، یک خلیفه فاطمی مصر الآمر باحکام الله ابوعلی منصور از جمله این فعالیتهاست.

دانشنامه آزاد فارسی

کیا بزرگ امید (حک ۵۱۸ـ۵۳۲ق)
دومین رهبر اسماعیلیۀ نزاری در الموت . رئیس اسماعیلیۀ الموت و جانشین حسن صباح. ظاهراً بزرگ امید و یارانش به دستور حسن صباح به این قلعه حمله و آن را تصرف کردند. حسن صباح فوراً بزرگ امید را به حکومت لُمَسَر، بزرگ ترین قلعۀ اسماعیلیان نزاری در رودبار، منصوب کرد. بزرگ امید به بازسازی قلعه پرداخت و تا هنگام مرگ حسن صباح در لُمَسَر حکومت و دربرابر حملات پی درپی سپاهیان سلجوقی مقاومت کرد. وی سرداری باکفایت و داعی برجستۀ نزاری بود که در علم کلام تبحر داشت و از تعالیم اسماعیلیه دفاع می کرد. در ربیع الاخر ۵۱۸ق، حسن صباح در بستر مرگ او را به جانشینی خود منصوب کرد. وی ، بدون مواجه شدن با مخالفان داخلی ، چهارده سال بر نزاریان ایران و شام و دیگر مناطق ریاست کرد. پایگاه نزاریان در رودبار در زمان حکومت بزرگ امید استحکام و قلمرو آن ها در طالقان و قهستان توسعه یافت . با کشته شدن فرستادۀ او در ۵۲۳ق، نزاریان رودبار در انتقام ، به قزوین حمله کردند و ۴۰۰ تن را کشتند. این حادثه سرآغاز دشمنی های ممتد بین اهالی قزوین و همسایه های نزاریشان در رودبار شد. نزاریان از سوی دیگر با دشمنی با وندیان مازندران و نیز حکمرانان زیدی روبه رو بودند. در زمان بزرگ امید نیز مانند دورۀ حسن صباح ، نزاریان مخالفان خود را به قتل می رساندند. ازجمله می توان به قتل خلیفۀ فاطمی آمر (۴۹۵ـ ۵۲۴ق) و خلیفۀ عباسی مسترشد (۵۱۲ـ۵۲۹ق) اشاره کرد. بزرگ امید یک هفته قتل مسترشد را در الموت جشن گرفت . او پس از حسن صباح در گسترش دعوت و تحکیم مبانی دولت نزاری مهم ترین تأثیر را داشت . وی را در کنار قبر حسن صباح در الموت دفن کردند.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] کیا بُزرگ اُمید، دومین داعی و رهبر اسماعیلیّه نزاری در الموت (۵۱۸ ـ ۵۳۲) بود.
کیا بُزرگ اُمید، از اهالی رودبار دیلم بود ولی از اصل و نسب دقیق او اطلاعی در دست نیست. برخلاف نظر بعضی از مستشرقان، مانند یوستی ، او با حکام وامیران باوندی و بادوسپانی مازندران و گیلان، از جمله شاه غازی رستم بن علاءالدوله (متوفی ۵۵۸)، هیچ پیوندی نداشته است. پیوندهای منسوب به او، در اصل از آنِ کیا بزرگ (متوفی ۵۵۱)، یکی از حکام علوی زیدیّه در دیلمان، است که در زمان بزرگ امید اسماعیلی می زیسته و با او قرابت اسمی داشته است.

بُزرگ اُمید در خدمت حسن صبّاح
از آغاز کار بزرگ امید به عنوان داعی اسماعیلیه در ایران اطلاعی نیست، ولی مسلماً در سال هایی که حسن صبّاح ، پس از تسخیر قلعه الموت در ۴۸۳، نفوذ خود را در مقام داعی دیلم در منطقه رودبارگسترش می داده، بزرگ امید در خدمت اوبوده است.

بزرگ امید در واقعه تصرف قلعه لَمَسَر
جوینی ، رشیدالدین فضل الله و کاشانی ـ که مهمترین منابع تاریخ اسماعیلیه نزاری در دوره الموت اند و از تواریخ نزاری همعصر، که دیگر به جا نمانده، بهره برده اند ـ از بزرگ امید برای اولین بار در واقعه تصرف قلعه لَمَسَر • نام می برند. لمسر، در ناحیه علیای شاهرود و مغرب الموت در رودبار، در آن زمان در اختیار رَساموج و بستگان او بود. آن ها اندکی پس از آن که به اطاعت حسن صباح درآمدند عهد خود را با اسماعیلیان شکستند و برآن شدند که قلعه را به نوشتگین، امیر سلجوقی که از دشمنان اسماعیلیه بود، تسلیم کنند. حسن صباح برای فرونشاندن این شورش، بزرگ امید را همراه سه تن از رؤسای اسماعیلی، کیاابوجعفر و کیا ابوعلی و کیا گرشاسب ، به تسخیر لمسر فرستاد. آن ها در ذیقعده ۴۸۹ ـ به گفته جوینی در ۴۹۵، که صحیح به نظر نمی رسد ـ به لمسر حمله کردند و آن را گرفتند. حسن صباح بلافاصله بزرگ امید را به حکومت لمسر، بزرگترین قلعه اسماعیلیان نزاری در رودبار، منصوب کرد. بزرگ امید با یاری کارگران محلی به بازسازی لمسر پرداخت و آن را به یکی از استحکامات مهم نزاریه ، مجهز به ذخایر آب و آب انبارهای متعدد و عمارات و باغهای زیبا، مبدل ساخت. تصرف لمسر که الموت را از سوی مغرب محافظت می کرد، موقعیت نظامی نزاریان را در منطقه رودبار بسیار مستحکم کرد.

حکومت بزرگ امید بر لمسر
...


کلمات دیگر: