مترادف جامعه : اجتماع، جمعیت، سازمان، گروه، مجمع
برابر پارسی : همبودگاه، انجمن، توداک، چبیره، چپیره، هازه، همبود، همزیستگاه
society, community
community, fellowship, league, polity, public, society, socio-
دانشگاه
اجتماع
جمعیت، سازمان، گروه، مجمع
۱. اجتماع
۲. جمعیت، سازمان، گروه، مجمع
جماعتی (community) ساختمند از انسانها که از سنتها یا نهادها یا ملیت یکسان برخوردارند
(مِ عِ) [ ع . جامعة ] (اِ.) گروه مردم یک شهر، کشور، جهان یا صنفی از مردم مانند جامعة بشریت ، سیاه پوستان ، هنری ، و... ؛~ مدنی جامعه ای که بر مبنای خواست آزادانه و آگاهانة اکثریت مردم در شکل گیری حکومت و رعایت حقوق بشر و قانون مندانه اداره می شود. ؛ ~ بی طبقه جامعه ای که طبقات در آن وجود ندارد و همة افراد از جهت درآمد و ثروت و امتیاز با هم برابرند. ؛ ~مصرفی جامعه ای که در آن بیش تر از تولید مصرف می کنند.
جامعة. [ م ِ ع َ ] (اِخ ) زیارت ... زیارت جامعه ٔ کبیره یکی از مهمترین و معتبرترین زیارات است که در تمام بقاع متبرکه خوانده میشود و از زیارات عمومی است که برای هریک از ائمه خوانده میشود. اهمیت این زیارت درمیان امامیه بحدی است که شرحهای مفصل و متعددی بر آن نوشته اند. از جمله آنها شرح مجلسی بر زیارت جامعه و دیگر شرح شیخ احمد احسائی است . در مباحث فلسفی و عرفانی به مضامین آن بسیار استناد میشود و دلیل نقلی قاطعی بشمار است . این زیارت در بیشتر کتب ادعیه و زیارات آمده و سند آن را معتبر میدانند. زیارات جامعه بسیار است که به سندهای مختلف روایت شده است . صاحب مفاتیح الجنان آرد: در زیارات جامعه که هر امامی را میتوان به آن زیارت کرد و آنها بسیارند و ما بذکر چندزیارت اکتفا میکنیم : اول زیارتی است که صدوق در من لایحضره الفقیه از حضرت امام رضا(ع ) نقل کرده است ، سپس عین زیارت را آورده و پس از آن گوید، این زیارت درکتاب کافی و تهذیب و کامل الزیارة نقل شده و در همه ٔ کتب ، بعد از اتمام زیارت مذکور است که این یعنی کلماتی که ذکر شد مجزی است در همه ٔ زیارتها. و بسیار صلوات میفرستی بر محمد و آل محمد علیهم السلام و نام می بری یک یک را بنامهای ایشان و اختیار مینمائی هر دعائی را که خواهی از برای خود و مؤمنین و مؤمنات . مؤلف گوید ظاهر آن است که تتمه ٔ مذکوره جزء حدیث بوده باشد و بر تقدیری که عبارت بعضی از محدثین باشد چون اعاظم مشایخ حدیث چنین فهمیده اند که همه ٔ زیارتها کافی است چنانچه ظاهر اول حدیث بر آن دلالت دارد و درباب زیارات جامعه نقل نموده اند و الفاظ زیارت همه از صفات جامعه است که اختصاص به بعضی ندارد، بنابراین خاطر از جامعه بودن این زیارت جمع و خواندن آن در همه ٔ مشاهد حتی در مشاهد انبیاء و اوصیاء (ع ) چنانچه جمعی از علما در مشهد جناب یونس (ع ) نقل کرده اند مناسب است . دوم زیارتی که باز صدوق در فقیه و عیون از امام علی النقی (ع ) نقل کرده است . (از مفاتیح الجنان ).از آنچه نقل شد این مطالب بدست می آید: 1- آنکه زیارت جامعه متعدد است . 2- آنکه آن را جامعه گویند بدینجهت که عبارات آن جامع است و برای هریک از امامان و انبیاء خوانده میشود. 3- اهمیت و اعتبار آن بحدی است که حکایتها برای آن نقل میکنند و شرحها بر آن نوشته اند. 4- آنکه بعضی آن زیارات را جامعه ٔ صغیر نامند.
جامعه . [ م ِ ع َ ] (اِخ ) اثرمنسوب به سلیمان . صاحب قاموس مقدس آرد، کتاب بیستمین و از کتب قانونیه است و ظاهراً بدلائل ذیل سلیمان مصنف آن بوده است : اولا قول کاتب است که میگوید کاتب این کتاب سلیمان پسر داود است که در اورشلیم سلطنت نمود. (کتاب جامعه 1:1 و 12) و واضح است که پسر یگانه ٔداود که بر اسرائیل حکمران بود همان سلیمان است . ثانیاً که سلیمان از همه دانشمندتر و زیرک تر بود. (اول پادشاهان 3:12) و این مطلب با آنچه که در کتاب جامعه 1:16 وارد است مطابق میباشد که میگوید: «در دل خودتفکر نموده گفتم اینک من حکمت را بغایت افزودم بیشتر از همگانی که قبل از من بر اورشلیم بودند و دل من حکمت و معرفت را بسیار دریافت نمود». ثالثاً که سلیمان بر جمیع ملوک اسرائیل تفوق یافته از عظمت بناهای خود و عدد خدمتگاران و جلال و مجد و وسعت مملکت بنحوی ترقی کرد که نقره در اورشلیم مثل سنگ بی بها شد. (اول پادشاهان 10:27) و این نیز با آنچه که در جامعه 2:4 - 9 وارد است مطابق میباشد. رابعاً گویند که سلیمان زنان غریبه تزویج نمود که بت پرست بودند و ایشان قلب وی را از متابعت خداوند منحرف ساختند (اول پادشاهان 11:3 و 4) و این مطلب با آنچه که در جامعه 7:26 و 28 وارد است مطابقت دارد که میگوید «و یافتم که زنی که دلش دامها و تله ها است و دستهایش کمندها میباشد چیز تلخ تر از موت است » و نیز میگوید «اما از جمیع آنها زنی نیافتم ». خامساً اینکه سلیمان امثال بسیاری تصنیف نمود. یعنی بنابر مشهور به سه هزار مثل تکلم نمود (اول پادشاهان 4:32) و کاتب جامعه در 12:9 میگوید «مثلهای بسیار تألیف نمود». بعضی از مدققین گویند که در این کتاب الفاظ غریبه ٔ غیرعبری یافت میشود و این مطلب دلیل است بر اینکه مصنف کتاب عبرانی نبوده اما این فقره دلیل کافی نمیباشد چنانکه شخصی که غالباًسلسله ٔ تجارتی او با طوائف متعدده ٔ مختلفة اللسان اتفاق افتاد، البته در وضع و اسلوب نگارش و تکلم او نیز اختلاف دیده خواهد شد. علی الجمله غایت و فائده ٔ کتاب جامعه آن است که این سؤال را جواب گوید «یعنی که سعادت و خوشبختی انسان چه میباشد» علی هذا مصنف این مسأله را از روی تجارب و اختبارات خود که در مدت حیاتش تحصیل نموده جواب میگوید، از آن پس از خود بعالم خارجی نقل نموده در باب سوم از آن مقوله سخن میراند و در حالت زمانی انسان گفتگو میکند و معین مینمایدکه خداوند تمام اشیاء را در موقع خود نیکو ترتیب داده و خلقت فرموده و همگی راجع به خدا میباشد. لکن بنی نوع بشر به شرارت عمل نموده بعضی بر بعضی ظلم روا میدارند بطوری که شخص عادل در تحت قصاص واقع شده شریرو شقی مستخلص ، پرهیزگار بخوبی جزا داده نمیشود و مرد شقی نیز جزای افعال ناپسند و ناهنجار خود را نمی یابد و نتیجه ٔ این مطالب این خواهد بود که خدای تعالی هر دوی ایشان را داوری خواهد کرد. (کتاب جامعه 3:17) و این مسأله دلیل کافی است بر اینکه مصنف معتقد بر عذاب و عقاب و حیات و آینده بوده است . پس از اینها در نسبت میانه ٔ خدا و انسان صحبت میکند تا معلوم نماید که فضیلت انسان بر حیوان چیست و فرق اصلی حقیقی دراین دنیا دیده نمیشود از آن پس در باب 3:21 کتاب جامعه سؤال میکند و میگوید: «کیست روح انسان را بداندکه ببالا صعود میکند یا روح بهایم را که بپائین بسوی زمین نزول میکند» و در آیه ٔ بعد میگوید «برای انسان چیزی بهتر از این نیست که از اعمال خود مسرور شود چون که نصیبش همین است »: و در باب های بعد تا یازدهم گفتگوی نسبت انسان است با برادر و حکام خود و نتیجه ٔ خطایا و کارهای ناهنجار را ذکر نموده سخاوت را مدح وبخالت را مذمت میکند و مردم را به نیکوکاری نصیحت واندرز میفرماید. و در باب دوازدهم اشاره به نهایت حیات کرده نتیجه ٔ اندرزها و اختیارات خود را در آیه ٔ 13 و 14 بیان میفرماید و میگوید «پس ختم تمام امر رابشنویم از خدا بترس و اوامر او را نگاهدار چون که تمامی تکلیف انسان این است ، زیرا خدا هر عمل را با هرکار مخفی خواه نیکو خواه بد باشد به محاکمه خواهد آورد». (قاموس کتاب مقدس ). نام کتابی از تورات . قوهلت . (الفهرست ابن الندیم ). قهلت . (نراقی ). کتاب جامعه اثر منسوب به سلیمان که بتوسط کلیسا در کتب مذهبی داخل شده است و شامل تفصیل این حکمت عالی است : باطل اباطیل ، همه چیز باطل است . رجوع به لاروس کبیر شود.
an + ...+ a3 + a2 + a1 = S
__ __ 132 و 116 و 18 و 14 و 12
جامعة. [ م ِع َ ] (اِخ ) نام یکی از دو کتابی است که به حضرت علی (ع ) منسوبند. گویند: تمام احکام دینی و حوادث جهان را پیغمبر (ص ) املاء کرده و علی (ع ) مینوشت و یکی بنام جفر و دیگری به جامعه موسوم است . محقق جرجانی در شرح مواقف تصریح میکند که جفر و جامعه دو کتابی است که به حضرت علی (ع ) منسوب است و در آنها از طریق علم حروف تمام حوادثی را که تا پایان جهان روی خواهد داد، ذکر کرده است و امامان از اولاد او آنها رامی شناختند و از روی آنها حکم میدادند. سپس بگفته ٔ حضرت رضا (ع ) در نامه ای که برای قبول ولایت عهدی بمأمون مینویسد میگوید که «جفر و جامعه بر این دلالت دارند که ولایت بپایان نمیرسد» استشهاد کرده و گوید همانطور شد که پیشگوئی کرده بود. مأمون آن حضرت را مسموم کرد. و در اصول کافی درباره ٔ جامعه روایاتی است از جمله ابن ابی عمیر از حضرت صادق (ع ) روایت کند که طول جامعه هفتاد ذراع است بذراع حضرت رسول (ص ) و آن کتاب به املاءپیغمبر (ص ) و به خط علی (ع ) میباشد و در آن تمام احکام حلال و حرام و هرآنچه مردم بدان نیاز دارند ذکر شده است . (از الذریعة ج 5 ص 119). و رجوع به جفر شود.
۱. [جمع: جوامع] گروهی از مردم که با هم وجه اشتراک داشته باشند و در سرزمینی واحد زندگی کنند.
۲. نهادی که بهوسیلۀ مؤسسات، افراد، و کشورها برای اهداف ویژای تشکیل میشود: جامعهٴ دانشجویان.
〈 جامعهٴ روحانیت: گروه پیشوایان دینی.
انجمن، توداک، هازه، چبیره، همبود، همبودگاه