مترادف حسینیه : تکیه
حسینیه
مترادف حسینیه : تکیه
فارسی به انگلیسی
فرهنگ اسم ها
معنی: خوب، نیکو
مترادف و متضاد
تکیه
فرهنگ فارسی
(صفت اسم ) تکیه ای که در آنجا مرثی. حسین بن علی علیه السلام را خوانند و عزاداری کنند .
دهی است از دهستان باغین بخش مرکزی شهرستان کرمان
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
حسینیه . [ ح ُ س ِ نی ی ِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان ابهررود بخش ابهر شهرستان زنجان واقع در 12هزارگزی شمال باختر ابهر و 2هزارگزی راه قزوین به زنجان . ناحیه ای است واقع در جلگه معتدل ، سردسیر. دارای 504 تن سکنه میباشد. ترک زبانند. از قنات مشروب میشود. محصولات آنجا غلات ، انگور. اهالی به کشاورزی گذران میکنند. راه مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
حسینیه. [ ح ُ س َ نی ی َ ] ( اِخ ) از فروع فرقه زیدیه بودند که ائمه را چنین تعداد میکرده اند. 1- علی بن ابیطالب. 2- حسین بن علی. 3- زیدبن علی بن حسین. 4- یحیی بن زید. 5- عیسی بن زید. 6- محمدبن عبداﷲبن حسن. و بعد از محمد هر کس از آل رسول که مردم را به طاعت خدا بخواند امام میدانند. ( الفرق بین الفرق 51-52 ) ( خاندان نوبختی ص 254 ).
حسینیه. [ ح ُ س َ نی ی َ ] ( اِخ ) از فرق شیعه و شعبه یی از طرفداران امامت ابومنصور که پس از او پسرش حسین بن ابی منصور را صاحب این مقام میشمردند. ( مقالات اشعری ص 24 ) ( خاندان نوبختی ص 254 ). ابن عبد ربه گوید: حسینیه شاخه ای از روافض هستند که از یاران ابراهیم اشتر بودند. اینان شبانه در کوچه های کوفه میگشتند و فریاد میزدند: «یالثارات الحسین ». ( عقد الفرید ج 2 ص 240 ).
حسینیه. [ ح ُ س ِ نی ی ِ ] ( اِخ ) دهی است جزء دهستان فراهان بالا بخش فرمهین شهرستان اراک. واقع در شش هزارگزی باختر فرمهین و شش هزارگزی راه عمومی. ناحیه ای است کوهستانی. سردسیر. دارای 362 تن سکنه میباشد. فارسی زبانند. از قنات مشروب میشود. محصولات آنجا غلات ، بنشن ، پنبه ، ارزن ، انگور. اهالی به کشاورزی و گله داری و قالیچه بافی گذران میکنند. راه مالرو است و از فرمهین اتومبیل میتوان برد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).
حسینیه. [ ح ُ س ِ نی ی ِ ] ( اِخ ) دهی است جزء دهستان ابهررود بخش ابهر شهرستان زنجان واقع در 12هزارگزی شمال باختر ابهر و 2هزارگزی راه قزوین به زنجان. ناحیه ای است واقع در جلگه معتدل ، سردسیر. دارای 504 تن سکنه میباشد. ترک زبانند. از قنات مشروب میشود. محصولات آنجا غلات ، انگور. اهالی به کشاورزی گذران میکنند. راه مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).
حسینیه. [ ح ُ س ِنی ی َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان جراحی. بخش شادگان شهرستان خرمشهر واقع در 75هزارگزی شمال شادگان و سه هزارگزی باختری راه اتومبیل رو اهواز به بهبهان کنار رودخانه جراحی. ناحیه ای است واقع در دشت. گرمسیر. دارای 110 تن سکنه میباشد. فارسی و عربی زبانند. از رودخانه جراحی مشروب میشود. محصولات آنجا غلات است. اهالی به کشاورزی و حشم داری گذران میکنند. راه در تابستان اتومبیل رو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).
حسینیه . [ ح ُ س ِ نی ی ِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان فراهان بالا بخش فرمهین شهرستان اراک . واقع در شش هزارگزی باختر فرمهین و شش هزارگزی راه عمومی . ناحیه ای است کوهستانی . سردسیر. دارای 362 تن سکنه میباشد. فارسی زبانند. از قنات مشروب میشود. محصولات آنجا غلات ، بنشن ، پنبه ، ارزن ، انگور. اهالی به کشاورزی و گله داری و قالیچه بافی گذران میکنند. راه مالرو است و از فرمهین اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
حسینیه . [ ح ُ س َ نی ی َ ] (اِخ ) از فرق شیعه و شعبه یی از طرفداران امامت ابومنصور که پس از او پسرش حسین بن ابی منصور را صاحب این مقام میشمردند. (مقالات اشعری ص 24) (خاندان نوبختی ص 254). ابن عبد ربه گوید: حسینیه شاخه ای از روافض هستند که از یاران ابراهیم اشتر بودند. اینان شبانه در کوچه های کوفه میگشتند و فریاد میزدند: «یالثارات الحسین ». (عقد الفرید ج 2 ص 240).
حسینیه . [ ح ُ س َ نی ی َ] (اِ) خانه ای که مخصوص اقامه ٔ عزای حسین بن علی بن ابیطالب باشد. || مسافرخانه هائی که در شهرها مخصوص زائران حسین سازند و جنبه ٔ انتفاعی ندارد.
حسینیه . [ ح ُ س ِ نی ی ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان بخش راور شهرستان کرمان . واقع در79هزارگزی شمال راه فرعی کرمان به راور. دارای 2 خانوار سکنه میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
حسینیه . [ ح ُ س َ نی ی َ ] (اِخ ) از فروع فرقه ٔ زیدیه بودند که ائمه را چنین تعداد میکرده اند. 1- علی بن ابیطالب . 2- حسین بن علی . 3- زیدبن علی بن حسین . 4- یحیی بن زید. 5- عیسی بن زید. 6- محمدبن عبداﷲبن حسن . و بعد از محمد هر کس از آل رسول که مردم را به طاعت خدا بخواند امام میدانند. (الفرق بین الفرق 51-52) (خاندان نوبختی ص 254).
حسینیه . [ ح ُ س ِ نی ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان باغین بخش مرکزی شهرستان کرمان . واقع در 12هزارگزی جنوب کرمان و یک هزارگزی باختر راه شوسه ٔ کرمان یزد. ناحیه ای است واقع در جلگه معتدل . دارای 60 تن سکنه میباشد. فارسی زبانند. از قنات مشروب میشود. محصولات آنجا غلات ، میوه جات . اهالی به کشاورزی گذران میکنند. راه مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
حسینیه . [ ح ُ س ِ نی ی ِ ] (اِخ ) نام یکی از ایستگاههای راه آهن بین اهواز و خرمشهر در بخش مرکزی شهرستان خرمشهر است . این ایستگاه در 81هزارگزی جنوب باختری اهواز واقع و ساکنین آن فقط کارمندان راه آهن میباشند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
حسینیه . [ ح ُ س ِنی ی َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جراحی . بخش شادگان شهرستان خرمشهر واقع در 75هزارگزی شمال شادگان و سه هزارگزی باختری راه اتومبیل رو اهواز به بهبهان کنار رودخانه ٔ جراحی . ناحیه ای است واقع در دشت . گرمسیر. دارای 110 تن سکنه میباشد. فارسی و عربی زبانند. از رودخانه ٔ جراحی مشروب میشود. محصولات آنجا غلات است . اهالی به کشاورزی و حشم داری گذران میکنند. راه در تابستان اتومبیل رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
فرهنگ عمید
دانشنامه عمومی
سوگواری محرم
حسین بن علی
تکیه
این روستا در دهستان امامزاده آقاعلی عباس قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۸ نفر (۶خانوار) بوده است.
دانشنامه آزاد فارسی
حُسینیه
مکانی مذهبی در سرزمین های شیعه نشین، به ویژه در ایران، برای برپایی مراسم عزاداریِ امام حسین (ع)، و تجمّع گروه های سینه زنی، و اجرای مراسم معمول در ایام محرم و صفر. حسینیه ها پس از مساجد، مهم ترین بناهای مذهبی در شهرها و روستاهای شیعی به شمار می روند. این بناها، گاه با پرداختی هم سنگِ مساجد و گاه مختصرتر، غالباً ساختمان هایی وسیع اند، که برخی نشانه ها و شعایر شیعی در کالبدِ بنا یا ملحقات آن دیده می شود. در برخی مناطق حاشیۀ کویر، ازجمله یزد و نایین، حسینیه های روباز به صورت میدانگاه هایی کوچک در بافت مسکونی پراکنده اند؛ در برخی از آن ها «نخل» ـ دست ساخته ای چوبی و یادمانی برای عزاداری ـ قرار می دهند.
دانشنامه اسلامی
واژه تکیه و ترکیبات هم خانواده آن (تکیه دادن، تکیه داشتن و تکیه کردن) به معنای پشت به چیزی گذاشتن، اعتماد کردن، پشت دادن و آسایش نمودن و راحت کردن، چیزی که بر آن پشت گذارند، در فارسی از قدیم کاربرد بسیار داشته است. این واژه در زبان ترکی و فارسی و سپس عربی معنای اصطلاحی یافته است. سبب این امر، آن بوده است که ساکنان تکیه برای گذران زندگی بر درآمد اوقاف و کمکهای نیکوکاران اتکا می کرده اند .
← منشأ لغوی تکیه
نخستین بار در جهان اسلام ، تکیه به معنای اقامتگاه صوفیان به کار رفته و با مکانهای دیگری همچون رباط ، زاویه ، خانقاه، دُوَیره و لنگر مشابهت داشته است تکیه های صوفیان از حدود سده هشتم و بیش تر در قلمرو عثمانیان رایج شد و همانند نهادهای مشابه، شیوه زندگی در آن ها عابدانه، همراه با رهبانیت و اعتکاف بود .
← کاربرد زاویه و تکیه در عثمانی
در افغانستان تکیه ها بیش تر به قهوه خانه ها شبیه بودند. الفینستون در اوایل سده سیزدهم/ نوزدهم، از تکیه هایی در غزنین و کابل سخن گفته است که در آن جا گروههای مختلف مردم اوقات خود را به کشیدن قلیان و چَرْس می گذراندند و شیخِ آن را فقیر می نامیدند
تکیه در ایران
...
در بسیاری از محله های شهرهای شیعه نشین دست کم یک حسینیه دائم وجود دارد. گفته شده که لکهنو (در اواسط دهه ۱۲۱۰) حدود ۲۰۰۰ و تهران (در اواخر دهه ۱۳۴۰ش) حدود ۶۳۰ حسینیه داشته است. براساس آمار (۱۳۷۵ش)، ۷۵۲۸ حسینیه در ایران وجود داشته که بیش از ۱۱% کل اماکن دینی و مذهبی این کشور را تشکیل می داده است.
کارکرد اختصاصی حسینیه ها، برگزاری مراسم سنّتی عزاداری و روضه خوانی به ویژه برای امام حسین(ع) و یارانش، و کارکرد عمومی آنها، برگزاری آیین های مذهبی و فرهنگی است.
جایی که برای اقامه سوگواری برای ابا عبدالله الحسین علیه السلام ساخته شود. حسینیه هایی که در شهرهای مختلف، از جمله شهرهای مذهبی ساخته می شود، اغلب علاوه بر مرکز تجمع عزاداران و اقامه مراسم سوگواری، حالت زائر سرا و مسافرخانه ای را دارد که زائران از آن استفاده می کنند و جنبه رایگان دارد.
بیشتر آنها به نام مردم شهری است که آن را می سازند. مثل: حسینیه آذربایجانی ها، تهرانی ها، اصفهانی ها و... که در شهرهایی نجف، کربلا، مشهد از این گونه حسینییه ها وجود دارد و از نظر شرعی هم محدودیت و احکام مسجد را ندارد.
شاید روی آوردن شیعه به «حسینیه » در دوران های کهن به خاطر آن بوده که مساجد، اغلب در اختیار و زیر سلطه حکومت هایی بوده که برای تشیع و اقامه عزاداری و مراسم دینی شیعه، محدودیت ایجاد می کردند.
در مناطق هند، به حسینیه «امام باره » گویند و امام باره های متعددی با نام های مختلف وجود دارد. در برخی مناطق آسیای مرکزی نیز، حسینیه هایی که شیعیان می ساختند به «مسجد شیعه ها» معروف می شد.
«در نقاط مختلف هند، تکیه و حسینیه نام های گوناگون دارد و آن را عزاخانه، امام باره، تعزیه خانه، عاشوراخانه، تابوت خانه، چبوتره، چوک امام صاحب... می خوانند».
جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، نشر معروف.