کلمه جو
صفحه اصلی

مفعول معه

فرهنگ فارسی

( اسم ) اسم منصوبی است که بعد از واوی که بمعنی مع میباشد واقع و میشود مانند الجبل در مثال زیر: سرت والجبل توضیح مفعول معه در اوستا و پارسی باستان وجود داشته ودر فارسی دری جزو مفعول بواسطه است .

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] مفعول معه، یک اصطلاح نحوی است که در جمله بعد از واوی که به معنی مَعَ است، می آید و دلالت دارد بر کسی یا چیزی که فعل با همراهی وی انجام شده است.
عنوان مورد بحث از اسم (مفعول) و قید آن (معه) تشکیل شده و در مقابل "مفعول مطلق" است که چنین قیدی را ندارد. لفظ "مفعول" به تنهایی، اسم مفعول از مادّه ی "فعل" و در لغت به معنای معمول و انجام یافته است اما در صورت اِسناد آن به قید "معه"، معنای "انجام یافته در همراهی آن" خواهد داشت. در این معنا "مع" ظرف مضاف و به معنای زمان یا مکان اجتماع بوده و قید "معه" در مقابل قیود دیگری همچون قید "به" در "مفعول به" و یا "فیه" در "مفعول فیه" است.
تعریف اصطلاحی مفعول معه
"مفعول معه" در اصطلاح نحو، اسم مفرد (مراد از مفرد در اینجا مفرد در مقابل جمله و شبه جمله است،) و فضله ای ("فضله"، هر لفظی را گویند که معنای آن در جمله، اساسی نباشد؛ از این رو استغنا از آن بدون ضرر و اختلال در معنای اساسی جمله ممکن است در مقابل "عمده" که تحقق معنای اساسی جمله، وابسته به آن است.) را گویند که بعد از "واو"ی قرار می گیرد که به معنای "مع" بوده و قبل از آن فعل یا شبه فعل است. این "واو" به صراحت بر اقتران و همراهی اسم بعد از آن با اسم قبل از آن در زمان حصول حدث دلالت دارد؛ مانند: «سِرتُ و الجَبَلَ»؛ در این مثال "الجَبَلَ" مفعول معه است و حرف "واو" به معنای "مع" که بر اقتران و همراهی اسم بعد آن (الجَبَلَ) با اسم قبل (ضمیر مرفوعی "تاء" در سرتُ) در زمان حصول حدث (سیر) دلالت دارد.
وجه نامگذاری مفعول معه
لفظ "مع" در "مفعول معه" اسم و ظرف به معنای مکان یا زمان اجتماع است از این رو معنای لغوی "مفعول معه" (انجام یافته در همراهی آن) با معنای اصطلاحی موافق خواهد بود؛ زیرا همانطور که در معنای اصطلاحی بیان شد "مفعول معه" بعد از "واو"ی ذکر می شود که به معنای "مع" بوده و بر همراهی و اقتران اسم بعد از آن با اسم قبل از آن در زمان حصول حدث (انجام یافته) دلالت دارد و به عبارت دیگر "مفعول معه" در زمان حصول انجام یافته ای (حدث) با اسم قبل از "واو" مصاحبت و همراهی دارد.
جایگاه مفعول معه
...


کلمات دیگر: