کلمه جو
صفحه اصلی

هلیم

فارسی به انگلیسی

sticky, helium, [kind of dish with wheat groats and meat]

Helium (He)


فرهنگ فارسی

(اسم ) غذایی لذیذ که ازگندم پوست کنده وگوشت پزند.توضیح هلیم بروزن رغیف دراصل ((هلام ) ) بروزن طعام یا ((هلام ) ) مانندغراب است (اقرب الموارد ) . نوشتن این کلمه بصورت ((حلیم ) ) غلط است .

(شیمی) عنصر شیمیایی از گروه گازهای نجیب


فرهنگ معین

(هَ ) (اِ. ) نک هریسه .

لغت نامه دهخدا

هلیم . [ هََ ] (اِ) به فارسی عبارت از مرق و گوشت و گندم مهراء پخته است و در افعال مانند هریسه . (حکیم مؤمن ). خوراکی است که از بلغور و گوشت پزند و در ضمن پختن پیوسته به هم زنند تا لعاب گیرد و سپس بر آن روغن و گونه ای از ادویه ٔ معطر (بیشتر دارچین ) ریزند.


هلیم . [ هََ ] (ع ص ) چسبنده از هر چیزی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || گل لاصق بشی ٔ. (مخزن الادویه ) (حکیم مؤمن ).


هلیم. [ هََ ] ( اِ ) به فارسی عبارت از مرق و گوشت و گندم مهراء پخته است و در افعال مانند هریسه. ( حکیم مؤمن ). خوراکی است که از بلغور و گوشت پزند و در ضمن پختن پیوسته به هم زنند تا لعاب گیرد و سپس بر آن روغن و گونه ای از ادویه معطر ( بیشتر دارچین ) ریزند.

هلیم. [ هََ ] ( ع ص ) چسبنده از هر چیزی. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || گل لاصق بشی ٔ. ( مخزن الادویه ) ( حکیم مؤمن ).

فرهنگ عمید

عنصر گازی سبک، بی رنگ، بی بو، که برای پُر کردن بالن ها و در جوش کاری کاربرد دارد.

دانشنامه عمومی

هلیوم (Helium) با نشان شیمیایی He یک عنصر شیمیایی با عدد اتمی ۲ و وزن اتمی ۴٫۰۰۲۶۰۲ است. این عنصر، بی بو، بی رنگ، بی مزه، غیرسمّی، از دیدگاه شیمیایی بی اثر و تک اتمی است که در جدول تناوبی در بالای گروه گازهای نجیب جا دارد. دمای ذوب و جوش این ماده در میان دیگر عنصرها بسیار پایین است به همین دلیل در دمای اتاق و البته در بیشتر موارد به صورت گازی است مگر شرایط بسیار ویژه ای بر آن گذرانده شود.
ن
هلیم بعد از هیدروژن دومین عنصر سبک کیهان است و از لحاظ فراوانی هم باز بعد از هیدروژن در جایگاه دوم قرار می گیرد گرچه باوجود کاربردهای بسیار مهم و حیاتی که دارد بر روی زمین بسیار کمیاب است. نزدیک به ۲۴٪ از جرم گیتی سهم این عنصر است که این مقدار بیش از ۱۲ برابر ترکیب تمام عنصرهای سنگین است. هلیم به همان صورت که در خورشید و مشتری یافت می شود در جهان پیدا می شود و این به دلیل انرژی بستگی (به ازای هر هسته) بسیار بالای هلیم-۴ نسبت به سه عنصر دیگر پس از آن در جدول تناوبی است. بیشتر هلیم موجود در گیتی، هلیم-۴ است و گمان آن می رود که در جریان مه بانگ پدید آمده باشد. امروزه با کمک واکنش های همجوشی هسته ای در ستاره ها، گونه های تازه ای از هلیم ساخته شده است.
ب
واژهٔ هلیوم از واژهٔ یونانی هلیوس به معنای «ایزد خورشید» گرفته شده است. زمانی که هنوز هلیم شناخته نشده بود، ستاره شناس فرانسوی ژول ژانسن در جریان خورشیدگرفتگی سال ۱۸۶۸ برای نخستین بار در طیف سنجی نور خورشید، خط زرد طیفی هلیم را دید; برای همین، هنگامی که از نخستین کسانی که هلیم را شناسایی کردند یاد می شود نام ژول ژانسن در کنار نام نورمن لاکیر جای می گیرد. در جریان همان خورشیدگرفتگی، نورمن لاکیر پیشنهاد کرد این خط زرد می تواند به دلیل یک عنصر تازه باشد. دو شیمیدان سوئدی با نام های پر تئودر کلیو و نیلز آبراهام لانگلت در سال ۱۸۹۵ این عنصر را شناسایی و اعلام کردند. آن ها هلیم را از سنگ کلویت که معدن اورانیم است بدست آوردند. در سال ۱۹۰۳ منابع بزرگ هلیم در میدان های گازی ایالات متحده پیدا شد که یکی از بزرگترین منابع این گاز است.
و
یکی از کاربردهای مهم هلیم در سرماشناسی است. نزدیک به یک-چهارم هلیم تولیدی در این زمینه بکار می رود. ویژگی خنک سازی هلیم به ویژه در خنک کردن آهن رباهای ابررسانا مهم است. این آهن رباها به صورت تجاری در اسکنرهای ام آر آی کاربرد دارد. کاربرد صنعتی دیگر هلیم در فشار وارد کردن برای نمونه به عنوان گاز تخلیه کننده است. همچنین به عنوان هوای محافظ در جوشکاری با قوس الکتریکی، در فرایندهایی مانند کشت بلورها در ساخت قرص های سیلیسیم از این گاز بهره برده می شود. نزدیک به نیمی از هلیم تولیدی در این زمینه کاربرد دارد.
یکی دیگر از کاربردهای شناخته شدهٔ هلیم در ویژگی بالابری در بالون ها و کشتی های هوایی است. تنفس حجم اندکی از گاز هلیم می تواند برای چندی در کیفیت و زنگ صدای انسان تاثیر بگذارد. این اثرگذاری تنها از آن هلیم نیست بلکه هر گازی که چگالی متفاوتی با هوا داشته باشد از این ویژگی برخوردار است. در پژوهش های دانشگاهی رفتار دو فاز سیال هلیم-۴ (هلیمI و هلیمII) در بحث های مربوط به مکانیک کوانتوم و یا پژوهش دربارهٔ پدیده هایی مانند ابررسانایی که با دماهای نزدیک به صفر مطلق در ماده کار می کند، مهم است.
هلیم در هواکُرهٔ زمین بسیار کمیاب است (نزدیک به ۰٫۰۰۰۵۲٪ حجمی) بیشتر هلیومی که در خاک زمین پیدا می شود در اثر واپاشی هسته ای طبیعی در عنصرهای سنگین پرتوزا مانند اورانیم و توریم پدید آمده است؛ به این ترتیب که در اثر واپاشی، ذره های بتا از عنصر تابیده شده و هستهٔ هلیم-۴ بدست آمده است. هلیم بدست آمده از واپاشی به آسانی به صورت فشرده با درصدی نزدیک به ۷٪ حجمی، در دام گاز طبیعی گرفتار می شود. سپس می توان با روش های صنعتی و به صورت تجاری با کاهش دمای آمیختهٔ هلیم و گاز طبیعی، هلیم را از دیگر گازها جدا ساخت. این روش تقطیر جزء به جزء نام دارد.

دانشنامه آزاد فارسی

هَلیم
(در تداول عامه: حلیم) از معروف ترین غذاهای ایرانی (← آشپزی_ایرانی،_مکتب)، فراهم آمده از گوشت مغز پخت کوبیدۀ گوسفند یا مرغ یا بوقلمون، گندم پوست کندۀ خیسانده، دارچین، کره، شکر یا نمک. برخی به این مواد، نخود نیز می افزایند (هلیم قزوینی). هلیم، که بیشتر برای صرف در صبحانه پخته می شود، از غذاهایی است که به نذرانه، به ویژه در صبحِ روزهای تاسوعا و عاشورا و ۲۸ صفر، پخته و پخش می شود. نوع دیگر هلیم، معروف به هلیم بادنجان، است که آن را با بادنجانِ پوست گرفتۀ حلقه حلقه، گوشت و استخوان، عدس، پیاز چهارقاچ و خردکرده، کشک ساییده، نعناع داغ، روغن، و نمک فراهم می آورند و با سیرداغ، گردوی کوبیده، و زعفران حل شده در آب داغ، تزیین می کنند.

جدول کلمات

چسبنده

پیشنهاد کاربران

هوالعلیم

هلیم : غذائی که با گندم و گوشت میپزند و بیشتر با شکر ودارچین میخورند. چنانچه شیر بدان بیفزایند ، هلیم شیر گویند.

حلیم : از صفات باریتعالی است ؛ بردبار ؛ شکیبا. .

هریسه

هلیم : تحریف کلمه لحیم عربی به معنای پرگوشت.

نکته ترجمه: برای یافتن سریع و دقیق معنای لغات، یکی از راه های موثر، پیدا کردن ریشه ی سه حرفی واژه است.

ریشه ی سه حرفی هریک از واژگان بدین شرح است:
حلیم: ح ل م

هلیم: ه ل م

_ پس‘ از آنجایی ریشه ی واژه های بالا، متفاوت است، قطعا معانی متفاوتی هم دارند.

۱. معنای لغوی حلیم:

این لغت، ریشه در فرهنگ عربی دارد. از حِلم، به معنای بردباری و شکیبایی و صبر و تحمل، ماخوذ گشته است. پس، یکی از صفات مطلق پروردگار متعال است. و مومنان، به داشتن این صفت نیکو، دعوت شده اند.

بنابر تفسیر مفسران قرآنی و روایی، از این لغت، منظور از حلم پروردگار، مهلت دادن به بنده ی گناهکار است، تا از خطای خود دست کشیده و به سمت پروردگار منان بازگردد و توبه نماید.

و منظور از حلم مومن، گذشتن و چشم پوشی کردن از اشتباهات بندگان خدا است. در واقع مومن می بخشد تا بخشیده شود. و خداوند متعال در قرآن کریم، برای بخشیدن و چشم پوشی کردن از اشتباهات بندگان نسبت به همدیگر، پاداش های وصف ناشدنی ذکر کرده است . همچنین، لغت حلم، به صبر مومن در برابر مصایب و مشکلات روزگار، نیز، اطلاق می گردد.

۲. معنای لغوی هلیم:

این واژه، ریشه در فرهنگ فارسی دارد. و بنابر فرهنگ لغات فارسی، هلیم، بر گرفته از غذایی گوشتی به نام هلام است. آن، غذایی است که از گندم و گوشت و شیر له شده و کوبیده شده درهم ساخته میشود. غذایی گرم و مقوی است که حالت آش دارد. مخصوص افطار در ماه مبارک رمضان، یا مخصوص فصل پاییز، جهت مصونیت از بیماری های شایع در این فصل است. این غذا را می توان با دارچین، یا خامه صرف کرد.

نکته. بنابر تعاریف بالا، به کاربردن حلیم، به جای هلیم، غلط است. اما به دلیل رواج این غلط، برخی منابع، این غلط رایج را پذیرفته اند. و به غذای هلیم، حلیم گویند.


کلمات دیگر: