کلمه جو
صفحه اصلی

مندستان

لغت نامه دهخدا

مندستان. [ ] ( اِخ ) یکی از بلوکهای دهگانه دشتی است به طول 60 و به عرض 30 هزار گز. از شمال محدود است به سنا و شنبه و از مغرب به دشتستان و از مشرق به بلوک بردستان و از جنوب به خلیج فارس. آب و هوای آن گرم و اراضی آن دارای رودهایی است که بواسطه عمق زیاد نمی توان از آنها استفاده کرد.مهمترین محصول آن هندوانه و مرکز آن کاکی است و 39 قریه دارد. ( از جغرافیای سیاسی کیهان ص 480 و 481 ).

دانشنامه عمومی

مُندِسْتان (مانْدِسْتان) منطقه ای است دارای نامی قدیمی که در دو سوی رودخانهٔ مند واقع در مرز شهرستان های دشتی و دیر در جنوب استان بوشهر که هستهٔ منطقهٔ اقلیمی و فرهنگی دشتی و یکی از پنج بلوک آن بوده است. این بلوک ناحیه مرکزی دشتی بوده و درازی آن از قریه دمنالو (امام آباد) تا شیبرم ده فرسخ و پهنای آن از کاکی تا هدکو (هدکان) پنج فرسخ و از شرق به ناحیه سنا و شنبه و از شمال به نواحی دشتستان و از غرب به خلیج فارس منتهی می شده است. نجیرم بندر باستانی و آباد آن در دهانه رود مند (ساحل خلیج فارس) بوده است.
در لغت نامهٔ دهخدا در توصیف مندستان چنین آمده است:
مندستان یکی از بلوکهای دهگانهٔ دشتی است به طول ۶۰ و به عرض ۳۰ هزار گز. از شمال محدود است به سنا و شنبه و از مغرب به دشتستان و از مشرق به بلوک بردستان و از جنوب به خلیج فارس. آب و هوای آن گرم و اراضی آن دارای رودهایی است که بواسطهٔ عمق زیاد نمی توان از آنها استفاده کرد. مهمترین محصول آن هندوانه و مرکز آن کاکی است و ۳۹ قریه دارد. (از جغرافیای سیاسی کیهان، ص ۴۸۰ و ۴۸۱)
امروزه بخش بردخون دیر و بخش کاکی دشتی را شامل می شود که اولی جایگاه علمی و دومی جایگاه قدرت مرکزی منطقه در قدیم بوده است.


کلمات دیگر: