کلمه جو
صفحه اصلی

رکوع


برابر پارسی : پانگون، خم شدن

فارسی به انگلیسی

genuflexion, genuflection

genuflexion


genuflection


عربی به فارسی

سجود , خم کردن زانو


فرهنگ فارسی

خم شدن، سرفرو آوردن، پشت خم کردن برای تواضع
۱ - ( مصدر ) خم شدن . ۲ - ( اسم ) خمیدگی پشت . ۳ - یکی از ارکان نماز و آن خم شدن نمازگزار است به نحوی که پشت وی افقی و محاذی زمین و کف دست روی سر زانو قرار گیرد و آن در هر رکعت یکبار است . ( جز در نماز کسوف و خسوف و دیگر آیات ) ۴ - تواضع کردن .
جمع راکع

فرهنگ معین

(رُ ) [ ع . ] ۱ - (مص ل . ) خم شدن . ۲ - پشت خم کردن در نماز به نحوی که پشت وی افقی و محاذی زمین و کف دست روی سر زانو قرار گیرد . ۳ - فروتنی کردن .

لغت نامه دهخدا

رکوع. [ رُ ] ( ع مص ) بر روی افتادن از پیری. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). منحنی شدن از پیری. ( از اقرب الموارد ). || دو تو شدن. ( دهار ). پشت خم دادن. ( ترجمان جرجانی چ دبیرسیاقی ص 53 ) ( المصادر زوزنی ). انحناء. ( تاج المصادر بیهقی ). پشت خم دادن. گویند: رکع الشیخ ؛ ای انحنی من الکبر. و منه رکوع الصلوة. ( از منتهی الارب ) ( از آنندراج ). || ( اصطلاح فقهی ) رکوع الصلوة؛ پست کردن سر است پس از اتمام قرائت چنانکه برسد هر دو کف دست به هر دو زانو، یا هموار و برابر کردن پشت و یقال : رکع المصلی رکعة و رکعتین و ثلاث رکعات ؛ یعنی نماز گزارد یک و دو و سه و منه الحدیث رکعتان لم یکن رسول اﷲ ( ص ) یدعهما؛ ای صلاتان. ( منتهی الارب ). رکوع در نماز آن است که شخص نمازگزار بنحوی خم شود که پشت آن راست و برابر گردد و کفهای دست وی از سرزانوها پر گردد. ( ناظم الاطباء ). مقابل سجود در نماز. پشت خم کردن در نماز. منحنی شدن بدن بحدی که دستها براحتی به زانوها متصل گردد.رکوع نوع مخصوصی از عبادت و یکی از ارکان نماز بشمار می رود. ( یادداشت مؤلف ). انحناء پشت باشد در صلوة و آن رکن است و موقع آن بعد از فراغ از حمد و سوره ویا تسبیحات اربعه باشد و در هر رکعتی باید به حالت تعظیم به اندازه ای که دو دست او به زانوی مصلی برسد خم شود و ذکر لازم را بگوید و آن «سبحان ربی العظیم وبحمده » یا سه بار «سبحان اﷲ» باشد. ( از فرهنگ علوم تألیف دکتر سجادی از شرح لمعه و کشاف ) :
ای نازکک میان و همه تن چو پرنیان
ترسم که در رکوع ترا بگسلد میان.
خسروی.
بوستان چون مسجد و شاخ درختان دررکوع
فاخته چون مؤذن و آواز او بانگ نماز.
منوچهری.
چنانکه بازنشناسد امامم
رکوعم را رکوع است ار قیام است.
منوچهری.
بنگرآن را در رکوع و بنگر آن را در سجود
پس همین کن تو ز طاعتها که می ایشان کنند.
ناصرخسرو.
چو ابدالان همیشه در رکوع است
به باغ اندر به هر سو میوه داری.
ناصرخسرو.
پشت این مشت مقلد کی شود خم از رکوع
گرنه در جنت امیدمیوه طوباستی.
ناصرخسرو.
همه کس ز آسمان کند قبله
پشت گرداند از رکوع دو تا.
خاقانی.
چون چرخ در رکوع و چو مهتاب در سجود
بردم نماز آنکه مرا زیر بار کرد.

رکوع . [ رُ ] (ع ص ) ج ِ راکِع.(ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به راکع شود.


رکوع . [ رُ ] (ع مص ) بر روی افتادن از پیری . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). منحنی شدن از پیری . (از اقرب الموارد). || دو تو شدن . (دهار). پشت خم دادن . (ترجمان جرجانی چ دبیرسیاقی ص 53) (المصادر زوزنی ). انحناء. (تاج المصادر بیهقی ). پشت خم دادن . گویند: رکع الشیخ ؛ ای انحنی من الکبر. و منه رکوع الصلوة. (از منتهی الارب ) (از آنندراج ). || (اصطلاح فقهی ) رکوع الصلوة؛ پست کردن سر است پس از اتمام قرائت چنانکه برسد هر دو کف دست به هر دو زانو، یا هموار و برابر کردن پشت و یقال : رکع المصلی رکعة و رکعتین و ثلاث رکعات ؛ یعنی نماز گزارد یک و دو و سه و منه الحدیث رکعتان لم یکن رسول اﷲ (ص ) یدعهما؛ ای صلاتان . (منتهی الارب ). رکوع در نماز آن است که شخص نمازگزار بنحوی خم شود که پشت آن راست و برابر گردد و کفهای دست وی از سرزانوها پر گردد. (ناظم الاطباء). مقابل سجود در نماز. پشت خم کردن در نماز. منحنی شدن بدن بحدی که دستها براحتی به زانوها متصل گردد.رکوع نوع مخصوصی از عبادت و یکی از ارکان نماز بشمار می رود. (یادداشت مؤلف ). انحناء پشت باشد در صلوة و آن رکن است و موقع آن بعد از فراغ از حمد و سوره ویا تسبیحات اربعه باشد و در هر رکعتی باید به حالت تعظیم به اندازه ای که دو دست او به زانوی مصلی برسد خم شود و ذکر لازم را بگوید و آن «سبحان ربی العظیم وبحمده » یا سه بار «سبحان اﷲ» باشد. (از فرهنگ علوم تألیف دکتر سجادی از شرح لمعه و کشاف ) :
ای نازکک میان و همه تن چو پرنیان
ترسم که در رکوع ترا بگسلد میان .

خسروی .


بوستان چون مسجد و شاخ درختان دررکوع
فاخته چون مؤذن و آواز او بانگ نماز.

منوچهری .


چنانکه بازنشناسد امامم
رکوعم را رکوع است ار قیام است .

منوچهری .


بنگرآن را در رکوع و بنگر آن را در سجود
پس همین کن تو ز طاعتها که می ایشان کنند.

ناصرخسرو.


چو ابدالان همیشه در رکوع است
به باغ اندر به هر سو میوه داری .

ناصرخسرو.


پشت این مشت مقلد کی شود خم از رکوع
گرنه در جنت امیدمیوه ٔ طوباستی .

ناصرخسرو.


همه کس ز آسمان کند قبله
پشت گرداند از رکوع دو تا.

خاقانی .


چون چرخ در رکوع و چو مهتاب در سجود
بردم نماز آنکه مرا زیر بار کرد.

خاقانی .


گه در سجود باش چو در مغرب آفتاب
گه در رکوع باش چو بر مرکز آسمان .

خاقانی .


- به رکوع آوردن ؛ خم کردن . سرزیر کردن و پشت خم دادن چون حالت رکوع مردنمازگزار :
به رکوع آر صراحی را در قبله ٔ جام
چون سر افتاده شود، باز درآور به قیام .

منوچهری .


|| اطمینان برخدا؛ رکع الی اﷲ. (از اقرب الموارد). || نماز خواندن . رکعت . به نماز ایستادن نمازگزار. (ناظم الاطباء). نماز بردن . کرنش کردن . (یادداشت مؤلف ). || (اصطلاح عرفان ) نزد صوفیه اشارت است بسوی شهود انعدام موجودات کونیه تحت وجود تجلیات الهیه . (از کشاف الصطلاحات الفنون ). || خم کردن سر و به روی افتادن شتر. (از اقرب الموارد). || محتاج گردیدن شخص بعد توانگری و فروتر شدن حال او و فروتنی نمودن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). انحطاط حال کسی و محتاج شدن وی . (از اقرب الموارد).

فرهنگ عمید

۱. (فقه ) خم شدن در نماز به طوری که کف دست ها به سر زانو برسد.
۲. [قدیمی] خم شدن، سرفرود آوردن.
۳. [قدیمی] پشت خم کردن برای تواضع.

دانشنامه عمومی

رُکوع یکی از رُکنهای نماز است.رکوع معمولاً در هر رکعت یک بار انجام می شود (در نماز آیات هر رکعت ۵ رکوع دارد) در رکوع انسان باید آنقدر خم شود که دستهایش به زانوها برسند و ذکر رکوع را بگوید. پس از رکوع انسان می ایستد و سپس سجده را انجام می دهد. البته در رکعت دوم نماز جمعه پس از رکوع قنوت و پس از آن سجده است.
اهل سنت پس از رکوع دعای «ربنا و لک الحمد» را می خوانند.
رکوع- علاوه بر وجوب- از ارکان نماز است؛ بدین معنا که ترک یا زیاد کردن آن حتی از روی سهو موجب بطلان نماز می شود. البته در ترک سهوی، چنانچه قبل از دخول در رکن بعدی (سجود) متذکر شود، واجب است برگردد و آن را به جا آورد. در این صورت نمازش صحیح است؛ اما اگر پس از دخول در رکن بعدی متذکر گردد، به قول مشهور نمازش باطل است؛ خواه در دو رکعت نخست باشد یا دو رکعت پایانی نمازهای چهار رکعتی.
برخی قدما میان دو رکعت نخست و دو رکعت آخر تفصیل داده و گفته اند: اگر در دو رکعت آخر، پس از هر دو سجده متذکر شود، بر می گردد و رکوع را به جا می آورد و سجده را دوباره انجام می دهد و در این صورت نمازش صحیح است.جریان حکم یاد شده در رکعت دوم نیز از برخی قدما نقل شده است.بلکه از برخی دیگر از آنان تعمیم حکم یاد شده به همه رکعتها نقل شده است.

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:نماز

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] در حال ویرایشرکوع خم شدن را می گویند و در شرع به خم شدن خاص در نماز اطلاق می شود. از احکام عنوان یاد شده به تفصیل در باب صلات سخن گفته اند.
رکوع در لغت به معنای خم شدن و پایین انداختن سر، و در شرع، در خم شدن خاص به کار رفته است.
حقیقت شرعی در رکوع
آیا رکوع به لحاظ معنا دارای حقیقت شرعی است؛ بدین معنا که در شرع مقدس مفهوم و معنایی جدید- غیر از معنای لغوی آن- پیدا کرده است، یا دارای حقیقت شرعی نیست، بلکه در شرع نیز در همان معنای لغوی به کار رفته و تنها قیودی در آن لحاظ شده است؟ مسئله اختلافی است.
حکم تکلیفی
رکوع از اجزای واجب نماز؛ اعم از فریضه و نافله است که در هر رکعت یک بار انجام می گیرد، جز نماز آیات که در هر رکعت از آن پنج رکوع واجب است.
رکنیت
...

پیشنهاد کاربران

حالت خشوع و تواضع در نماز

پیش خم

سر فرود آوردن

کرنش


کلمات دیگر: