کلمه جو
صفحه اصلی

جغتای

فرهنگ فارسی

۱ - یکی از بخشهای شهرستان سبزوار شامل ۹۷ آبادی بزرگ و کوچک که جمعیت آن بالغ بر ۳۴۶۱۶ تن میباشد . ۲ - مرکز بخش نیز جغتای است. کوهستانی سرد سیر سکنه ۲۱۵۷ تن شغل مردم زراعت گله داری و صنایع دستی زنان قالیچه و چادر شب و کرباس بافی است .
کوهی است در جنوب بخش جغتای یکی از بخشهای شهرستان سبزوار .

لغت نامه دهخدا

جغتای . [ ج ُ غ َ ] (اِخ ) (کوه ...) کوهی است در جنوب بخش جغتای یکی از بخشهای شهرستان سبزوار.


جغتای . [ ج ُ غ َ ] (اِخ ) قصبه ٔ مرکزی بخش جغتای و دهستان کهنه ٔ شهرستان سبزوار است در 175هزارگزی شمال باختری و 127هزارگزی باختر شوسه ٔ عمومی تهران مشهد. کوهستانی و سردسیر است . 1257 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه و قنات و محصول آن غلات و ابریشم و بنشن و زیره و شغل اهالی زراعت و گله داری و کسب و تجارت و صنایع دستی زنان قالیچه بافی و چادرشب بافی و کرباس بافی است . ادارات : بخشداری ، دارائی ،آمار، ثبت اسناد، پست . در حدود سی باب دکاکین مختلفه و دبستان دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


جغتای . [ ج ُ غ َ ] (اِخ ) ناحیه ٔ فرمانروائی جغتای پسر چنگیز و خاندان اودر ماوراءالنهر : «... و بهادری و ضرب شمشیرش [ ابابکر میرزا نبیره ٔ امیرتیمور ] در میان مردم جغتای اشتهار تمام دارد.» (مجالس النفائس ص 124).


جغتای . [ ج ُ غ َ ] (اِخ ) نام یکی از پسران چنگیز مغول است که در خراسان و ماوراءالنهر حکومت داشت . رجوع به فهرست اعلام جهانگشای جوینی و تاریخ گزیده و حبیب السیر و تاریخ مغول شود.


جغتای. [ ج ُ غ َ ] ( اِخ ) نام یکی از پسران چنگیز مغول است که در خراسان و ماوراءالنهر حکومت داشت. رجوع به فهرست اعلام جهانگشای جوینی و تاریخ گزیده و حبیب السیر و تاریخ مغول شود.

جغتای. [ ج ُ غ َ ] ( اِخ ) ناحیه فرمانروائی جغتای پسر چنگیز و خاندان اودر ماوراءالنهر : «... و بهادری و ضرب شمشیرش [ ابابکر میرزا نبیره امیرتیمور ] در میان مردم جغتای اشتهار تمام دارد.» ( مجالس النفائس ص 124 ).

جغتای. [ج ُ غ َ ] ( اِخ ) یکی از بخشهای پنجگانه شهرستان سبزوار است که از شمال به اسفراین و از خاور به دهستان طبس و حکم آباد شهرستان نیشابور و از جنوب به کوه جغتای و میسور و اندقان و از باختر به دهستان جاجرم و بخش عباس شهرستان شاهرود محدود است. سه دهستان از این بخش بنام نقاب ، آزادوار و خسروشیر در جلگه جوین و دو دهستان کهنه و براکوه در شمال کوههای اندقان واقع شده و هوای آنها سردسیر است. آبادی هائی که در جلگه واقع شده است از قنات و دهکده های کوهستانی از چشمه و رودخانه مشروب میشود. این بخش دارای 97 آبادی بزرگ وکوچک است که مجموع نفوس آنها در حدود 34166 نفر می باشد. مرکز بخش جغتای در دهستان کهنه جنوب کوه جغتای می باشد و از راه شوسه تهران مشهد در حدود سلطان آباد راه فرعی دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

جغتای. [ ج ُ غ َ ] ( اِخ ) قصبه مرکزی بخش جغتای و دهستان کهنه شهرستان سبزوار است در 175هزارگزی شمال باختری و 127هزارگزی باختر شوسه عمومی تهران مشهد. کوهستانی و سردسیر است. 1257 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه و قنات و محصول آن غلات و ابریشم و بنشن و زیره و شغل اهالی زراعت و گله داری و کسب و تجارت و صنایع دستی زنان قالیچه بافی و چادرشب بافی و کرباس بافی است. ادارات : بخشداری ، دارائی ،آمار، ثبت اسناد، پست. در حدود سی باب دکاکین مختلفه و دبستان دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

جغتای. [ ج ُ غ َ ] ( اِخ ) ( کوه... ) کوهی است در جنوب بخش جغتای یکی از بخشهای شهرستان سبزوار.

جغتای . [ج ُ غ َ ] (اِخ ) یکی از بخشهای پنجگانه ٔ شهرستان سبزوار است که از شمال به اسفراین و از خاور به دهستان طبس و حکم آباد شهرستان نیشابور و از جنوب به کوه جغتای و میسور و اندقان و از باختر به دهستان جاجرم و بخش عباس شهرستان شاهرود محدود است . سه دهستان از این بخش بنام نقاب ، آزادوار و خسروشیر در جلگه ٔ جوین و دو دهستان کهنه و براکوه در شمال کوههای اندقان واقع شده و هوای آنها سردسیر است . آبادی هائی که در جلگه واقع شده است از قنات و دهکده های کوهستانی از چشمه و رودخانه مشروب میشود. این بخش دارای 97 آبادی بزرگ وکوچک است که مجموع نفوس آنها در حدود 34166 نفر می باشد. مرکز بخش جغتای در دهستان کهنه ٔ جنوب کوه جغتای می باشد و از راه شوسه ٔ تهران مشهد در حدود سلطان آباد راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


دانشنامه عمومی

جغتای واژه ای است ترکی که از دو کلمه جغ-بمعنی تیر و الوار- و اتی- پرتاب کننده- تشکیل شده است که در زبان محلی -ترکی جغتایی بصورت جغاتیjoghaatey-ضم ج کسر ت و سکون ی - تلفط میشود ولی در فارسی بمرور زمان با ادغام و اعلال بصورت جغتایjoghatay با ضم ج و فتح غ و سکون ی تلفظ میشود که به معنای پرتاب گر تیر -الوار ؛تیر جنگی میباشد که نام شهرستانی است در استان خراسان رضوی بفاصله 270 کیلومتری شمالغرب مشهد و محل تلاقی سه استان خراسان رضوی و شمالی و سمنان میباشد


جغتای یا چغتای یا چقتای پسر دوم چنگیزخان مغول بود.
خانات جغتای
حمله مغول به خوارزمشاهیان
مادر جغتای بورته دختر نویان از قوم مغولی قنقرات بود. جغتای بر اولوس های غربی امپراتوری چنگیزخان حکمرانی داشت. او یکی از جنگ آورترین فرزندان و سپاهیان چنگیزخان بود و در فتح سرزمین های چین و ماچین و شهرهای نواحی خراسان از قبیل اترار، بناکت، خوارزم، گرگانج به همراه پدر و برادرانش حضوری فعال داشت.
چنگیزخان پس از بازگشت از جنگ خوارزمشاه حکومت ماوراءالنهر و خوارزم و شهرهای ایغور و کاشغر و بلخ و بدخشان و غزنین تا حدود سند را به جغتای سپرد. پس از مرگ چنگیزخان با آنکه جغتای از برادرش اوگتای خان بزرگ تر بود او را حرمت بسیار می گذاشت و ذره ای از احترام به او فرونمی گذاشت. می گویند روزی با اوگتای در سبقت اسپ خود بر اسپ او شرط بست و اسپ او برد. شب با خود اندیشید که نمی بایست با قاآن و خان بزرگ شرط بندد. فردای آن روز با همرای تمام خدم و حشم خویش به دربار اوگتای قاآن حاضر شد و خود را مقصر دانست و هرچه اوگتای او را گفت که تقصیری روی نداده است نپذیرفت و گفت که باید مجازات گردد. عاقبت نه اسپ ممتاز پیشکش کرد و گفت این به شکرانهٔ آن است که قاآن از تقصیر من گذشته است. جغتای به همراه اوگتای در نوشتن یاسا نامه بزرگ به چنگیز کمک کرد. وی در یاسا یا قوانین چنگیزی بسیار مطلع و سختگیر بود، به گونه ای که چنگیز به وی لقب «محافظ یاسا» داده بود. مرگ جغتای به سال ۶۴۰ اتفاق افتاد.
جغتای (شهر). جغتای مرکز شهرستان جغتای در استان خراسان رضوی است. جمعیت این شهر در سال ۱۳۹۰، برابر با ۸۶۳۲ نفر بوده است.

دانشنامه آزاد فارسی

جَغَتای ( ـ۶۳۹)
(یا: چَغَتای) از حکمرانان مغولی در ایران. پسر دوم چنگیزخان بود و در زمان حکومت پدر، علاوه بر سرداری قسمتی از لشکر مغول، اجرای قانون یاسای چنگیزی و نظارت بر امور کیفری بر عهدۀ وی بود. او در لشکرکشی مغولان به ایران شرکت داشت و همراهِ برادرش ، اُوگْتای ، مأمور تصرف شهر اُترار شد. جَغَتای از جانب چنگیز به حکومت ماوراءُالنَّهر و ممالک سابق قَراخَتاییان، کاشْغَر، بلخ، غَزْنین، منصوب شد و بعد از مرگ پدر، به اطاعت برادر کوچک ترش، اُوگْتای قاآن ، درآمد و یک سال قبل از مرگ اوگتای درگذشت و بعد از وی حکومت قلمروش به فرزندانش رسید. خانات جَغَتای، که قلمرو حکومتشان کاشْغَر و تورخان را دربرمی گرفت، تابع خان های بزرگ مغول بودند و تا حدود ۷۷۲ق حکومت می کردند. با آن که فرمانروایان ماوراءالنهر در دورۀ تیموریان از نوادگانِ اوگتای برگزیده می شدند، آنان و نیز قبایل جنگجوی آن سرزمین را تُرکان جَغَتایی و زبانِ آن ها را تُرکی جَغَتایی می نامیدند.

پیشنهاد کاربران

یکی از شهرستان های خراسان رضوی که نقطه اتصال سه استان سمنان. خراسان شمالی و خراسان رضوی است . در سال 1387 از بخش جغتای به شهرستان جغتای ارتقاء یافت . هم اکنون دارای دو بخش مرکزی و هلالی است . لازم بذکر است بخش جوین که سال 1368از بخش جغتای منفک شده بود همزمان با جغتای به شهرستان ارتقاء یافت

جغتای اسمیست ترکی که در اصل از ترکیب اسم جوغ و فعل اتی تشکیل شده که معنای ان میشود پرتابگر تیر یا الوار

جغتای یعنی تیرانداز

معنی جغتای یعنی آتش انداز . چغ. به زبان مغولی یعنی آتش . اتای یعنی پرتاب

سلام چون در خود واژه جغتای محلی برای ارسال این مطلب نبود مجبور شدم از این جا پیامم را ارسال کنم خواهشمندم این اطلاعات را به واژه جغتای اضافه نمایید باتشکر سیداصغر حسینی دانشجوی کارشناسی ارشد فقه و مبانی حقوق و اما جغتای کلمه ایست ترکی جغتایی متشکل از اسم جغ ( به ضم ج ) وفعل اتی ( aati ) جغ یعنی تیر/الوار و آتی هم پرتاب کننده که براثر استعمال فارسی زبانان با اعلام و ادغام بشکل جغتای در امده به معنی تیرانداز . در حالی که هنوز هم بومیان ترک زبان بصورت جغ اتی ( joghatey ) تلفظ میکنند . نام شهر و شهرستان جغتای در خراسان رضوی است /

جغتای نام یکی از رودخانه های شهرستان میاندوآب آذربایجان غربی است که نام دیگر آن زرینه رود است
میاندواب مابین دو رودخانه جغتای ( زرینه رود ) و تاتائو ( سیمینه رود ) قرار گرفته است

من خودم ساکن جغتای هستم که در خراسان رضوی و نزدیکه سبزواره. . . جغتای به معنی پرتاب گیاه جغ یا همون آبنوسه. . . زمان حمله ی مغول ها به ایران جغتای دارای جنگل های آبنوس در رشته کوه های جغتای بوده و مردم از تو جنگل ها تکه چوب های آبنوس رو سمت اونها پرت می کردن. . و آتای در ترکی به معنا ی پرتابه چون مردم جغتای ترک هستن . . . ترک آذری نه. . . ترک جغتای. . . اسم اولیه جغتای جغ آتای بوده اما به تغییرات زبان ترکی به جغتای تغییر یافته

جغتای ( Chaghatai ) :در زبان مغولی به معنی بچه است
جغتای ( Chaghatai ) :در زبان ترکی به معنی مانند زمان است

سلام . من پسرم اسمش اکتای هست یکی از فامیلامون هم اسمش جغتای هست ببینید در نام های ترکی - مغولی از طبیعت و ابزارهای جنگی استفاده میشده مثلا اکتای از ترکیب اوک ( به معنی تیر ) تای ( به معنی مشابه ) استفاده شده و جغتای هم به این شکل است جغ تای = تای یعنی شبیه و جغ نام کوهی در مغولستان بوده که جغتای به احتمال زیادی تشبیه پسر چنگیز به یک کوه بوده . یک نام دیگرم هست مثلا اوتتکین = اوت ( آتش ) تکین ( مشابه ) - کلا مغولها اکثریت ترک زبان بودن و چنگیزم تمام نام های فرزندانش را ترکی انتخاب کرده. مانند تیر - مانند کوه - مانند آتش - مانند آب - مانند ماه

درود ُ سپاس
نام درست و کهن این شهر کارزی است.
چگونه نام یکی از شهرهای سبزه وار باید از نام یکی از پسران سرکرده خونخوار مغولان گرفته شده باشد؟!!
با آنهمه کشتار و وحشیگری که در ایران به ویژه در نیشابور و سبزه وار کردند، فرزانگانی که کشتند و نشانه های فرهنگ و شهرآیینی که نابود کردند.
عطار نیشابوری یکی از هزاران هزار انسانی بود که به دست آن گرگهای انسان نما کشته شد.


کلمات دیگر: