کلمه جو
صفحه اصلی

موعظه


مترادف موعظه : اندرز، پند، تذکیر، خطابه، نصیحت، وعظ، موعظت

برابر پارسی : پنددادن، اندرز، نیک سخنی

فارسی به انگلیسی

preaching, sermon, homily

sermon, preaching


homily, sermon


فارسی به عربی

خطاب رسمی , خطبة

عربی به فارسی

وعظ کردن , سخنراني کردن , موعظه کردن


مترادف و متضاد

sermon (اسم)
خطابه، موعظه، اندرز، گفتار، خطبه، وعظ

allocution (اسم)
خطابه، موعظه

admonishment (اسم)
موعظه

preaching (اسم)
موعظه

preachment (اسم)
موعظه

اندرز، پند، تذکیر، خطابه، نصیحت، وعظ، موعظت


فرهنگ فارسی

پندواندرز، کلام واعظ، مواعظ جمع
۱ - ( اسم ) وعظ . ۲ - ( اسم ) پند اندرز جمع : مواعظ
پند دادن کسی را به سخنان دل گرم کننده

فرهنگ معین

(مُ عِ ظِ ) [ ع . موعظة ] (اِ. ) پند، نصیحت .

لغت نامه دهخدا

موعظه. [ م َ ع ِ ظَ ] ( ع اِ ) موعظة. پند و نصیحت و آنچه را شخص از پند و نصیحت و وعد و وعید بیان می کند. ( ناظم الاطباء ) : موعظه های شافی در سلک عبارت کشیده است. ( گلستان ). و رجوع به موعظت و موعظة شود.
- موعظه فرمودن ؛ پند دادن. نصیحت کردن. اندرز گفتن : اینان را نصیحتی گوی و موعظه فرمای. ( گلستان ).
- موعظه کردن ؛ پند دادن و نصیحت کردن و وعظکردن. ( ناظم الاطباء ).

موعظة. [ م َ ع ِ ظَ] (ع مص ) پند دادن کسی را به سخنان دل گرم کننده . (منتهی الارب ). وعظ. (ناظم الاطباء). پند دادن و موعظه کردن . (یادداشت مؤلف ). پند دادن . (آنندراج ). و رجوع به وعظ شود. || (اِ) پند. ج ، مواعظ. (مهذب الاسماء). پند و نصیحت به سخنان دل نرم کننده . ج ، مواعظ. (ناظم الاطباء). پند. (ترجمان القرآن جرجانی ص 96) (آنندراج ). موعظه . موعظت . اندرز. نصیحت . (یادداشت مؤلف ). سخنی که دلهای سنگوار و سخت را نرم سازد و اشک از دیدگان جامد بگشاید و کردارهای زشت نیکو گرداند. (از تعریفات جرجانی ). و رجوع به موعظه و موعظت شود.


فرهنگ عمید

پند و اندرز دادن، به ویژه از جانب واعظ.

دانشنامه عمومی

موعظه در لغت به معنای «پند و نصیحت و آنچه را شخص از پند و نصیحت و وعده و وعید بیان می کند» می باشد. پند دادن، نصیحت کردن، اندرز دادن، وصیت کردن، وعظ کردن و موعظه کردن؛ همگی در زبان فارسی به یک معنا استعمال شده اند. گاهی حکمت در قالب موعظه و نصیحت القاء می شود. حکمت به معنی علم و دانش، راستی و درستی و کلام موافق حق می باشد.
لغت نامه دهخدا
فرهنگ لغت معین
سیری در نهج البلاغه، تالیف:مرتضی مطهری
موعظه در عین حال یکی از انواع شیوهای سخنرانی است، روش های دیگر عبارتند از حکمت و خطابه که به اقتضای نزدیکی و را بطه تنگاتنگ این مفاهیم در این نوشتار سعی به تعریف و مقایسه هر سه مفهوم شده است.
تفاوت موعظه و حکمت در اینست که حکمت تعلیم است و موعظه تذکار، حکمت برای آگاهی است و موعظه برای بیداری، حکمت مبارزه با جهل است و موعظه مبارزه با غفلت، سر و کار حکمت با عقل و فکر است و سر و کار موعظه با دل و عاطفه، حکمت یاد می دهد و موعظه یاد آوری می کند، حکمت بر موجودی ذهنی می افزاید و موعظه ذهن را برای بهره برداری از موجودی خود آماده می سازد، حکمت چراغ است و موعظه باز کردن چشم است برای دیدن، حکمت برای اندیشیدن است و موعظه برای به خود آمدن، حکمت زبان عقل است و موعظه پیام روح.از اینرو شخصیت گوینده در موعظه نقش اساسی دارد، بر خلاف حکمت.در حکمت روحها بیگانه وار با هم سخن می گویند و در موعظه حالتی شبیه جریان برق که یک طرف آن گوینده است، و طرف دیگر شنونده به وجود می آید و از این رو در این گونه از سخن است که«اگر از جان برون آید نشیند لا جرم بر دل»، و گرنه از گوش شنونده تجاوز نمی کند.درباره سخنان موعظه ای گفته شده است:«الکلام اذا خرج من القلب دخل فی القلب و اذا خرج من اللسان لم یتجاوز الاذان»سخن اگر از دل برون آید و پیام روح باشد در دل نفوذ می کند اما اگر ...
موعظه با خطابه نیز متفاوت است، سر و کار خطابه نیز با احساسات است اما خطابه برای تهییج و بیتاب کردن احساسات است و موعظه برای رام ساختن و تحت تسلط در آوردن، خطابه آنجا به کار آید که احساسات خمود و راکد است و موعظه آنجا ضرورت پیدا می کند که شهوات و احساسات خود سرانه عمل می کنند خطابه احساسات، غیرت، حمیت، حمایت، سلحشوری، عصبیت، برتری طلبی، عزت طلبی، مردانگی، شرافت، کرامت، نیکوکاری و خدمت را به جوش می آورد و پشت سر خود حرکت و جنبش ایجاد می کند، اما موعظه جوششها و هیجانهای بیجا را خاموش می نماید، خطابه زمان کار را از دست حسابگریهای عقل خارج می کند و به دست طوفان احساسات می سپارد اما موعظه طوفانها را فرو می نشاند و زمینه را برای حسابگری و دوراندیشی فراهم می کند.خطابه به بیرون می کشد و موعظه به درون می برد.

فرهنگ فارسی ساره

چاشش


دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] موعظه در این موارد استعمال می شود :

پیشنهاد کاربران

واژه ی واعظ پارسی ست که ارب ها از آن موعظه و. ریشه وعظ را جعل کرده اند

اندرز

نصیحت، پند و اندرز

نصیحت

در کتاب آموزش قرآن پایه هفتم موعظه پند و اندرز معنا شده.
موعظه : پند و اندرز


کلمات دیگر: