کلمه جو
صفحه اصلی

تابیر

فرهنگ فارسی

گشن دادن خرمابن را . یا تابیر الزرع اصلاح کردن زراعت را .

لغت نامه دهخدا

تأبیر. [ ت َءْ ] ( ع مص ) گشن دادن خرمابن را. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ) ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). و طریق تأبیر نخل چنین گفته اند که خرمابن دو قسم است یکی نر و دیگری ماده ، شکوفه ماده را می شکافند و در آن شکوفه های نر می افشانند تا بار نیک بیاورد. ( منتهی الارب ). || تأبیرالزرع ؛ اصلاح کردن زراعت را. || تأبیرالقوم ؛ هلاک گردانیدن قوم را. ( از منتهی الارب ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تابیر به معنای بارور کردن درخت خرما می باشد و از آن به مناسبت در باب تجارت و مساقات سخن رفته است.
تابیر یا همان تلقیح به معنی بارور کردن درخت خرما است.
تعریف اصطلاحی تابیر
بارور کردن درخت خرمای ماده را با پاشیدن گرده درخت خرمای نر، بر آن، تأبیر گویند.
احکام تابیر
اگر کسی درخت خرمایی را که تأبیر شده به دیگری بفروشد، محصول، از آن فروشنده است، مگر آنکه خریدار در متن عقد، آن را برای خود شرط کرده باشد. در صورت مطلق بودن عقد مساقات اصلاح میوه و تأبیر از وظایف عامل است. در اینکه تهیه آنچه بدان درخت خرما را بارور می کنند برعهده مالک است یا عامل، اختلاف است. قول اوّل به اکثر فقها نسبت داده شده است.
معنای تلقیح و موارد کاربرد
...

پیشنهاد کاربران



کلمات دیگر: