کلمه جو
صفحه اصلی

مرزبان نامه

فرهنگ فارسی

کتابی است مشتمل بر حکایات و تمثیلات و افسانه های حکمت آمیز که بطرز و اسلوب کلیله و دمنه از السنه و حوش و طیور و دیو و پری تالیف شده . مولف آن اسپهبد مرزبان بن رستم بن شروین از شاهزادگان طبرستاناست و کتاب را دراواخر قرن چهارم هجری بزبان. طبری نوشته است و در اوایل قرن هفتم هجری سعدالدین وراوینی یکی از فضلای عراق عجم که ازملازمان خواجه ابوالقاسم ربیب الدین هارون بن علی بن ظفر دندان وزیر اتابک آذربایجان بود آنرا از زبان طبری بزبان فارسی معمول عصر خود در آورد و اشعار و امثال فارسی و عربی بدان افزود . در اواخر قرن ششم ( در سال ۵۹۸ ه.ق ) در زمان سلطنت ابوالفتح رکن الدین سلیمان شاه بن قلج ارسلان یکی از سلاجقه روم محمد بن غازی ملطیوی ( منسوب به ملطیه ) تحریر دیگری از اصل کتاب به زبان فارسی آمیخته به اشعار و شواهد عربی نوشت و آنرا به روضه العقول موسوم گردانید.

دانشنامه عمومی

مرزبان نامه کتابی است در اصل به زبان مازندرانی، نوشتهٔ اسپهبد مرزبان بن رستم بن شهریار بن شروین بن رستم بن سرخاب بن قارن. بعدها سعدالدین وراوینی آن را از زبان طبری به فارسی دری نقل کرد. این اثر یکی از آثار ارزنده زبان فارسی و طبری است که در نیمه اول سده هفتم میان سال های ۶۱۷–۶۲۲ هجری قمری از زبان طبری باستان به زبان پارسی دری نوشته شد.
سجع: دولت آن جهانی را اساس در این جهان نهید و کسب سعادت باقی هم در این سرای فانی کنید.
موازنه و مترادف: خبث جِبِلت و شر طبیعت در کار آورد.
جناس: (اشتقاق، تام، خط، شبه اشتقاق، لفظی و ناقص)
تشبیه: نازبالش تنعم
استعاره: مُصَرحه: دُرج بلورین. مَکنیه: ابروی صباحت
کنایه: به تازیانه بخشیدن.
تضمین آیات و احادیث: نزدیک آمد که سِر حدیث سیبلغ مُلکُ اُمتی ما زُوی لی منهادر حق او آشکار شدی.
تضاد: اخفا و اظهار. طاق و جفت.
مراعات نظیر: و الحق اگرچه نقش نگارخانهٔ خوی و جمال بود نقش بندی حیل زنان هم به کمال دانستی و از کارگاه عمل صورت ها انگیختی.
ارسال المثل: گرگ گفت: ع، ان الحبیبَ اذا لم یُسترز زارا، ع، دوست را چیست به ز دیدن دوست.
استشهاد آوردن اشعار پارسی و تازی: در حال فرودآمد و زبان به فوایح ثنا و فواتح دعا بگشاد و گفت: بُوَد رسم سلام از بامدادان/ اگرچه اتفاق امشب فتاده ست.
مرزبان نامه از جمله شاهکارهای بلامنازع ادب فارسی و مازندرانی در نثر مصنوع مزین است و می توان آن را سرآمد همه آن ها تا اوایل سده هفتم دانست. بسیاری از موارد مرزبان نامه از حد نثر مصنوع متداول گذشته و صورت شعری دل انگیز یافته است. وراوینی چند سال بعد از اولین ترجمه مرزبان نامه یک بار دیگر دست به ترجمه این کتاب از زبان مازندرانی به فارسی زد بدون آنکه از تألیف روضةالعقول (اولین ترجمه مرزبان نامه توسط محمد بن غازی مَلَطیَوی) آگاه باشد.
'مرزبان نامه طبری' در نُه باب، یک مقدمه و یک ذیل است. این کتاب از زبان حیوانات و به تقلید از کلیله و دمنه نصرالله منشی نوشته شده است. در واقع نویسنده کتاب از طریق داستان های غیرمستقیم و از زبان حیوانات پند و اندرزهای خود را به پادشاه زمان خود می گوید. این روش در میان دانایان هندی و ایرانی رواج داشت و در ایران پس از اسلام نیز ادامه یافت. پیش از سعدالدین وراوینی، محمد بن غازی مَلَطیَوی که دبیر سلیمان شاه بن قلج ارسلان (۵۸۸–۶۰۰) پادشاه سلجوقی روم بوده است در سال ۵۹۸ و حدود ده سال پیش از وراوینی این کتاب را اصلاح و ترجمه نموده و آن را روضةالعقول نامیده است. چنان که از مقایسه آن با روضةالعقول برمی آید، بعضی از حکایات و ابواب اصلی کتاب در این ترجمه حذف شده که وراوینی خود نیز به این معنی اشاره کرده است. تاریخ ترجمه مرزبان نامه و تهذیب آن به دست وراوینی کاملاً معلوم نیست، ولی مسلماً بین سال های ۶۰۷–۶۲۲ اتفاق افتاده است. مرزبان نامه از نوع ادب تمثیلی (فابل) محسوب می شود و نثر آن فنی است.عنصرالمعالی کیکاووس در قابوس نامه و ابن اسفندیار در تاریخ طبرستان از مرزبان نامه نام برده اند.
هم اکنون نسخه این کتاب به زبان مازندرانی وجود ندارد و به بسیاری این را به خاطر آب و هوای مرطوب مازندران می دانند که اجازه ماندن این کتاب را نداده است. در هر صورت امروزه فقط ترجمه های فارسی، ترکی و انگلیسی آن موجود است.

دانشنامه آزاد فارسی

مَرزبان نامه
تألیف مرزبان بن شروین، کتابی به طبری قدیم، در پند و اندرز و داستان هایی از زبان حیوانات، به شیوۀ کلیله و دمنه. سعدالدین وراوینی و محمد بن غازی ملطیوی، جداگانه، آن را به فارسی برگرداندند و شعرها و مثل هایی نیز به آن افزودند. مرزبان نامۀ امروزی ترجمۀ وراوینی است که قبلاً غازی آن را با نام روضةالعقول ترجمه کرده بود. در این که این اثر به زبان طبری بوده، تردید است. البته تحریر دیگری از مرزبان نامه به کوشش عمر بن عبدالرزاق کرمانی صورت گرفته که به ضمیمۀ تاریخ آل برمک منتشر شده است (پاریس، ۱۸۸۶). ابن عربشاه دمشقی مرزبان نامه وراوینی را در قرن ۹ق به عربی ترجمه کرد (مصر، ۱۲۷۸ق). مرزبان نامۀ وراوینی نخستین بار به کوشش محمد قزوینی در لیدن (۱۹۰۹) و پس از آن بارها در تهران چاپ شده است. روضةالعقول به تصحیح محمد روشن و ابوالقاسم جلیل پور به چاپ رسیده است (۱۳۸۳ش).

نقل قول ها

مرزبان نامه کتابی ست نوشتهٔ مرزبان بن رستم پریمی.
• «آن عیب که از یک دروغ گفتن بنشیند، بهتر از راستی که به رنجی زاید.»• «آن که به دروغ گویی منسوب گشت اگر راست گوید، از او باور ندارند.»• «از هم پشتی دشمنان اندیش، نه از بسیاری ایشان.»• «بکاشتند و بخوردیم و کاشتیم و خورند// چو بنگری همه برزیگران یکدگریم»• «چون گِل بر دیوار زنی اگر در نگیرد، نقش آن لامحاله بماند.»• «خاموشی، هم پرده عورت جهل است و هم شکوه عظمت دانایی.»• «دستور گفت: شنیدم که بزرجمهر هر بامداد که به خدمت خسرو شتافتی او را گفتی شب خیز باش تا کامروا باشی.»• «دیگران نشاندند ما خوردیم ما به نشانیم دیگران خورند.»• «راز با مرد ساده دل و بسیارگو و می خواره و پراکنده صحبت مگوی که این طایفه از مردم، بر حفظ و کتمان آن قادر نباشند.»• «راز چیزی است که بقای آن در محافظت است و هلاک آن در افشاء.»• «روباه به درِ خانه ِ خویش چندان قوت دارد که شیر به در خانه کسان ندارد.»• «هنرمند شایستهٔ بخت ور// نپیچد ز رأی خردمند سر// اگر زیرکی کار هشیار کن// به عقل دگر، عقل خود یار کن»• «هیچ گاه در ملاعب صبیان پشت ما نردبان هوا نبوده و ساق و ساعد ما را به عادت نسوان مصور و مخلخل نیافته اند. ما نوالهٔ اکل و شرب از مذبح فریسهٔ خویش خوریم نه از فضالهٔ مطبخ و هریسهٔ دیگران.»• هرکس با بدان دوستی داشته باشد هر که وقت باشد بدی به او برسد.• خوار کسی است که وی را دستیاری نباشد یعنی پشتیبانان راستین و برادران پاکدل، از گنجینه های روز نیازمندی و نگهدارندهٔ آفت بلا هستند.• بیگانگان را بر دوستان قدیم که ویژگی های خوب و بد آنها را آزموده ای مگزین، زیرا گفته اند:• دوست آن است که با تو راست بگوید نه آنکه دروغ تو را راست انگارد.• این داستان (سه شریک راهزن با یکدیگر) را بدان جهت گفتم که هرگز نباید مطیع نفس شد و او را در چراگاه خواهش و گزینش دل، لگام گسیخته و خودسر رها کرد.• اگر یکصدم آنچه را که پیوسته دنیا با تو رفتار می کند، یک روز از یک دوست صادق و مخلص خود مشاهده نمایی، او را با دشمن صد ساله یکسان می شماری. آیا می بینی چگونه دوستی دنیا چشم خطا بین تو را می پوشاند و مانع از آن می شود که این همه معناهای دنیا را با این همه روشنی و واضحی درک نکنی؟{سخ}و چگونه گوش حق شنو تورا پنبهٔ غفلت پر کرده که صدای هیچ نصیحت و اندرزی از آوای عقل و خرد را نمی شنوی؟!• بدان اگرچه آرایش و خوشیهای دنیا بسیار فریبنده و چشم دانش و خِرَد را می بندد، اما وقتی انسان بخواهد خود را از خواسته ها و تمایلات طبع و سرشت باز دارد، خوب در زشتیهای آن بنگرد تا با چاره اندیشی های دقیق، گام به گام از آن دور شود. مثلاً، چنان که مِیخواره (شراب خور) هرگاه از تلخی مِی (شراب)، درهم کشیدگی پیشانی، نفرت مزاج، استفراغ و آلودگی لباس، سردرد سحرگاهی، پشیمانی از حرکات و رفتار، بد اخلاقی در شب، شکستن جام و پیاله، دست به گریبان شدن با دیگران، ناسزاگویی، انجام ندادن کارهای لازم، تحمل رنج خمارآلودگی و رفتار بدون اراده و همچنین شرمندگی از میخوارگی زشتی و رسوایی آن را به یاد می آورد، بیهودگی و رنجهای حاصل از آن، در مزاق خِرَد او اثر نماید و هر وقت که چهرهٔ آن را پیش چشم دل مجسم نماید، کم کم از میخوارگی نفرت پیدا کند و از خوردن آن منصرف گردد.• مرد اندیشمند هرچند بخت و اقبال را به کام دشمن ببیند، از تلاش خود در مقاومت با دشمن نکاهد و در حفظ قدرت اندک خود بکوشد. زیرا مثلاً پزشکی که از بازگشت سلامتی بیمار ناتوان می شود نیروی باقیماندهٔ بیمار را با چارهٔ دانش و درمان خوب نگه می دارد که اگر چنین کاری را هم انجام ندهد مرگ و هلاکت، بیمار را فرا می رسد.• گفته اند: «چنانچه به وسیله آهن آب دیده از نوع فولاد، آهن های دیگر را می شکافند با الفاظ گوارا و شیرین نیز می توان عادت مردم را عوض کرد و همانگونه که شعر دلاویز و نکته های دقیق و لطف آمیز، بسیار بخیلان را کریم، ترسوها را شجاع، خسیسها را بخشنده، بی قراران را نرم و آرام و سبک خردان را آگاه و بیدار گردانیده است.• سه عادت از عادات نادانان است:• دو عادت پیوسته از منش نادانان است:• آشکار است علاقه و شیفتگی انسان به چیزی، چهرهٔ خیر و صلاح را از چشم خرد او پنهان می کند.• تأثیر سخن در نفس انسان، وابسته به میزان اعتقاد و باور او نسبت به آن سخن است.• فرخ زاد پاسخ گفت:هرکس سرانجام کارها را در جام جهان نمای خِرد خود نگاه نکند و در آغاز کار، راه رهایی و گریزگاه را در نظر نگیرد، پیوسته پراکنده دل، شوریده سر و پریشان کار باشد.• راز خود را با مردم ساده دل، پر حرف، پرگو، میخواره و کسانی که با افراد مختلف نشست و برخاست می کنند نگو.• نباید مرد عاقبت نگر و دوراندیش آنقدر به پس و پیش کارها بنگرد که وقت انجام کار و فرصت مناسب از دست او برود بلکه باید هرچه زودتر و بدون هیچگونه سستی و با اراده ای راسخ کاری را که صلاح می داند به انجام برساند. درنگ کننده در درمان خویش پس از شناختن روش درمان همانند درنگ کننده در خاموش کردن آتش است در هنگامی که آتش در لباس او افتاده باشد.• صحبت پادشاه و نزدیکی به دربار او به گرمابه ای داغ می ماند که هرکس بیرون آن باشد آرزوی آن دارد که وارد حمام شود و هرکس یک ساعت داخل آن باشد از حرارت داغ آب و ناسازگاری هوای آن ناراحت باشد و بخواهد زودتر از آن بیرون بیاید.• عقل همانند کوهی استوار و دست نیافتنی، پرسود است که هرکس بخواهد از آن بهره مند گردد تنها از یک راه می تواند به آن راه یابد.• بسیار به دنبال آرزوهای مختلف رفتن و به هرچیزی چشم طمع انداختن از خرد به دور است.• در طبیعت سخن راز بزرگی، نهفته و پنهان است که در هنگام سخن گفتن تأثیر خود را بر خلق و خوی شنوندگان می گذارد.• فرمان خسرو به بعضی از مردمان:• رعیت همچون کودکان نابالغ هستند و پادشاه همچون مادر مهربان که هیچ حافظ و نگهبانی مانند مادر آنان را از آب و آتش روزگار محافظت نمی کند.• پادشاه نباید از گردآوردن پنج خصلت و منش خوب بی اطلاع باشد تا در مسابقه نیکوکاری و نیکورفتاری بر شهریاران دیگر پیشی بگیرد.

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] مرزبان‎نامه، کتابی است منسوب به مرزبان بن رستم بن شهریار که توسط شهاب‎الدین احمد بن محمد بن عرب‎شاه، به عربی ترجمه و در آن تصرفاتی صورت گرفته و اشعار عربی و احادیث اسلامی، بدان افزوده شده است.
این کتاب، دربردارنده داستان‎ها و حکایت‎های بسیار کهن می‎باشد و باور بر این است که این کتاب در اصل، به یکی از گویش‎های فارسی میانه و آن‎طوری که وراوینی می‎گوید، به زبان طبری کهن تألیف شده بوده است که دو بار به‎طور جداگانه توسط سعدالدین وراوینی و محمد بن غازی ملطیوی به نثر فنی فارسی دری برگردانده شده است. ملطیوی نام اثر خود را «روضة العقول» نهاده است.
اثر حاضر، در واقع، تعریب متن ترکی ترجمه‎شده از فارسی است.
البته علامه قزوینی و شاید پیش از وی «هوتسما» در دائرةالمعارف اسلامی با تکیه به قول حاجی خلیفه در «کشف الظنون»، این کتاب را بدون توجه به محتوای آن تألیف ابن عرب‎شاه بشمار آورده‎اند، نه ترجمه از متن ترکی یا فارسی و ابن عرب‎شاه نیز خود در آغاز کتاب با تکیه به لفظ «وضعت»، آب صافی روی دست همه ریخته است .
کتاب، مشتمل است بر «تمهید»، «مقدمه نویسنده» و «مطالب اصلی» که در نه باب تنظیم شده است.
در «تمهید»، از اصل کتاب و زبان و نویسنده آن و انتقال آن به زبان‎های دیگر و نیز از موضوع آن سخن به میان آمده است.

پیشنهاد کاربران

کتابی است به شیوهء کلیله و دمنه نشتمل بر داستان ها و تمثیل های پند آموز از زبان جانوران وانسانها.


کلمات دیگر: