نوعی فاصلهٔ موسیقایی است که تحت عنوان فواصل ریزپرده ای طبقه بندی می شود. ربع پرده کوچک تر از نیم پرده است. در موسیقی ایرانی، مقدار دقیقی برای این فاصله تعیین نشده است، اما با توجه به تئوری اعتدالیِ علینقی وزیری، می توان آن را معادل با ۲۵ سِنت (cent) گرفت. در تئوری موسیقی غربی فواصل ریزپرده ای (از جمله ربع پرده) تا قبل از موسیقی معاصر کاربرد نداشته اند.
پرده
نیم پرده
در موسیقی ایرانی، به کسانی که می توانند گام های ایرانی را به درستی بخوانند، «ربعِ پرده خوان» گفته می شود.
در متون قدیمی، فاصله های ریزپرده ای (که کمتر از نیم پرده طول دارند، یا طولشان مضربی از نیم پرده ها نیست) بر اساس موقعیت انگشتان روی دستهٔ سازهایی مانند عود تعریف می شدند. به فواصل ریزپرده ای هم نام هایی نظیر «طنینی»، «مجنب» و «بقیه» داده می شد. طنینی معادل یک پرده و بقیه معادل نیم پرده بود و مجنب فاصله ای بین این دو بود اما اندازهٔ آن مضربی از یک چهارم پرده (ربع پرده) نبود. صفی الدین ارموی در کتاب الادوار هر فاصلهٔ اکتاو را شامل ۱۷ پرده نامید که برخی از آن ها فواصل ریزپرده ای داشتند. برای مثال، فاصلهٔ دوم نیم بزرگ در این روش حدود ۱۸۰ سنت به دست می آمد.
در دورهٔ قاجاریه و زمانی که تحول مقام به دستگاه رخ داد، تئوری موسیقی ایرانی هم تغییر کرد. در روش جدیدی که علینقی وزیری معرفی کرد، هر اکتاو به ۲۴ ربع پردهٔ مساوی متکی بود («تئوری تقسیم اکتاو به ۲۴ ربع پردهٔ تعدیل شده») و در آن فاصلهٔ دوم نیم بزرگ دقیقاً ۱۵۰ سنت به دست می آمد. اما تحقیقات مهدی برکشلی، مجید کیانی و داریوش طلایی روی سازهای نوازندگان ردیف موسیقی ایرانی نشان داد که کوک این سازها دقیقاً بر اعتدال مساوی منطبق نیست. برای مثال کیانی فاصلهٔ دوم نیم بزرگ را روی این سازها نزدیک به ۱۴۴ سنت اندازه گیری کرد و داریوش طلایی نیز آن را برابر ۱۴۰ سنت قرار داد. با این حال، لفظ «ربع پرده» و نشان های سری و کرن کماکان برای توصیف این فواصل به کار می رود.
پرده
نیم پرده
در موسیقی ایرانی، به کسانی که می توانند گام های ایرانی را به درستی بخوانند، «ربعِ پرده خوان» گفته می شود.
در متون قدیمی، فاصله های ریزپرده ای (که کمتر از نیم پرده طول دارند، یا طولشان مضربی از نیم پرده ها نیست) بر اساس موقعیت انگشتان روی دستهٔ سازهایی مانند عود تعریف می شدند. به فواصل ریزپرده ای هم نام هایی نظیر «طنینی»، «مجنب» و «بقیه» داده می شد. طنینی معادل یک پرده و بقیه معادل نیم پرده بود و مجنب فاصله ای بین این دو بود اما اندازهٔ آن مضربی از یک چهارم پرده (ربع پرده) نبود. صفی الدین ارموی در کتاب الادوار هر فاصلهٔ اکتاو را شامل ۱۷ پرده نامید که برخی از آن ها فواصل ریزپرده ای داشتند. برای مثال، فاصلهٔ دوم نیم بزرگ در این روش حدود ۱۸۰ سنت به دست می آمد.
در دورهٔ قاجاریه و زمانی که تحول مقام به دستگاه رخ داد، تئوری موسیقی ایرانی هم تغییر کرد. در روش جدیدی که علینقی وزیری معرفی کرد، هر اکتاو به ۲۴ ربع پردهٔ مساوی متکی بود («تئوری تقسیم اکتاو به ۲۴ ربع پردهٔ تعدیل شده») و در آن فاصلهٔ دوم نیم بزرگ دقیقاً ۱۵۰ سنت به دست می آمد. اما تحقیقات مهدی برکشلی، مجید کیانی و داریوش طلایی روی سازهای نوازندگان ردیف موسیقی ایرانی نشان داد که کوک این سازها دقیقاً بر اعتدال مساوی منطبق نیست. برای مثال کیانی فاصلهٔ دوم نیم بزرگ را روی این سازها نزدیک به ۱۴۴ سنت اندازه گیری کرد و داریوش طلایی نیز آن را برابر ۱۴۰ سنت قرار داد. با این حال، لفظ «ربع پرده» و نشان های سری و کرن کماکان برای توصیف این فواصل به کار می رود.
wiki: ربع پرده