کلمه جو
صفحه اصلی

تجری


مترادف تجری : دلیری، گستاخی، دلیری کردن، گستاخی کردن

فارسی به انگلیسی

insolence, boldness


مترادف و متضاد

دلیری، گستاخی


دلیری کردن، گستاخی کردن


۱. دلیری، گستاخی
۲. دلیری کردن، گستاخی کردن


فرهنگ فارسی

جرات کردن، دلیری کردن، نافرمانی، گستاخی
( مصدر ) ۱- دلیری کردن گستاخی نمودن . ۲- ( اسم ) گستاخی دلیری شوخی . جمع : تجریات .
بگفته رابینو شهری در سه فرسخی بارفروش بوده که اکنون ویران است و آثار آن در مشهد سبز مشاهده شده است .

فرهنگ معین

(تَ جَ رِّ ) [ ع . تجرء ] (مص ل . ) ۱ - دلیری کردن ، شجاعت . ۲ - نافرمانی ، سرپیچی .

لغت نامه دهخدا

تجری ٔ. [ ت َ ] (ع مص ) (از: «ج رء») دلیر گردانیدن کسی را. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).


تجری. [ ت َ ج َرْ ری ] ( ع مص ) ( از: «ج رو» ) بچه گرفتن جرو را ( بچه درندگان ). ( منتهی الارب ).
- امثال :
من تجری جرو سوء اکله ؛ در حق کسی گویند که در غیر محل نیکی کند یا از پرورده خود بدی بیند. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

تجری. [ ت َ ج َرْ ری ] ( ع مص ) جرئت و دلیری. ( ناظم الاطباء ). اصل آن تجرء است. رجوع بهمین کلمه شود.

تجری. [ ت َ ] ( اِخ ) بنا بگفته رابینو شهری در سه فرسخی بارفروش بوده که اکنون ویران است و آثار آن در مشهدسبز مشاهده شده است. رجوع به تجری اسپ شورپی شود.

تجری ٔ. [ ت َ ] ( ع مص ) ( از: «ج رء» ) دلیر گردانیدن کسی را. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ).

تجری . [ ت َ ] (اِخ ) بنا بگفته ٔ رابینو شهری در سه فرسخی بارفروش بوده که اکنون ویران است و آثار آن در مشهدسبز مشاهده شده است . رجوع به تجری اسپ شورپی شود.


تجری . [ ت َ ج َرْ ری ] (ع مص ) (از: «ج رو») بچه گرفتن جرو را (بچه ٔ درندگان ). (منتهی الارب ).
- امثال :
من تجری جرو سوء اکله ؛ در حق کسی گویند که در غیر محل نیکی کند یا از پرورده ٔ خود بدی بیند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).


تجری . [ ت َ ج َرْ ری ] (ع مص ) جرئت و دلیری . (ناظم الاطباء). اصل آن تجرء است . رجوع بهمین کلمه شود.


فرهنگ عمید

۱. جرئت کردن، دلیری کردن.
۲. گستاخی.
۳. سرپیچی، نافرمانی.

دانشنامه عمومی

در حقوق کیفری عمومی، تجری یا شروع به جرم (انگلیسی: Attempt) عبور از قصد مجرمانه و عملیات مقدماتی و ورود به مرحلهٔ اجرایی است به صورتی که متصل به جرم باشد، ولی بزه به طور کامل واقع نشود و تحت عنوان جرم تام قرار نگیرد.در شروع به جرم، علت به وجود آمدن جرم کامل موجود است ولی موانعی باعث می شود که جرم کامل محقق نشود و مقتضی اثر خود را ننماید.
حقوق کیفری
از شرایط شروع به جرم می توان به موارد زیر اشاره کرد:

دانشنامه آزاد فارسی

تَجرّی
اصطلاحی در فقه، یعنی بی پروایی در ارتکاب امر مشکوک به گناه. به شخصی که احتمال می دهد کاری گناه است و آن را مرتکب می شود، و سپس معلوم می گردد که آن کار گناه نبوده است، «متجرّی» گویند. مثلاً کسی به تصور آن که در لیوان شراب است، آن را سر می کشد و پس از نوشیدن متوجه می شود آب بوده است، امّا دقیقاً می خواست که از سر عصیان، شراب بنوشد و از سر اتفاق آب درآمده است. حقیقت تجرّی، تصمیم بر گناه و قصد مخالفت عملیبا مولی است، از این رو بسیاری آن را گناه و فعل حرام می دانند، اما شیخ انصاری می گوید: تجرّی از نظر عقلی قبیح، ولی از نظر شرعی حرام نیست. مبحث تجرّی گرچه در اصول فقه مطرح می شود، امّا برخی آن را مسئله ای فقهی و برخی نیز کلامی می دانند.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ــ تجرّی مخالفت عملی با حکم الزامی مولا به زعم شخص متجری است؛ بدون آنکه در واقع مخالفتی صورت گرفته باشد، مانند کسی که آب را به گمان شراب بودن بنوشد، سپس معلوم گردد که آن مایع، آب بوده است نه شراب. در اینکه تجرّی حرام است یا نه اختلاف است همچنین تجرّی موجب فسق است.در اصول فقه مباحث زیادی دربارۀ عنوان تجری مطرح شده و این مسئله مورد اختلاف است، از جمله اینکه آیا تجرّی فعل قلبی است یا خارجی؟ و اینکه آیا قبح عقلی تجرّی مستلزم حرمت شرعی و استحقاق عقاب است یا نه؟ ــ تجری به مخالفت با تکلیف مقطوع، در فرض خطا بودن اعتقاد اطلاق می شود.
درمیان اصولی ها ، این بحث وجود دارد که آیا تجری، حرام و موجب استحقاق عقاب است یا خیر در این باره سه نظر وجود دارد:۱. برخی هم چون مرحوم « آخوند خراسانی » معتقدند تجری حرام است و موجب استحقاق عقاب نیز می گردد؛ به عبارت دیگر، تجری هم قبح فعلی و هم قبح فاعلی دارد؛۲. برخی دیگر همچون مرحوم « شیخ انصاری » اعتقاد دارند تجری حرام نیست و موجب استحقاق عقاب نمی گردد؛ به عبارت دیگر، فقط قبح فاعلی دارد؛۳. «صاحب فصول» تجری را حرام می شمارد و آن را باعث استحقاق عقوبت می داند، مگر در جایی که شخص اعتقاد به تحریم آن چه که واجب توصلی است داشته باشد و آن را انجام دهد.
بررسی جوانحی یا جوارهی بودن فعل تجری
در این که آیا تجری، فعل قلب (جوانحی) است یا فعل خارجی (جوارحی) اختلاف وجود دارد:برخی اعتقاد دارند عنوان تجری بر عزم و اراده شخص به مخالفت مولا صدق می کند.و بعضی دیگر بر این باورند که به عمل و فعلی که در خارج، از شخص سر می زند، عنوان تجری صدق می نماید.
نکته
...
[ویکی فقه] تجری (اصول). ــ تجرّى مخالفت عملى با حکم الزامی مولا به زعم شخص متجری است؛ بدون آنکه در واقع مخالفتى صورت گرفته باشد، مانند کسى که آب را به گمان شراب بودن بنوشد، سپس معلوم گردد که آن مایع، آب بوده است نه شراب. در اینکه تجرّى حرام است یا نه اختلاف است همچنین تجرّى موجب فسق است.در اصول فقه مباحث زیادى دربارۀ عنوان تجری مطرح شده و این مسئله مورد اختلاف است، از جمله اینکه آیا تجرّى فعل قلبی است یا خارجی؟ و اینکه آیا قبح عقلی تجرّى مستلزم حرمت شرعى و استحقاق عقاب است یا نه؟ ــ تجری به مخالفت با تکلیف مقطوع، در فرض خطا بودن اعتقاد اطلاق می شود.
درمیان اصولی ها ، این بحث وجود دارد که آیا تجری، حرام و موجب استحقاق عقاب است یا خیر در این باره سه نظر وجود دارد:۱. برخی هم چون مرحوم « آخوند خراسانی » معتقدند تجری حرام است و موجب استحقاق عقاب نیز می گردد؛ به عبارت دیگر، تجری هم قبح فعلی و هم قبح فاعلی دارد؛۲. برخی دیگر همچون مرحوم « شیخ انصاری » اعتقاد دارند تجری حرام نیست و موجب استحقاق عقاب نمی گردد؛ به عبارت دیگر، فقط قبح فاعلی دارد؛۳. «صاحب فصول» تجری را حرام می شمارد و آن را باعث استحقاق عقوبت می داند، مگر در جایی که شخص اعتقاد به تحریم آن چه که واجب توصلی است داشته باشد و آن را انجام دهد.
بررسی جوانحی یا جوارهی بودن فعل تجری
در این که آیا تجری، فعل قلب (جوانحی) است یا فعل خارجی (جوارحی) اختلاف وجود دارد:برخی اعتقاد دارند عنوان تجری بر عزم و اراده شخص به مخالفت مولا صدق می کند.و بعضی دیگر بر این باورند که به عمل و فعلی که در خارج، از شخص سر می زند، عنوان تجری صدق می نماید.
نکته
...

گویش مازنی

/tajri/ از طوایف ساکن در کتول و بالا جاده ی کردکوی

از طوایف ساکن در کتول و بالا جاده ی کردکوی


پیشنهاد کاربران

انگیزه مضاعف و بی پروا به ارتکاب جرم



کلمات دیگر: