کلمه جو
صفحه اصلی

ارمیا

فرهنگ اسم ها

اسم: آرمیا (پسر) (فارسی) (تلفظ: armiyā) (فارسی: آرمیا) (انگلیسی: armiya)
معنی: آرامش دهنده، آرمیا به معنی آرامش دهنده، آرام کننده

اسم: ارمیا (پسر) (عبری) (مذهبی و قرآنی، تاریخی و کهن) (تلفظ: ermiyā) (فارسی: اِرميا) (انگلیسی: ermiya)
معنی: بزرگ داشته شده، نام یکی از پیامبران بنی اسرائیل، ( = ارمیای نبی= یرمیا )، یعنی «یهوه به زیر می اندازد»، ( اَعلام ) نام یکی از پیامبران بنی اسرائیل [حدود، پیش از میلاد]، پسر حلقیا و دومین انبیاء اعظم عهد عتیق که در زمان سلطنت یوشیا و یهویاقیم و صدقیا و هم در زمان اسیری صدقیا نبوت کرده است، مدتی به وسیله ی شاه اسرائیل زندانی شد، سپس به اسارت به بابل برده شد، مدتی هم در مصر بود، مراثی ارمیای نبی در عهد عتیق منسوب به او و کتاب ارمیای نبی در عهد عتیق شرح حال اوست، لفظ یرمیا یعنی یهوه به زیر می اندازد، پسر حلقیا و دومین انبیاء اعظم عهد عتیق یرمیا، ارمیا، همچنین لقب حضرت خضر نبی و لقب حضرت علی ( ع )

(تلفظ: ermiyā) (عبری) (= یرمیا) ، لفظ یرمیا یعنی یهوه به زیر می‌اندازد ؛ (در اعلام) نام یکی از پیامبران بنی اسرائیل ، پسر حلقیا و دومین انبیاء اعظم عهد عتیق . ← یرمیا .


فرهنگ فارسی

مرثیه منطوی است که ارمیا در زمان انهدام اورشلیم تصنیف کرد

لغت نامه دهخدا

ارمیا. [ اِ ] (اِخ ) (سِفْرِ...) نام کتابی است از توراة. (الفهرست چ مصر ص 34). ترتیب این کتاب در احکام نبوت های متنوعه و وعده های الهیه اش امری مشکل است ، اما بقاعده ٔ طبیعی صحیح و کافی و بچهار قسم عام منقسم میشود که مشتمل بر نبوت هائی است که در زمان سلطنت یوشیا و یهویاقیم و صدقیا و جدلیا کرده شد.باب آخرین کتاب چنانکه معلوم است الحاقی است و احتمال میرود که تصنیف عزرا باشد. و با دوم پادشاهان 24:18 - 20 و 25 چندان تفاوتی ندارد (ارمیا 15: 64) و نبوتهائی که راجع بمسیح میباشد در باب های 23: 1 - 8 و 31: 31 - 40 و 33: 14 - 26 یافت میشود و در عهد جدید بدان اشاره رفته است . (انجیل متی 2 : 17 و 16: 14، رساله ٔ عبرانیان 8: 8 - 12). (قاموس کتاب مقدس ).


ارمیا. [ اَ / اِ / اُ ] ( اِخ ) ارمیاء. نبی است. ( منتهی الارب ). نام یکی از پیغمبران بنی اسرائیل. ( برهان ). یرمیا. لفظ یرمیا یعنی یهوه بزیر می اندازد. وی پسر حلقیا و دومین از انبیای اعظم عهد عتیق بود که درزمان سلطنت یوشیا و یهویاقیم و صدقیا و هم در زمان اسیری صدقیا نبوت میکردند. مولد او عناتوث بن یامین و از سلسله ابی یاثار کاهن بود و قبل از تولد از جانب خدا به منصب نبوت سرافراز گشت ( ارمیا 1: 1 و 5 ). و در هنگام شباب در سال 628 ق. م. مطابق سال سیزدهم سلطنت یوشیا اولاً در مولد خود ( ارمیا 11: 18 - 21 و 12:6 ) و بملاحظات چندی که خاصه مرتبت نبوت است تزویج اختیار نکرد ( ارمیا 16: 2 ) و یوشیا که شهریاری متقی وخداترس بود با وی انباز گشته ، بت پرستی ترک کرد و اصلاح عام را رواج دادند. ( دوم پادشاهان 23: 1 - 25 ). وبر وفات پادشاه که در سال 609 ق. م. واقع شد نوحه گری کرده آنرا خسارتی عظیم شمردند ( دوم تواریخ ایام 35: 20 - 25، ارمیا 22: 1 و 15 و 16 ) اما بعد از سلطنت کوتاه یهواحاز، رفتار مردم بکلی تغییر کرد و بت پرستی را حیاتی تازه پدید آمد و بدین واسطه زندگانی نبی مزبور پر از زحمات و مشقات گردید و در سال چهارم سلطنت یهویاقیم ، طومار نخستین خود را که محتوی تحذیر و پیش گوئیها بود تصنیف کرد و پادشاه آنرا ورق به ورق سوزانید و درصدد اتلاف نبی برآمد ( ارمیا 26 ). مجدداً وی نبوتهای خود را نوشت و ضمناً پیشگوئی کرد که بنی یهودا بزودی در بابل هفتاد سال به اسیری خواهند رفت ( ارمیا 25: 8 - 12 ) و هم درباره انهدام بابل هفتاد سال بعد آیه 13 - 38 نبوت فرمود اما از تنبیهاتش تغافل ورزیدند و او صدقیا را بمهربانی تعلیم داد و او رابر بلایائی که بر قوم عاصی اش معلق بود بیاگاهانید ولی سودمند نیفتاد. امانت نبی مزبور همواره زندگانی وی را خطرناک میکرد بحدی که در زمانی که نبوکدنصّر اورشلیم را مفتوح ساخت ارمیا در زندان بود و نبوکدنصر او را از زندان برآورده در بابل مسکن داد لکن وی با دیگر اسرای قوم خود سکونت اختیار کرد و بعد از چندی با آنها در سال 586 ق. م. بمصر برده شد باز ایشان را تا هنگام وفاتش به امانت نصیحت و اندرز فرموده مدت چهل ودو سال از جانب خدا بر ضد امت طاغی و یاغی خود ایستادگی کرد. اگرچه طبعاً حلیم و باهوش و عزلت گزین بود، با وجود آن در حینی که تکلیف اقتضا میکرد از خطر پروائی نداشت و تهدیدهای خلق او را خاموش نمیکرد و رفتارهای ناخوش ایشان او را رنجه نمیساخت. برفق و ملاطفت عمل میکرد و با هموطنان شیفته خود رئوف بود و دربلاهائی که نمیتوانست آنانرا ترغیب کند که آنها را از خود رد کنند، شرکت میکرد. ( قاموس کتاب مقدس ). ارمیا یکی از چهار پیغمبر بزرگ بنی اسرائیل ( دانیال ، حزقیل ، اشعیاء، ارمیا ) است که در عناتوث در حدود 650 ق. م. متولد شد و در حدود سال 590 ق. م. در شهر دفنه نزدیک پلوز برطبق روایت قدیمی مسیحی ، بدست یهودانی که از سرزنشهای وی بخشم درآمده بودند شهید گردید. وی تسخیر اورشلیم را توسط کلدانیان دوبار مشاهده کرد که در آن ضمن پادشاه و قوم وی به اسارت به بابل و سواحل دجله و فرات برده شدند.بعضی مراد از آیه شریفه ( ( او کالذی مرّ علی قریة و هی خاویةٌ علی عروشها ) ) ( قرآن 259/2 ) را ( ( ارمیابن حلیقا ) ) دانسته اند. طبری در عنوان ( ( ذکر خبر لهراسب و ابنه بشتاسب و غزو بختنصر بنی اسرائیل و تخریبه بیت المقدس ) ) آرد : چنانکه بما رسیده ، خدا به ارمیا وحی فرستاد که من بیت المقدس را آباد خواهم گردانید، بدانجا رو و همانجا فرودآی ، پس ارمیا بدانجا شد و چون برسید شهر را خراب دید و باخود گفت سبحان اﷲ خدا بمن فرمان داد که در این شهر فرودآیم و مرا آگاهانید که آنرا آباد خواهد ساخت ، پس چه هنگام این شهر را آباد کند و چه هنگام آنرا زنده فرماید پس از مرگش ! سپس سر خود را بر بستر گذاشته خوابید، در این حال با او خری بود و کیسه ای که در آن طعام بود، پس هفتاد سال در خواب بود تا بختنصر هلاک شد و نیز پادشاهی که در رأس او قرار داشت ، یعنی لهراسب شاهنشاه بمرد و پادشاهی لهراسب 120 سال بود، پس از او گشتاسب پسرش بشاهی رسید. از بلاد شام بدو خبر آمد که آنجا خرابست و درندگان در سرزمین فلسطین بسیارند و از مردم کس آنجا نمانده پس بفرمود در سرزمین بابل ، میان بنی اسرائیل ندا کردند که هر کس بخواهد بشام برگردد مراجعت کند و یک تن از آل داود را بر ایشان شاه کرد و بدو فرمان داد که بیت المقدس را تعمیر کند و معبد آنرا بسازد، پس بنی اسرائیل بازگشتند و آن شهر را آباد کردند و خدا چشمان ارمیا بگشود، پس وی بشهر نظر افکند و دید که آباد شده و در خواب باز درنگ کرد تا صد سالش بپایان رسید، سپس خدا او را برانگیخت و وی گمان نمیکرد که خواب او بیش از ساعتی طول کشیده ، او شهر را خراب دیده بود و چون بدان نظر افکند گفت : دانستم که خدا بر هر چیزی تواناست - انتهی. بدیهی است که در این اقوال مطالب تاریخی و اساطیری بهم آمیخته است. برخی زردشت را شاگرد ارمیا و برخی او را شاگردیکی از شاگردان ارمیا دانسته اند و این قول مردود است. مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی صص 92 - 94 و صص 98 - 100 ). ارمیا بنی اسرائیل را همی گفت که فساد نکنید و اگرنه حق تعالی ملکی بر شما گمارد، و همه را بکشد، و برده کند، او را بگرفتند و محبوس کردند، چون بخت نصر بیامد و شهر خراب کرد و مردم را بکشت ، و ارمیا را در زندان بیافت ، از او حال پرسید گفت من پیغامبرم ، و ایشان را از تو خبر دادم ، مرا در زندان کردند بخت النصر او را بنواخت و یله کرد، تا بعد از مدتی حق تعالی ارمیا را گفت سوی بیت المقدس بازگرد که من آنرا آبادان کنم ، و آن شب که خدای تعالی فرمود: ( ( او کالذی مر علی قریة و هی خاویة علی عروشها ) ) ( قرآن 259/2 ) گفت از بعد خرابی چگونه آبادان خواهد شد بی مردم ، و بتعجب همی نگرید، تا خوابش گرفت. چون بخفت خدای تعالی جان از وی جدا کرد و مدت صد سال همچنان مرده بماند تا بنی اسرائیل بازآمدند و دانیال پیغامبر علیه السلام در عهد بهمن اسفندیار بفرمان کیرُش که پادشاه بود از دست بهمن [ بر بنی اسرائیل مهتر بود ] و بعمارت بیت المقدس مشغول شدند، و این کیرُش پسر اخشنو بود، و مادرش استو نام بود، از بنی اسرائیل و دین توریت داشت ، و بفرمان دانیال کار کردی ، و دانیال از جمله ٔاسیران بود که بخت النصر او را آورده بود، و برده کرده بکودکی ، و ذکر قصه دانیال در قصه و اخبار بخت النصر به باب الحفایر در شرح داده ام ، پس از صد سال همه عمارت پذیرفت بهتر از آنک بود، و خدای تعالی [ جان ] به ارمیا بازداد و او عزیر است ، قوله تعالی : ( ( فاماته ُ اﷲ مائة عام ثم بعثه ) ). ( قرآن 259/2 ). ارمیا چون برخاست خیره گشت که همه جای آبادان دید، و انبوه مردمان ، گفت این به یک ساعت چون گشت ؟! پس خدای تعالی بدووحی کرد که : ( ( فانظر الی طعامک و شرابک لم یتسنه ) ) ( قرآن 259/2 )، پس بدید که خدای تعالی بهیمه را چون زنده کرد، گفت دانم که خدای بر همه چیز قادرست ، و بعد از[ بهر ] توریت آموختن خدای تعالی او را به بنی اسرائیل فرستاد، و ایشان را توریت نمانده بود که بخت نصر همه را بسوخته بود، چون بیامد گفت من ارمیاام که در آن روزگار بودم ، خدای تعالی مرا زنده کرد، بعد از صد سال. علامت نبوت خواستند، گفت توریت همه از حفظ برخوانم ، و هرگز کس نخوانده بود. پس عُزیر همه توریت برخواند. گفتند خدای بر همه قادرست ، ولیکن ، حقیقت خواندن تو ندانیم ، و شنیده ایم که زیر این ستونهاء مسجد پنهان بکرده اند، و ندانیم که کدام ستون است. عزیر گفت من دانم و ایشان را بنمود بجای و توریت برآوردند چون مقابلت کردند با خواندن عزیر حرفی خطا نبود، و بیرون از تاریخ گوید: مردی گفت که من از پدر شنیدم که توریت در فلان باغ پنهان کردم ، و نشان داد تا بشکافتند، و بدست آوردند، پس عزیر را فتنه شدند، و گفتند این پسرخداست ، و حق تعالی گفت : ( ( اتخذوا احبارهم و رهبانهم ارباباً من دون اﷲ ) ) ( قرآن 31/9 ) ( تعالی اﷲ عن ذلک ). ( مجمل التواریخ و القصص ص 213 و 214 ) :

ارمیا. [ اَ / اِ / اُ ] (اِخ ) ارمیاء. نبی است . (منتهی الارب ). نام یکی از پیغمبران بنی اسرائیل . (برهان ). یرمیا. لفظ یرمیا یعنی یهوه بزیر می اندازد. وی پسر حلقیا و دومین از انبیای اعظم عهد عتیق بود که درزمان سلطنت یوشیا و یهویاقیم و صدقیا و هم در زمان اسیری صدقیا نبوت میکردند. مولد او عناتوث بن یامین و از سلسله ٔ ابی یاثار کاهن بود و قبل از تولد از جانب خدا به منصب نبوت سرافراز گشت (ارمیا 1: 1 و 5). و در هنگام شباب در سال 628 ق . م . مطابق سال سیزدهم سلطنت یوشیا اولاً در مولد خود (ارمیا 11: 18 - 21 و 12:6) و بملاحظات چندی که خاصه ٔ مرتبت نبوت است تزویج اختیار نکرد (ارمیا 16: 2) و یوشیا که شهریاری متقی وخداترس بود با وی انباز گشته ، بت پرستی ترک کرد و اصلاح عام را رواج دادند. (دوم پادشاهان 23: 1 - 25). وبر وفات پادشاه که در سال 609 ق . م . واقع شد نوحه گری کرده آنرا خسارتی عظیم شمردند (دوم تواریخ ایام 35: 20 - 25، ارمیا 22: 1 و 15 و 16) اما بعد از سلطنت کوتاه یهواحاز، رفتار مردم بکلی تغییر کرد و بت پرستی را حیاتی تازه پدید آمد و بدین واسطه زندگانی نبی مزبور پر از زحمات و مشقات گردید و در سال چهارم سلطنت یهویاقیم ، طومار نخستین خود را که محتوی تحذیر و پیش گوئیها بود تصنیف کرد و پادشاه آنرا ورق به ورق سوزانید و درصدد اتلاف نبی برآمد (ارمیا 26). مجدداً وی نبوتهای خود را نوشت و ضمناً پیشگوئی کرد که بنی یهودا بزودی در بابل هفتاد سال به اسیری خواهند رفت (ارمیا 25: 8 - 12) و هم درباره ٔ انهدام بابل هفتاد سال بعد آیه ٔ 13 - 38 نبوت فرمود اما از تنبیهاتش تغافل ورزیدند و او صدقیا را بمهربانی تعلیم داد و او رابر بلایائی که بر قوم عاصی اش معلق بود بیاگاهانید ولی سودمند نیفتاد. امانت نبی مزبور همواره زندگانی وی را خطرناک میکرد بحدی که در زمانی که نبوکدنصّر اورشلیم را مفتوح ساخت ارمیا در زندان بود و نبوکدنصر او را از زندان برآورده در بابل مسکن داد لکن وی با دیگر اسرای قوم خود سکونت اختیار کرد و بعد از چندی با آنها در سال 586 ق . م . بمصر برده شد باز ایشان را تا هنگام وفاتش به امانت نصیحت و اندرز فرموده مدت چهل ودو سال از جانب خدا بر ضد امت طاغی و یاغی خود ایستادگی کرد. اگرچه طبعاً حلیم و باهوش و عزلت گزین بود، با وجود آن در حینی که تکلیف اقتضا میکرد از خطر پروائی نداشت و تهدیدهای خلق او را خاموش نمیکرد و رفتارهای ناخوش ایشان او را رنجه نمیساخت . برفق و ملاطفت عمل میکرد و با هموطنان شیفته ٔ خود رئوف بود و دربلاهائی که نمیتوانست آنانرا ترغیب کند که آنها را از خود رد کنند، شرکت میکرد. (قاموس کتاب مقدس ). ارمیا یکی از چهار پیغمبر بزرگ بنی اسرائیل (دانیال ، حزقیل ، اشعیاء، ارمیا) است که در عناتوث در حدود 650 ق . م . متولد شد و در حدود سال 590 ق . م . در شهر دفنه نزدیک پلوز برطبق روایت قدیمی مسیحی ، بدست یهودانی که از سرزنشهای وی بخشم درآمده بودند شهید گردید. وی تسخیر اورشلیم را توسط کلدانیان دوبار مشاهده کرد که در آن ضمن پادشاه و قوم وی به اسارت به بابل و سواحل دجله و فرات برده شدند.بعضی مراد از آیه ٔ شریفه ٔ ((او کالذی مرّ علی قریة و هی خاویةٌ علی عروشها)) (قرآن 259/2) را ((ارمیابن حلیقا)) دانسته اند. طبری در عنوان ((ذکر خبر لهراسب و ابنه بشتاسب و غزو بختنصر بنی اسرائیل و تخریبه بیت المقدس )) آرد : چنانکه بما رسیده ، خدا به ارمیا وحی فرستاد که من بیت المقدس را آباد خواهم گردانید، بدانجا رو و همانجا فرودآی ، پس ارمیا بدانجا شد و چون برسید شهر را خراب دید و باخود گفت سبحان اﷲ خدا بمن فرمان داد که در این شهر فرودآیم و مرا آگاهانید که آنرا آباد خواهد ساخت ، پس چه هنگام این شهر را آباد کند و چه هنگام آنرا زنده فرماید پس از مرگش ! سپس سر خود را بر بستر گذاشته خوابید، در این حال با او خری بود و کیسه ای که در آن طعام بود، پس هفتاد سال در خواب بود تا بختنصر هلاک شد و نیز پادشاهی که در رأس او قرار داشت ، یعنی لهراسب شاهنشاه بمرد و پادشاهی لهراسب 120 سال بود، پس از او گشتاسب پسرش بشاهی رسید. از بلاد شام بدو خبر آمد که آنجا خرابست و درندگان در سرزمین فلسطین بسیارند و از مردم کس آنجا نمانده پس بفرمود در سرزمین بابل ، میان بنی اسرائیل ندا کردند که هر کس بخواهد بشام برگردد مراجعت کند و یک تن از آل داود را بر ایشان شاه کرد و بدو فرمان داد که بیت المقدس را تعمیر کند و معبد آنرا بسازد، پس بنی اسرائیل بازگشتند و آن شهر را آباد کردند و خدا چشمان ارمیا بگشود، پس وی بشهر نظر افکند و دید که آباد شده و در خواب باز درنگ کرد تا صد سالش بپایان رسید، سپس خدا او را برانگیخت و وی گمان نمیکرد که خواب او بیش از ساعتی طول کشیده ، او شهر را خراب دیده بود و چون بدان نظر افکند گفت : دانستم که خدا بر هر چیزی تواناست - انتهی . بدیهی است که در این اقوال مطالب تاریخی و اساطیری بهم آمیخته است . برخی زردشت را شاگرد ارمیا و برخی او را شاگردیکی از شاگردان ارمیا دانسته اند و این قول مردود است . مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی صص 92 - 94 و صص 98 - 100). ارمیا بنی اسرائیل را همی گفت که فساد نکنید و اگرنه حق تعالی ملکی بر شما گمارد، و همه را بکشد، و برده کند، او را بگرفتند و محبوس کردند، چون بخت نصر بیامد و شهر خراب کرد و مردم را بکشت ، و ارمیا را در زندان بیافت ، از او حال پرسید گفت من پیغامبرم ، و ایشان را از تو خبر دادم ، مرا در زندان کردند بخت النصر او را بنواخت و یله کرد، تا بعد از مدتی حق تعالی ارمیا را گفت سوی بیت المقدس بازگرد که من آنرا آبادان کنم ، و آن شب که خدای تعالی فرمود: ((او کالذی مر علی قریة و هی خاویة علی عروشها)) (قرآن 259/2) گفت از بعد خرابی چگونه آبادان خواهد شد بی مردم ، و بتعجب همی نگرید، تا خوابش گرفت . چون بخفت خدای تعالی جان از وی جدا کرد و مدت صد سال همچنان مرده بماند تا بنی اسرائیل بازآمدند و دانیال پیغامبر علیه السلام در عهد بهمن اسفندیار بفرمان کیرُش که پادشاه بود از دست بهمن [ بر بنی اسرائیل مهتر بود ] و بعمارت بیت المقدس مشغول شدند، و این کیرُش پسر اخشنو بود، و مادرش استو نام بود، از بنی اسرائیل و دین توریت داشت ، و بفرمان دانیال کار کردی ، و دانیال از جمله ٔاسیران بود که بخت النصر او را آورده بود، و برده کرده بکودکی ، و ذکر قصه ٔ دانیال در قصه و اخبار بخت النصر به باب الحفایر در شرح داده ام ، پس از صد سال همه عمارت پذیرفت بهتر از آنک بود، و خدای تعالی [ جان ] به ارمیا بازداد و او عزیر است ، قوله تعالی : ((فاماته ُ اﷲ مائة عام ثم ّ بعثه )). (قرآن 259/2). ارمیا چون برخاست خیره گشت که همه جای آبادان دید، و انبوه مردمان ، گفت این به یک ساعت چون گشت ؟! پس خدای تعالی بدووحی کرد که : ((فانظر الی طعامک و شرابک لم یتسنه )) (قرآن 259/2)، پس بدید که خدای تعالی بهیمه را چون زنده کرد، گفت دانم که خدای بر همه چیز قادرست ، و بعد از[ بهر ] توریت آموختن خدای تعالی او را به بنی اسرائیل فرستاد، و ایشان را توریت نمانده بود که بخت نصر همه را بسوخته بود، چون بیامد گفت من ارمیاام که در آن روزگار بودم ، خدای تعالی مرا زنده کرد، بعد از صد سال . علامت نبوت خواستند، گفت توریت همه از حفظ برخوانم ، و هرگز کس نخوانده بود. پس عُزیر همه توریت برخواند. گفتند خدای بر همه قادرست ، ولیکن ، حقیقت خواندن تو ندانیم ، و شنیده ایم که زیر این ستونهاء مسجد پنهان بکرده اند، و ندانیم که کدام ستون است . عزیر گفت من دانم و ایشان را بنمود بجای و توریت برآوردند چون مقابلت کردند با خواندن عزیر حرفی خطا نبود، و بیرون از تاریخ گوید: مردی گفت که من از پدر شنیدم که توریت در فلان باغ پنهان کردم ، و نشان داد تا بشکافتند، و بدست آوردند، پس عزیر را فتنه شدند، و گفتند این پسرخداست ، و حق تعالی گفت : ((اتخذوا احبارهم و رهبانهم ارباباً من دون اﷲ)) (قرآن 31/9) (تعالی اﷲ عن ذلک ). (مجمل التواریخ و القصص ص 213 و 214) :
بلطف شیث پیمبر برفعت ادریس
به آب دیده ٔ نوح و بحلم ارمیّا.

روزبهان .


ذکر عیسی و عروجش بر سما
ذکر ذوالقرنین و خضر و ارمیا.

مولوی .


و رجوع به المعرب جوالیقی ص 21 و 33 و عیون الاخبار ابن قتیبه ٔ دینوری ج 2 ص 261 و فهرست مجمل التواریخ و القصص و حبط (ج 1) ص 47 و 71 و یشتها تألیف پورداود ج 2 ص 207 و ایران باستان تألیف پیرنیا ص 183 و 192 و 398 و 401 و قاموس الاعلام ترکی شود. || نام خضر پیغمبر. (برهان ) (غیاث ). قیل هو الخضر علیه السلام ، والصحیح انه من انبیاء بنی اسرائیل . (شرح قاموس ). || بعضی گویند نام حضرت الیاس علیه السلام .(غیاث ). || نام حضرت علی علیه السلام . || نام بیت المقدس . || نام بلیان بن ملکان . (برهان ).

ارمیا. [ اِ ] (اِخ ) (نیاحات ...) مرثیه ٔ منطوی است که ارمیا در زمان انهدام اورشلیم تصنیف کرد و مطالب ابواب آن چنین است : باب اول و دوم در بیان بلاهای محاصره ٔ اورشلیم . باب سوم اظهار تأسف و افسوس بر زحماتی که ارمیا خود متحمل شد. باب چهارم ملاحظه ٔ انهدام و خرابی شهر و هیکل و بدبختی حزقیا. باب پنجم دعائی است برای یهود در حالت اسیری و در اواخر باب ، ارمیا از ظلم و ستمکاری ادومیان سخن میراند، زیرا که اورشلیم را در مصیبتش نگهبانی میکردند و ارمیا کلام خود را مبنی بر اینکه غضب خدای قادر قهار بر ایشان خواهد آمد ختم کند. ارمیا برحسب تعداد حروف تهجی عبری هر فصلی را 23 آیه قرار داده و هر آیه با یکی از حروف تهجی عبری شروع میشود و باب سوم سه آیه ٔ متوالی است که حروف تهجی در آنها مکرر شده است . وضع نیاحات یرمیا لطیف و دلاویز و مؤثر و از بهترین مراثی است و دلالت بر فهم و فراست و ذکاوت مصنف دارد (دوم تواریخ 35: 25) و شخص مطالعه کننده گمان میبردکه هر یک از حروف و کلمات آن با اشک نگاشته و هر یک کلمات وی آهی است که از دل محزون و شکسته ناشی گشته است . همواره ارمیا این مطلب را در نظر دارد که خدای عهد سلطنت میکند و مقتدر است . (قاموس کتاب مقدس ).


دانشنامه عمومی

ارمیا (آکادمی موسیقی گوگوش). ارمیا (متولد ۱۳۶۰ در علی آباد کتول) یکی از شرکت کنندگان زن ایرانی ساکن آلمان در فصل سوم آکادمی موسیقی گوگوش ۱۳۹۱ و برنده این دوره بود. او فوق لیسانس آشپزی از دانشگاه آزاد اسلامی واحد علی آباد کتول دارد.
یونا (خواننده)
حضور او با استفاده از پوشش خاص خود در این برنامه باعث شد این دوره آکادمی موسیقی گوگوش حاشیه های زیادی بهمراه داشته و بحث های بسیاری در مخالفت یا پشتیبانی از حضور و انتخاب وی در وب گاه ها، رسانه ها و شبکه های اجتماعی به راه افتاد.
آوازخوانی او در آکادمی موسیقی گوگوش همراه با نوعی حجاب اختیاری مورد توجه بینندگان قرار گرفته و باعث پدید آمدن بحث های متعدد در میان کاربران فارسی زبان اینترنت و واکنش جامعه شناسان و اندیشمندان درباره محدوده های ذهنی آزادی شخصی در میان جامعه ایرانی شد؛ به گونه ای که عده ای بحث های صورت گرفته درباره او را با ماجرای برهنه شدن گلشیفته فراهانی مقایسه کردند. ارمیا در مورد حجاب خود گفته است به نظر وی تناقضی بین خوانندگی زنان و حجاب وجود ندارد.
مخالفان حضور او، که صرفاً از میان باورمندان به دین نبودند، بر این باورند که اعتقاد به اسلام با آوازخوانی زنان تناقض دارد و پذیرش یک دین مستلزم پذیرش همه احکام آن است. انان معتقدند که شرع اسلامی خوانندگی برای زنان را جایز نمی داند و حضور ارمیا در یک مسابقه خوانندگی در تضاد با رفتار او در گزیدن حجاب است. در مقابل، عده ای از اندیشمندان نوگرای دینی همچون حسن یوسفی اشکوری به این استدلال کرده اند که حجاب امری فقهی است و نه اسلامی و قوانین ضدزن در فقه مانند همین ممنوعیت شنیدن صدای زنان، ریشه تاریخی و اجتماعی داشته و به خاطر نگاه مردسالار تفسیرکنندگان دین است. بنابراین انتخاب ارمیا در تضاد با باورمندیش به دین اسلام نیست. از این دیدگاه، عده ای دیگر او را با یونا خوانندهٔ اهل مالزی که با حجاب اسلامی به اجرا می پردازد، زنان خواننده با حجاب در اندونزی و نمونه های دیگر در کشورهای عربی مقایسه کرده اند.همچنین موافقان او اینگونه استدلال کرده اند که حضور هر کس با هر باوری در جامعه پذیرفتنی است و بنیان های سکولار تامین کننده آزادی انسان ها در پذیرفتن هر باور و رد کردن باورهای دیگر است. آن ها نمونه هایی از رفتار ایرانیان را ذکر می کنند که در آن اشخاص با وجود مذهبی نبودن یا مخالفت با حکومت مذهبی دارای باورهای شخصی درباره دین و امامان شیعه هستند.

ارمیا (پیامبر). اِرمیا فرزند حلقیّا (به عبری: יִרְמְיָה) (متولد ۶۵۵ پیش از میلاد، درگذشته ۵۸۶ پیش از میلاد)، یکی از پیامبران قوم یهود و مولف کتاب های ارمیا، اول و دوم پادشاهان و مراثی ارمیا است (با همکاری کاتب و شاگردش باروخ بن).
از دیدگاه یهودیت، ارمیا دومین پیامبر بزرگ تاریخ بشریت، و کتاب ارمیا توضیح دهندهٔ احکام شریعت دین یهود است.
مسیحیان نیز ارمیا را یکی از پیامبران می دانند. هنگامی که بخت نصر اورشلیم را در ۵۸۶ پیش از میلاد فتح کرد، دستور داد ارمیا را آزاد سازند و با وی به نیکی رفتار کنند.
معنای تحت اللفظی ارمیا "گرامی داشته شده از سوی خدا" است.

ارمیا (رمان). ارمیا نخستین اثر بلند رضا امیرخانی است که در حوزهٔ ادبیات مقاومت نوشته شده است.
فال خون
ارمیا که اهل شمال شهر تهران است در جبههٔ جنگ ایران و عراق حضور می یابد و در آنجا دوستش، مصطفی، را بر اثر انفجار در سنگر از دست می دهد. ارمیا متحول می شود و حتی پس از پایان جنگ و بازگشت به تهران هم نمی تواند از فکر جبهه و جنگ بیرون بیاید. او در ادامهٔ سیر و سلوک عرفانی اش به جنگل های شمال می رود تا اینکه خبر درگذشت روح الله خمینی را می شنود . . .
ارمیا در دومین دوره کتاب سال دفاع مقدس، در اولین دوره جشنواره فرهنگی و هنری مهر شایسته تقدیر شناخته شد. این کتاب به عنوان کتاب برگزیده بیست سال ادبیات دفاع مقدس انتخاب شده است.
این کتاب به زبان اردو ترجمه شده است.این زمان با ترجمه حسن علیمی بکتاش به زبان ترکی ترجمه و توسط انتشارات کوسر ترکیه منتشر شد. این رمان به زبان عربی هم ترجمه شده است.

ارمیا (فتحه -ضمه-کسره)، نام حضرت خضر (ع) می باشد.


دانشنامه آزاد فارسی

اِرمیا (قرون ۶ و ۷پ م)(Jeremiah)
در عهد عتیق، پیامبر عبرانی که دورۀ رسالتش از ۶۲۶ تا ۵۸۶پ م به درازا کشید. در ایامی که بیت المقدس (اورشلیم) در محاصرۀ نبوکدنصّر بود، او را به تصور این که قصد فرار به نزد دشمن داشته به زندان انداختند. پس از آن که شهر سقوط کرد (۵۸۶پ م)، او راهی مصر شد.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اِرمیا،از پیامبران بزرگ بنی اسرائیل در دوره سقوط اورشلیم بود و به دست بُخْتُ نُصَّر کشته شد.
ارمیا ابن حلقیّا از پیامبران یهود در قرن ۶ ۷ قبل از میلاد بوده که در قرآن به طور صریح از او نامی به میان نیامده است؛ ولی منابع تاریخی و تفسیری و روایی در ذیل برخی آیات از او یاد کرده اند که عمده این یادکردها درباره برخی حوادث سیاسی و اجتماعی یهود است. نام او در منابع اسلامی به گونه های متعدّدی گزارش شده است:اِرمیا، اِرمیاء، اُرمیا، اورمیا و یرمیا.
معنا
واژه «یرمیا = Jeremiah» در زبان عبری به معنای «رفعت یافته از سوی خدا ، منصوب از سوی او، خدا تیر می افکند یا به زیر می اندازد» آمده است.
اهمیت ارمیا در عهد عتیق
ارمیا در عهد عتیق اهمّیّت ویژه ای داشته است و کتاب مستقلی به نام او در اسفار تورات به چشم می خورد. او بنا به گزارش تورات در روستای عناتوت در نزدیکی اورشلیم (واقع در ۶ کیلومتری شرق بیت المقدس کنونی) از خانواده ای کهانت پیشه به دنیا آمد. سکونت خانواده او در منطقه ای موسوم به بنیامین، احتمالا نشان دهنده انتساب وی به شاخه بنیامینی از بنی اسرائیل است؛ گرچه ابن عساکر و ابن خلدون او را از سبط لاوی بن یعقوب دانسته اند. برخی نیز احتمال داده اند او از نسل «ابیاتار شیلوی» کاهن عصر سلیمان است که به دستور وی به عناتوت تبعید شده بود.

پیشنهاد کاربران

گرامی داشته شده از سوی خدا

پیش خدا عزیز

آرامش دهنده روح و جان


بزرگ داشته شده

فرستاده شده از سوی خدا

سروروبزرگوار

سلام اسم پسر منم ارمیاست ب معنی سروری . عاشق اسمش وخودشم خیلی ناز وجذابه

آرامش دهنده

هدیه ی خداوند

اسم پسر منم ارمیا ست . یعنی هدیه ای از طرف خدا


یعنی :بزرگ داشته شده

برگزیده شده ازجانب خداوند

یکی از پیام برای خدا ویکی ازلغب های بنی اسرائیل این

آرامش بخش. هدیه آسمانی. بزرگ مرد.

من اسم پسرمو گذاشتم ارمیا. همه میگن اسم دخترانه هستش

معنی ارمیا:به معنای واقعی کلمه سرور❤

ارمیا نامی پسرانه از القاب حضرت علی ( ع ) و حضرت خضر نبی, وبه معنی بزرگ داشته شده وبرگزیده میباشد.

یکی از القاب حضرت علی و به معنی بزرگداشته شده درضمن اسم پسر منم ارمیاست

آرامش دهنده. . . . ارام کننده

آرامش دهنده
آرام کننده

برگزیده شده از سوی خدا

برگزیده شده ازسوی پروردگار

فرستاده شده از جانب پروردگار

معنی ارمیا، گرامی نزد خدا، عزیز خدا، عبری، لقب حضرت خضر و امام علی، اسم پسر منم ارمیا هست، خوشحالم که اسم به این قشنگی داره

اِرمیا : اِرمیا لقب خضر نبی و لقب حضرت علی ( ع ) است .

ریشه اسم: عبری
معنی: ( تلفظ: ermiyā ) ( عبری ) ( = یرمیا ) ، لفظ یرمیا یعنی یهوه به زیر می اندازد، ( در اعلام ) نام یکی از پیامبران بنی اسرائیل، پسر حلقیا و دومین انبیاء اعظم عهد عتیق یرمیا - ارمیا، بزرگ داشته شده، نام یکی از پیامبران بنی اسرائیل، همچنین لقب حضرت خضر نبی و لقب حضرت علی ( ع ) .

بهترین هدیه خدا

آرمیا : ارمیا : بزرگ داشته شده . نام یکی ازپیامبران بنی اسراییل . ارمیالقب خضرنبی ( ع ) و لقب امیرالمومنین حضرت علی ( ع ) . آرمیا در فارسی به معنی آرامش دادن و آرام شدن است.

ارمیا : /ermiyā/ اِرمیا ( عبری ) ( = ارمیای نبی= یرمیا ) ، 1 - یعنی �یهوه به زیر می اندازد�؛ 2 - ( اَعلام ) نام یکی از پیامبران بنی اسرائیل [حدود 650 - 570 پیش از میلاد]، پسر حلقیا و دومین انبیاء اعظم عهد عتیق که در زمان سلطنت یوشیا و یهویاقیم و صدقیا و هم در زمان اسیری صدقیا نبوت کرده است. مدتی به وسیله ی شاه اسرائیل زندانی شد، سپس به اسارت به بابل برده شد، مدتی هم در مصر بود. مراثی ارمیای نبی در عهد عتیق منسوب به او و کتاب ارمیای نبی در عهد عتیق شرح حال اوست. و یرمیا. اسم ارمیا باهمین معنی مورد تاییدثبت احوال کشور برای نامگذاری پسر است.

اسم پسرانه به معنی هدیه خدا . اسم برادرم ارمیااست

خلاصه پرسش
بر اساس منابع شیعی، آیا می توانیم نام پیامبران بنی اسرائیل را بر فرزندان خود بگذاریم؟
پرسش
آیا روایتی داریم مبنی بر این که نام انبیای بنی اسرائیل را بر فرزندان خود بگذاریم؟ اگر پاسختان مثبت است، لطفاً سند آن را ذکر بفرمایید.
پاسخ اجمالی
بر اساس آنچه در روایات آمده است؛ ائمه اطهار ( ع ) نام فرزندان خود را نام پیامبران بنی اسرائیل می گذاشتند و با الگوبرداری از سیره و روش آن بزرگواران می توان نام پیامبران بنی اسرائیل را بر فرزندان خود نهاد.
1. نام امام کاظم ( ع ) موسی بود. [1] که یکی از انبیای بنی اسرائیل است. [2] نام برخی از فرزندان امام کاظم ( ع ) نیز به نام پیامبران بنی اسرائیل بود؛ مانند سلیمان، [3] داود. [4]
2. برخی از اصحاب و راویان بزرگ ائمه اطهار ( ع ) نام های پیامبران بنی اسرائیل را داشتند؛ مانند زکریا بن آدم قمّی که از اصحاب و راویان امام رضا ( ع ) بود. [5]

[1]. شیخ مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج ‏2، ص 215، کنگره شیخ مفید، قم، چاپ اول، 1413ق.
[2]. ر. ک: �تکرار داستان موسی ( ع ) در قرآن�، سؤال 4962؛ �پیامبران اولوالعزم�، سؤال 460.
[3]. الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج ‏2، ص 244.
[4]. مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، ج ‏48، ص 289، دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپ دوم، 1363ش.
[5]. شیخ مفید، الإختصاص، ص 86، کنگره شیخ مفید، قم، چاپ اول، 1413ق؛ کشی، محمد بن عمر، إختیار معرفة الرجال، ص 594، نشر دانشگاه مشهد، 1348ش.

معنی که برای اسم ارمیا آورده اند این است که به معنی خداوند به زمین می افکند ، مغلوب می کند، یهوه به زمین می اندازد. بزرگ داشته شده .

آرمیا : آرامش یافتن . آرامش دهنده

تا اونجا که من بدونم ارمیا یعنی هدیه ای از سوی خدا. . . نمیدونم چقدر درسته ولی من که اینطوری شنیدم

اونایی که گفتن برگزیده . . . اشتباه گفتن هدیه ای از سمت خدا هست احمق ها

هدیه ای از سوی خدا

هدیه از طرف خدا، خوشحالم که اسم پسرم ارمیاست

خداوند به زمین می افکند

ارمیا به معنی بزرگ داشته شده از سوی خداوند است و ارمیا همان عزیر نبی است. . .

اسم پسرم ارمیاست یعنی بزرگ داشته شده ازسمت خدا. واسم دخترمم مانیاست. یعنی عشق بی همتا. هم خودشونو خیلی خیلی دوست دارم وهم اسماشونو❤

ارمیا اسم پسر و ریشه عبری داره و به معنای برگزیده خداوند بوده و یکی از بزرگترین پیامبران بنی اسرائیل است ومفسرین قرآن بعضی از آیات را راجع به ایشان میدانند. . برخی دیگر نام ارمیا همان عزیر میدانند و در کتاب مقدس عهدعتیق، بطور مفصل در مورد این پیامبرصحبتشدا است و مولوی شاعر ایرانی در کتاب مثنوی میفرماید :ذکر عیسی و عروجش بر سما //ذکر ذوالقرنین وخضر و ارمیا. . . در هر صورت ارمیا یکی از پیامبران الهی است

ارمیا : ارمیا لقب خضرنبی ( ع ) و لقب امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام است . و ارمیا از بزرگترین پیامبران بنی اسرائیل است . ارمیا نام زیبا ونیکویی است.

آرمیا : آرامش یافتن .

من دوتا داداش دارم که اسماشون ایلیا و ارمیا هست
ارمیا ( ermiya ) به معنی فرستاده شده از سوی خدا ، بزرگ مرد ، هدیه اسمانی و یکی از لقب های حضرت علی هست
و ایلیا ( ilya ) هم به معنی جوانمرد ، راستگو و یکی از لقب های حضرت علی
به نظر من ایلیا و ارمیا خیلی اسم های قشنگی هستن 😻😻😻😻😻😻😻😻

آرمیا . آرامش واز زیبا تر ارمیا

آرمیا اسم پسر به معنی آرامش دهنده همیشگی است

آرمیا یعنی آرمش

ارمیاErmiya به معنی بهترین هدیه خداوند و برگزیده است.
همینطور لقب خضر نبی و امام علی هستش.
اسم یکی از پیامبران بنی اسرائیل هم ارمیا بوده.
خوشحالم که اسم پسرم رو ارمیا گذاشتم.

اسم پسرم عزیز جونم ارمیا و به معنای انتخاب شده از طرف خدا دوس دارم اسم دخترم آندیا بزارم

اِرمیا اسم ایرانی ، عبری است. یکی از پیامبران بنی اسرائیل بودهولقب خضرنبی وحضرت علی است اسم پسرمنم ارمیا ولی من صداس میزنم آرمیا اینجوری بیشتر دوست دارم ولی نمیدونم چرا تو ثبت احوال با اِ فقط ثبت میشه ولی با آبرا من ب شخصِ قشنگ تره چون اسم دخترم هم آرمیتایعنی الٰهه نعمت. آرمیتا وآرمیا هردو ب معنی ارامش یافته هستنمن ک خیلی هم خودشون هم اسماشون دوست دارم. یه افسانه عاشقی قدیمی هست ب اسم آرمیتا وآرمیا بزنید همین گوگل سرجش کنید


کلمات دیگر: