کلمه جو
صفحه اصلی

بلدرچین


مترادف بلدرچین : بدبده، کرک

برابر پارسی : بدبده، کرک

فارسی به انگلیسی

quail

فارسی به عربی

سمن

مترادف و متضاد

quail (اسم)
بدبدک، بلدرچین، وشم

بدبده، کرک


فرهنگ فارسی

پرنده کوچکی که درمزارع وبیشتردرمیان بوته های، گندم لانه میگذارد، گوشت چرب دارد
( اسم ) کرک

فرهنگ معین

(بَ یا بِ دَ ) ( اِ. ) نک کرک .

لغت نامه دهخدا

بلدرچین. [ ب َ دَ / ب ِ دِ ] ( ترکی ، اِ ) پرنده ایست وحشی و حلال گوشت. اغبس. بدبده. بودنه. سلوی. سمانات. سمانه. سمانی. قتیل الرعد. کرک. ورتاج. ورتیج. ولج. ولچ. و رجوع به کَرک در ردیف خود شود.

فرهنگ عمید

پرنده ای با بال های کوتاه، منقار کوچک، و صدای بلند، کَرَک.

دانشنامه عمومی

بلدرچین به گروه بزرگی شامل چندین سرده از پرندگان کوچک از راسته ماکیان سانان گفته می شود. این پرندگان شناخته شده ترین گونه های راستهٔ ماکیان سانان هستند. آن ها به دو بخش بلدرچین های بر جدید (تیرهٔ Odontophoridae) و بلدرچین های بر قدیم (تیرهٔ Phasianidae) تقسیم می شوند.
سرده بلدرچین های اصلی
بلدرچین معمولی، Coturnix coturnix
بلدرچین ژاپنی، Coturnix japonica
بلدرچین کاهگلی، Coturnix pectoralis
†بلدرچین نیوزیلند، Coturnix novaezelandiae (منقرض)
بلدرچین بارانی، Coturnix coromandelica
بلدرچین هارلکین، Coturnix delegorguei
†بلدرچین جزایر قناری، Coturnix gomerae (منقرض)
بلدرچین قهوه ای، Coturnix ypsilophora
بلدرچین آبی آفریقایی، Coturnix adansonii
بلدرچین آبی آسیایی یا شاه بلدرچین، Coturnix chinensis
بلدرچین ها جثهٔ کوچک دارند و زندگی بر روی زمین را ترجیح می دهند. از دانه ها و نیز حشرات و دیگر جنبندگان کوچک تغذیه می کنند. بر روی زمین لانه می سازند و بر پروازهای کوتاه و سریع قادر می باشند.
برخی گونه ها همچون بلدرچین ژاپنی و بلدرچین معمولی پرندگانی مهاجرند و توانایی پرواز در مسافت های طولانی را دارند. در برخی کشورها برخی گونه های بلدرچین در تعداد زیاد پرورش داده می شوند تا از تخم و گوشت آن ها استفاده شود یا حتی در شکارگاه ها رها شوند. این پرنده در سکونت گاه های خود هم توسط انسان ها بطور گسترده ای شکار می شود تا از گوشت و پرهایش استفاده شود.
پراکندگی گسترده و فراوانی نِسبی این پرنده در خاورمیانه با نام های مختلف برای آن در میان فارسی زبانان همراه بوده است. به جز «بلدرچین» که واژه ای در اصل ترکی و اصلی ترین نام این پرنده است. واژهٔ «کَرَک» در متون فارسی میانه و نیز در گویش هراتی و گویش های زبان کردی، در فارسی جدید به ویژه در گویش کرمانی واژهٔ «بدبده»، در فارسی کلاسیک واژهٔ «وَرْتِج/وَرْتیج/وَرْدیج» و در مازندران و برخی مناطق گیلان و سمنان «وَرده» از نام های دیگر این پرنده است. در زبان گیلکی نیز آن را «وُشُم/وُشوم» می نامند و سومین پادشاه زیاری را به جهت علاقه اش به شکار بلدرچین وشمگیر می نامند. در عربی از واژه های «سَمانی» و «سَلویٰ» استفاده می شود که به فارسی نیز راه یافته است. لامعی گرگانی شاعر سدهٔ پنجم می سراید:

دانشنامه آزاد فارسی

بِلْدِرْچین (quail)
بِلْدِرْچین
(یا: بَدبَده) هر یک از چند جنس پرندگان زمین زی کوچک، از خانوادۀ قرقاول. این خانواده باقرقره، قرقاول، باب سفید، و مرغ چمنزار را نیز دربر می گیرد. این گونه ها در افریقا، هند، استرالیا، امریکای شمالی، و اروپا یافت می شوند. طول گونۀ بلدرچین معمولی یا بلدرچین اروپایی Coturnix coturnix حدود هجده سانتی متر، و رنگش، قهوه ای مایل به قرمز است. گلویی سفید دارد که لکه ای سیاه در پایینش قرار گرفته است. رنگ سینه اش مایل به زرد است. در سوراخ کوچکی روی زمین لانه می سازد و حدود ده تخم سفید مایل به زرد می گذارد که خال هایی قهوه ای دارند. این پرنده از دانۀ حبوبات و حشرات تغذیه می کند. گونه های دیگر جنس Coturnix در افریقا، هند و استرالیا یافت می شوند. این گونه ها شامل بلدرچین رنگی یا بلدرچین چینی، Coturnix chinensis استرالیا، کوچک ترین پرنده برای شکارکردن، و از وابستگان نزدیک Coturnix chinensis افریقایی است. بلدرچین رنگی دارای سینه ای خاکستری آبی، سطح زیرین قرمز، و لکه هایی سیاه و سفید روی گلو، و رگه هایی قهوه ای در سطح زیرین بدن است. ماده ها عمدتاً قهوه ای اند. دو گونۀ کوچک بلدرچین بوته ای هندی از جنس Perdicula نیز یافت می شود. این دو عبارت اند از گونۀ بلدرچین بوته ای جنگلی Perdicula asiatica، و بلدرچین بوته ای رنگی Perdicula erythrorhynca. این گونه ها از خانوادۀ کبکاند و بلدرچین واقعی نیستند. باب سفید Colinus virginianis متعلق به بلدرچین های برّ جدید (قارۀ امریکا)، و نوک منقارش قلاب دار است. بلدرچین کالیفرنیا Callipepla californiensis یکی از پنج گونه بلدرچین بومی امریکای شمالی است. در ایران، بلدرچین معمولی Coturmix coturmx یافت می شود و با هفت گونۀ دیگر از جمله کبک، تیهو، قرقاول، جیرفتی، و دراج خانوادۀ قرقاول را تشکیل می دهند. پرندگان نر و مادۀ بلدرچین متفاوت اند. این پرنده از مواد گیاهی و حشرات تغذیه می کند.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بِلْدِرْچین، کوچکترین پرنده از خانواده تَذَرویان، با نام علمی کُتورنیکس کتورنیکس می باشد؛ و از آن به مناسبت در باب حج و اطعمه و اشربه نام برده شده است.
بِلْدِرْچین، کوچکترین پرنده از خانواده تَذَرویان، با نام علمی کُتورنیکس کتورنیکس می باشد.
نام های بلدرچین در فارسی
پراکندگی وسیع بلدرچین در خاور نزدیک و میانه، و فراوانی نِسبی آن، چه در حال اقامت چه به هنگام مهاجرت، با نام های عدید ایرانی و عربی ملازم بوده است.
← فارسی کلاسیک
در عربی کلاسیک، قَتیل الرَّعد (زیرا، به توجیه شریفِ ادریسی، متوفی در ۱۱۶۶ میلادی «از شنیدن غُرّش رَعد (از ترس) می میرد»)، سَلْوی ، سُمانی (بیشتر مؤلفان سلوی و سمانی را مترادف دانسته اند، ولی برخی این دو را متفاوت شمرده اند، مثلاً حکیم مؤمن به نقل از بغدادی و به اجتهاد خود، سلوی را مترادِف یلوه ترکی و لَسِه بال تنکابنی، و سُمانی را مترادف بلدرچین ترکی، وَردِه مازندرانی و وُشم دیلمی دانسته است.)؛ در گویش های عربی، سِمّان (در مصر)، سُمَّن (در حلب)، فِریّ (در لبنان، شام، و جز این ها)، مُرَیْعی (در جَوْلان، عراق)، و جز این ها.
بلدرچین و قوم یهود
...

واژه نامه بختیاریکا

پور؛ کوگ پور؛ کَو کَر؛ کوگ پور

جدول کلمات

وشم , کرک, وخلیج, بدبدک, کرک, سمانه

پیشنهاد کاربران

کرک / وشم

در پارسی " وشم "

سمانه

بدبده، کرک، وشم


پرنده ای تقریبا چاق زیبا و رمزآلود
اما متاسفانه شباهت خاصی به کبک ندارد و متفاوت است هم از لحاظ رنگ و هم اندازه

وشم. . . بدبده . . کرک . .

خیلی خوشگل و خیلی خوشمزه است گوشتش

بسیار خوشمزه و مقوی مملو از انواع ویتامین


کلمات دیگر: