کلمه جو
صفحه اصلی

دباغی

فارسی به انگلیسی

tannery, tanning

tanning, tannery


مترادف و متضاد

tannage (اسم)
چرم دباغی شده، دباغی، دباغ خانه، قهوه ای در اثر اشعه افتاب

tannery (اسم)
دباغی، دباغ خانه

فرهنگ فارسی


لغت نامه دهخدا

دباغی. [ دَب ْ با ] ( حامص ) آشگری. دباغت. دباغت پوست. پیراهیدن پوست. پیراهش پوست. پیراستن پوست. دبغ. ( منتهی الارب ).

فرهنگ عمید

پاک کردن و پیراستن پوست حیوانات، دباغت، پیشۀ دباغ.

دانشنامه عمومی

چرم سازی یا دباغی فن آماده سازی و پرداخت پوست حیوانات برای تبدیل آن به چرم است.
پوست از نظر شیمیایی پلیمری است از اسیدهای آمینه که آن ها را اصطلاحاً پروتئین می نامند. اسیدهای آمینه از طریق پیوندهای پپتیدی به راحتی می توانند تحت تأثیر میکرو ارگانیسم و عوامل بیرونی دیگر قرار گیرند. در این صورت زنجیر پروتئین گسسته شده و پوست کیفیت طبیعی خود را از دست خواهد داد. از اینرو برای جلوگیری از هجوم و نفوذ میکرو ارگانیسم ها و عوامل مؤثر بیرونی در پوست باید تغییراتی که تغییر اساسی در ماهیت پوست وارد نکند بر روی آن به وجود آورد این عملیات را دباغی پوست گویند.
دباغی با مواد گیاهیاز قسمت های مختلف گیاه یعنی پوست، تنه، برگ، شاخه، میوه و ریشه گیاهان می توان مواد دباغی تهیه کرد. از آن جمله می توان پوست درخت صنوبر، کاج، بلوط، فندق، کائوچو، سماق و … را نام برد.
برای تهیه عصاره یا جوهر دباغی، مواد مذکور را با روش های ویژه در آب می خیسانند. در این عمل مواد جامد و مواد محلول برای دباغی بدست می آید. به مواد جامد مقداری بی سولفیت سدیم اضافه می کنند تا این مواد را حل کند.

دانشنامه آزاد فارسی

دبّاغی
عمل آوری پوست حیوانات به منظور محافظت از آن ها و تبدیل آن ها به چرم. نخست پوست حیوانات را از پشم و بقایای گوشت و زوائدی که سبب فساد پوست می شوند می زدایند و سپس آن را به چرم تبدیل می کنند. پوست را نخست به مدت ۳۰ روز نمک سود می کنند یا در محلول نمک می گذارند، سپس، در آب آهک و زرنیخ خوابانیده چندی بعد، پشم و موی پوسیده شده را با دستگاه های مخصوص از آن می گیرند. پس از آن با افزودن کوبیدۀ زاج و مازو به پوست، در اصطلاح «خوراک دادن به پوست»، آن را نرم و مُهیای دوخت ودوز در کارگاه ها و کارخانه های کیف دوزی، کفش دوزی و کارخانه هایی دیگر از این دست می کنند. ازجمله حیواناتی که پوست آن ها در کارگاه های دَبّاغی سترده می شود، می توان گوسفند، بُز، بَرّه، گاو، شتر، اسب و الاغ را نام برد. پوست هریک از این حیوانات در صنایع چرمی به کاری می آید؛ مثلاً از پوست گوسفند در ساختن رویۀ کفش و کیف، از پوست بَرّه در ساختن تیماج و از پوست بُز در ساختن آستریِ کفش بهره می برند. در اصطلاح دباغی پوست هریک از حیوانات پس از تبدیل به چرم نامی دارد؛ چنان که پوست گوسفند را چرم، پوست گوساله را شِبرو، پوست شتر را خام و پوست گاو را فرنگسیس گویند. مرغوب ترین نوع چرم ایرانی در دَبّاغی های همدان به دست آمده و به چرمِ همدانی مشهور بوده است. در دباغی با مواد گیاهی، پوست های آماده را در اسید تانیک می خیسانند. در دباغی با کروم، که فرآیندی بسیار سریع تر است، از محلول نمک های کروم استفاده می کنند.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] دباغی یعنی جدا کردن پشم و چربی از پوست حیوان و تبدیل آن به چرم یا پوست صنعتی.
دباغی به عمل جدایی پشم و چربی از پوست حیوان و تبدیل آن به چرم یا پوست صنعتی اطلاق می شود.
کاربرد دباغی در فقه
از آن در بابهای طهارت، صلات و اطعمه و اشربه سخن گفته اند.
احکام فقهی دباغی
پوست مردار حیوانی که دارای خون جهنده است، بنابر مشهور با دباغی پاک نمی شود.
جواز و عدم جواز استفاده از پوست حیوان حرام گوشت در غیر نماز
...

واژه نامه بختیاریکا

اِلار؛ اَو اِلار

پیشنهاد کاربران

این واژه اربی است و پارسی آن پیراهِش pirãheŝ می باشد ( برهان قاطع )


کلمات دیگر: