کلمه جو
صفحه اصلی

امپریالیسم فرهنگی

دانشنامه عمومی

امپریالیسم فرهنگی گونه ای از امپریالیسم است که می توان آن را به این صورت تعریف کرد: کاربرد قدرت سیاسی و اقتصادی برای پراکندن ارزشها و عادت های فرهنگ متعلق به آن قدرت در میان مردمی دیگر و به زیان فرهنگ آن مردم. امپریالیسم فرهنگی می تواند یاری دهندهٔ امپریالیسم سیاسی و اقتصادی باشد. چنانکه، مثلاً فیلم های آمریکایی برای فراوردههای امرکایی تقاضا پدید می آورند.
امپریالیسم
امپریالیسم نو
استعمار
باغ وحش انسانی
نسبی گرایی فرهنگی
نژادپرستی علمی
امپریالیسم فرهنگی، به استفاده از قدرت سیاسی و اقتصادی، برای قبولاندن ارزشهای فرهنگی متعلق به قدرت استعمارگر در میان مردم جامعه هدف گفته می شود که بطور مستقیم فرهنگ آن جامعه را مورد یورش قرار می دهد.
اهمیت دوچندان امپریالیسم فرهنگی از این جهت است که استعمارگران به وسیلهٔ آن پایه های تسلط سیاسی-اقتصادی را محکم کرده و حتی زمینه های اساسی آن را ایجاد می کنند. بدین وسیله که با ترویج فرهنگ خود، به تدریج جامعه هدف را با خودبیگانگی روبرو می کنند.
ترویج کردن الگوها و راه و رسم زندگی مصرفی و تجمل گرا و عقایدی که توجیه کننده ارزش های فرهنگ تحمیلی باشند و نیز پرورش تحصیلکردگان وابسته، از شیوه های تحقق این امر است.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] امپریالیسم فرهنگی گونه ای از امپریالیسم است که می توان آن را به این صورت تعریف کرد: کاربرد قدرت سیاسی و اقتصادی برای پراکندن ارزش ها و عادت های فرهنگ متعلق به آن قدرت در میان مردمی دیگر و به زیان فرهنگ آن مردم. امپریالیسم فرهنگی می تواند یاری دهنده ی امپریالیسم سیاسی و اقتصادی باشد. چنانکه، مثلاً فیلم های آمریکایی برای فراورده های امرکایی تقاضا پدید می آورند.
واژه "Imperialism"، از کلمه قدیمی تر "Empirer" (امپراتوری)، گرفته شده است که در دهه ۱۸۹۰ در انگلستان رواج یافت.
آشوری، داریوش، دانش نامه سیاسی، ص۳۶، تهران، مروارید، ۱۳۷۳، چاپ سوم.
گالتونگ بر مبنای نوع رابطه بین امپریالیسم و کشور توسعه نیافته و به تعبیری بین "مرکز" و "پیرامون" پنج نوع امپریالیسم
ازکیا، مصطفی و غفاری، غلامرضا، جامعه شناسی توسعه، ص۲۴۴-۲۴۵، تهران، کیهان، ۱۳۸۶، چاپ ششم.
ج. ا. هابس مورخ انگلیسی امپریالیسم را تلاش برای استیلا یافتن بر اقوام دیگر و تحت انقیاد در آوردن آن ها، که استعمار قدیم یکی از شکل های آن است می داند. تحلیل های لنین و هابسن از استعمار، مربوط به این دوره است. اما در عصر حاضر این تبیین امپریالیستی به عنوان نظامی بر پایه سلطه حکومت امپراتوری دیگر توجیهی ندارند؛ زیرا امپراتوری های استعماری کهن، مانند امپراتوری بریتانیا، کم و بیش به طور کامل از میان رفته اند و عملاً همه نواحی مستعمراتی قدیم به صورت کشورهای مستقل درآمده اند.
گیدنز، آنتونی، جامعه شناسی، ص۵۷۰-۵۶۹، منوچهر صبوری، تهران، نی، ۱۳۷۷، چاپ چهارم.
...


کلمات دیگر: