[ویکی فقه] عنوان مورد بحث یک ترکیب وصفی و مشتمل بر دو لفظ مفعول و مطلق است. مفعول، اسم مفعول از ماده فعل و در لغت به معنای معمول و انجام یافته است (الفعل: کنایة عن کل عمل متعد او غیر متعد). و مطلق نیز اسم مفعولِ باب إفعال از ماده طلق و در لغت به معنای آزاد و رها شده است (أطلقت الأسیر إذا حللت إساره و خلّیت عنه).
در اصطلاح نحو مفعول مطلق، مصدری است که تأکید کننده عامل خود یا بیان کننده نوع یا عدد آن باشد؛ (و خداوند با موسی سخن گفت و این امتیاز از آن او بود) مانند: «کَلَّمَ اللهُ موسی تکلیماً»؛ در این آیه شریفه فعل کَلَّمَ عامل و تکلیماً مصدر تأکید کننده عامل است.
وجه نام گذاری مفعول مطلق
این که آن مصدر را مفعول نامیدند به این جهت است که آن چه توسط فاعل فعل ایجاد می شود، حدث است و مصدر نیز دلالت بر حدث می کند در نتیجه مصدر، انجام یافته فاعل است؛ با این بیان روشن می شود که در واقع مفعول حقیقی در فعل فاعل، مصدر است.
توصیف مفعول مطلق به مطلق
اما توصیف مفعول، به وصف مطلق به این جهت است که هم چون سایر مفاعیل مقید به قیدی نیست؛ مانند: مفعول به که قید به دارد و مفعول معه که مقید به معه است؛ لذا اطلاق در مفعول مطلق در مقابل تقیید در سایر مفاعیل است.
جای گاه مفعول مطلق
...
در اصطلاح نحو مفعول مطلق، مصدری است که تأکید کننده عامل خود یا بیان کننده نوع یا عدد آن باشد؛ (و خداوند با موسی سخن گفت و این امتیاز از آن او بود) مانند: «کَلَّمَ اللهُ موسی تکلیماً»؛ در این آیه شریفه فعل کَلَّمَ عامل و تکلیماً مصدر تأکید کننده عامل است.
وجه نام گذاری مفعول مطلق
این که آن مصدر را مفعول نامیدند به این جهت است که آن چه توسط فاعل فعل ایجاد می شود، حدث است و مصدر نیز دلالت بر حدث می کند در نتیجه مصدر، انجام یافته فاعل است؛ با این بیان روشن می شود که در واقع مفعول حقیقی در فعل فاعل، مصدر است.
توصیف مفعول مطلق به مطلق
اما توصیف مفعول، به وصف مطلق به این جهت است که هم چون سایر مفاعیل مقید به قیدی نیست؛ مانند: مفعول به که قید به دارد و مفعول معه که مقید به معه است؛ لذا اطلاق در مفعول مطلق در مقابل تقیید در سایر مفاعیل است.
جای گاه مفعول مطلق
...
wikifeqh: مفعول_مطلق