کلمه جو
صفحه اصلی

سام پسر نریمان

دانشنامه عمومی

سام پسر نریمان، پدر زال و پدر بزرگ رستم از تبار گرشاسپ، پهلوان اسطوره ای ایران است. شاید در آغاز جوانی سام صاحب فرزند نمی شد فردوسی این موضوع را تلویحاً در قسمت اندر زادن زال گزارش می کند. زمانی که زال به دنیا آمد همهٔ موهای سرش سفید بود از دایه گان کسی جرئت نکرد این خبر را به سام بگوید یک هفته خبر مسکوت ماند. عاقبت دایه ای شیردل پیش سام آمد خبر تولّد را به سام گفت و وی بالفور به شبستان آمد و کودک را سپید موی دید بسیار برآشفت.
سام نامه
گرشاسپ نامه
فهرست پهلوانان ایرانی شاهنامه
سام پیشوای زابلیان پس از نریمان است او در زمان منوچهر پهلوانی نامدار است که در کنار قارن رزم زن، سرویمن، شاپور، نستوه، شیدوش، شیروی گردان جنگی ایران را تشکیل می دهند و به فرمان فریدون و به کین ایرج منوچهر را یاور هستند. منوچهر هنگام جلوس بر تخت ردان همهٔ اعضا حضور دارند ولی فقط این سام است که بیش از دیگران مورد اعتماد منوچهر است. پس از سخنان و فرامین پادشاه جدید سام بپا می خیزد و اظهار ادب و ارادت خویش را بر منوچهر این گونه بیان می دارد:
زال هنگام تولد تمام موهای سرش سفید بود در اذهان مردم تردیدهایی به وجود می آورد و سام بیشتر بخاطر آن نگران بود که اگر بزرگان و سران زابل هنگام جشن و سور، او را سپیدموی یافتند و از او دلیلش را پرسیدند چه جوابی به آنان بدهد. بر همین اساس تصمیم گرفت کودک اهریمن نژاد را از خود دور کند تا مورد شماتت قرار نگیرد. اقدام سام را شاهنامه چنین توصیف می نماید:
مطلب قابل تأمل در این سروده اصطلاح ایران است و این عبارت از دوران منوچهر کم کم متداول گشت. البته در آغار، مفهوم کلی کشور را نداشت بلکه بیشتر شهرایران مطمع نظر بود، یعنی یکی از قبایل بزرگ قوم ایرانی در جغرافیای ارضی. نکتهٔ دیگر روابط صمیمی ایران و زابُل است که سام در حال اضطراب از تولد کودک نارس و فرار، ایران را مأمن خویش بر می گزیند. این موضوع روابط خارجی در سطح عالی میان دو کشور را آشکار می نماید. سام در موعظه عباراتی مانند گناهکار، آهرمن، دیو، پری و سیمرغ اظهار می دارد که به آیین و فرهنگ زابلیان مربوط است.


کلمات دیگر: