کلمه جو
صفحه اصلی

شلدان

لغت نامه دهخدا

شلدان . [ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گله دار بخش کنگان شهرستان بوشهر. سکنه ٔ آن 300 تن . آب آنجا از چاه . محصول عمده ٔ آنجا غلات و تنباکو و پیاز است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).


شلدان . [ش َ ] (اِخ ) دهی از دهستان بوشگان بخش خورموج شهرستان بوشهر. سکنه ٔ آن 183 تن . آب آنجا از چاه . محصول عمده ٔ آنجا غلات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).


شلدان. [ ش َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان گله دار بخش کنگان شهرستان بوشهر. سکنه آن 300 تن. آب آنجا از چاه. محصول عمده آنجا غلات و تنباکو و پیاز است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).

شلدان. [ش َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان بوشگان بخش خورموج شهرستان بوشهر. سکنه آن 183 تن. آب آنجا از چاه. محصول عمده آنجا غلات است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).

دانشنامه عمومی

شلدان نام دو روستای زیر است:
شلدان (مهر) در استان فارس.
شلدان (دشتستان) در استان بوشهر.


کلمات دیگر: