کلمه جو
صفحه اصلی

چرخاب


مترادف چرخاب : آسیا، آسیاب، چرخ آب کشی، گرداب

فارسی به انگلیسی

eddy, vortex, whirlpool

مترادف و متضاد

۱. آسیا، آسیاب
۲. چرخ آبکشی
۳. گرداب


آسیا، آسیاب


چرخ آب‌کشی


گرداب


فرهنگ فارسی

سامانۀ جریان اقیانوسی در مقیاس باد سیاره‌ای


( اسم ) ۱- چرخی که بقو. آب حرکت کند. ۲- گرداب .
دهی از دهستان برا آن بخش حومه شهرستان اصفهان ٠

فرهنگ معین

(چَ ) (اِمر. ) چرخی که به قوة آب حرکت کند.

لغت نامه دهخدا

چرخاب. [ چ َ ] ( اِ مرکب ) چرخی که آب آنرا میگرداند. ( ناظم الاطباء ). || چرخ آب کشی. چرخ چاه. دولاب. چرخ دولاب. || گرداب. ( آنندراج ). خربله و گرداب. ( ناظم الاطباء ) :
ز تاب مهر سرکرده لب آب
هزاران چرخیات از بهر چرخاب.
منیر ( در تعریف گرما، از آنندراج ).
رجوع به چرخ و چرخ آب کشی و چرخ چاه و چرخ دولاب شود.

چرخاب. [ چ َ ] ( اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «اسم یکی از محلات قدیم اصفهانست که در استیلای افاغنه خراب شده ». ( از مرآت البلدان ج 4 ص 218 ).

چرخاب. [ چ َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان براآن ، بخش حومه شهرستان اصفهان که در خاور شهر واقع و جزء اصفهان است. ( ازفرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ).

چرخاب. [ چ َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان چمچال بخش صحنه شهرستان کرمانشاه که در 12هزارگزی جنوب صحنه و 12هزارگزی شوسه کرمانشاه به همدان واقع است. دشت ، سرد و معتدل است و 66 تن سکنه دارد. آبش از گاماسیاب ، محصولش غلات ، حبوبات و توتون. شغل اهالی زراعت وراهش مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

چرخاب . [ چ َ ] (اِ مرکب ) چرخی که آب آنرا میگرداند. (ناظم الاطباء). || چرخ آب کشی . چرخ چاه . دولاب . چرخ دولاب . || گرداب . (آنندراج ). خربله و گرداب . (ناظم الاطباء) :
ز تاب مهر سرکرده لب آب
هزاران چرخیات از بهر چرخاب .

منیر (در تعریف گرما، از آنندراج ).


رجوع به چرخ و چرخ آب کشی و چرخ چاه و چرخ دولاب شود.

چرخاب . [ چ َ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «اسم یکی از محلات قدیم اصفهانست که در استیلای افاغنه خراب شده ». (از مرآت البلدان ج 4 ص 218).


چرخاب . [ چ َ ] (اِخ ) دهی از دهستان براآن ، بخش حومه ٔ شهرستان اصفهان که در خاور شهر واقع و جزء اصفهان است . (ازفرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).


چرخاب . [ چ َ ] (اِخ ) دهی از دهستان چمچال بخش صحنه ٔ شهرستان کرمانشاه که در 12هزارگزی جنوب صحنه و 12هزارگزی شوسه ٔ کرمانشاه به همدان واقع است . دشت ، سرد و معتدل است و 66 تن سکنه دارد. آبش از گاماسیاب ، محصولش غلات ، حبوبات و توتون . شغل اهالی زراعت وراهش مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


فرهنگ عمید

۱. چرخی که به قوۀ آب حرکت کند، چرخی که آب آن را بگرداند.
۲. گرداب.

دانشنامه عمومی

چرخآب (صحنه). چرخآب (صحنه)، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان صحنه در استان کرمانشاه ایران است.
این روستا در دهستان گاماسیاب (صحنه) قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۴۴ نفر (۳۲خانوار) بوده است.
چرخاب (ابهام زدایی). چرخاب (gyre) یک سامانهٔ جریان اقیانوسی در مقیاس باد سیاره ای است. همچنین ممکن است در موارد زیر به کار رود:
چرخآب (صحنه) روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان صحنه در استان کرمانشاه ایران
کاخ چرخاب اثری باستانی از دوره هخامنشان در یک کیلومتری جنوب غرب برازجان

چرخ آب. چرخ آب (جیرفت)، روستایی از توابع بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت در استان کرمان ایران است.
این روستا در دهستان گور قرار دارد و بر اساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن زیر سه خانوار بوده است.

چرخ آب (اشکذر). چَرخاب(اَشکذر)، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان اشکذر در استان یزد ایران است.
این روستا در جوار شهرستان اشکذر قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال 1397، جمعیت آن 145 نفر (39خانوار) بوده است.

دانشنامه آزاد فارسی

چرخاب (gyre)
چرخش سطحی و حلقوی آب اقیانوس در دریای بزرگ. در واقع نوعی جریان۱ است. چرخاب ها عظیم و دایم اند و در نیمه های شمالی و جنوبی سه اقیانوس اصلی گسترده اند. علت حرکت این جریان ها بادهای غالب و اثرِ کوریولی۲ است. چرخاب ها در نیمکرۀ شمالی در جهت حرکت عقربه های ساعت، و در نیمکرۀ جنوبی در خلاف آن حرکت می کنند.
currentCoriolis effect

فرهنگستان زبان و ادب

{gyre} [علوم جَوّ] سامانۀ جریان اقیانوسی در مقیاس باد سیاره ای


کلمات دیگر: