کلمه جو
صفحه اصلی

تراوح

فرهنگ فارسی

بنوبت کاری را کردن بخشش کردن گاهی از این دست می بخشد و گاهی از آن دست .

لغت نامه دهخدا

تراوح. [ ت َ وُ ] ( ع مص ) بنوبت کاری را کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). || بهر دو دست بخشش کردن ، یقال : یداه تتراوحان بالمعروف ؛ یعنی گاهی از این دست می بخشد و گاهی از آن دست. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( المنجد ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] به کشیدن آب چاه به نوبت توسط چهار مرد یا بیشترتراوح گفته می شود.
معنای لغوی تراوح نوبتی انجام دادن کار است؛ ولی مراد از آن در کلمات فقها کشیدن آب چاه نجس توسط حدّ اقلّ چهار نفر از طلوع فجر تا غروب آفتاب است و از آن در باب طهارت سخن گفته شده است.
تطهیر آب چاه
بنابر نجاست آب چاه به صرف ملاقات با نجس، در صورتی که نجس از نوع شراب یا منی باشد، برای تطهیر چاه همه آب آن باید کشیده شود؛ مگر آنکه غیر ممکن و یا بسیار دشوار باشد که در این صورت، تراوح واجب می‏ شود.
شرط تراوح
در تراوح باید حدّ اقلّ چهار مرد، دو به دو- نه کمتر و نه بیشتر- به نوبت از طلوع فجر تا غروب آفتاب آب چاه را بکشند. برای یقین به تحقّق تراوح واجب است کشیدن آب اندکی قبل از طلوع فجر، شروع و اندکی بعد از غروب آفتاب پایان یابد. در کتابهای فقهی درباره مسئله تراوح، فروع و اقوال مختلفی مطرح شده که به جهت عدم ابتلا از بیان آنها صرف نظر می‏ شود.




کلمات دیگر: