کلمه جو
صفحه اصلی

مرگ داریوش سوم

دانشنامه عمومی

مرگ داریوش سوم به وقایع روزهای آخر زندگانی داریوش سوم آخرین شاهنشاه هخامنشی اشاره دارد.
اسکندر مقدونی فرزند فیلیپ مقدونی پادشاه مقدونیه در بهار سال ۳۳۴ پیش از میلاد به قصد تسخیر مستملکات دولت هخامنشی روانهٔ ایران گردید و بالاخره با جنگ های متعدد از قبیل جنگ ایسوس در سال ۳۳۱ پیش از میلاد و جنگ گوگمل شهرهای بابل، شوش، تخت جمشید و سپس همدان را به تصرف درآورد.
داریوش سوم پس از شکست در جنگ گوگمل جهت جمع آوری سپاه به ماد و سپس به طرف مشرق ایران (خراسان) رهسپار گردید.
آریان مورخ یونانی در اینباره می نویسد، اسکندر مقدونی چون شنید که داریوش به ماد رفته بدنبال او شتافت. عقیدهٔ داریوش این بود که اسکندر در شوش و بابل توقف خواهد کرد و او ناظر حوادث خواهد بود. اگر اسکندر او را تعقیب کرد به پارت و گرگان و بلخ گریخته، این ممالک را عاری از آذوقه می کند تا اسکندر نتواند به تعقیب او بپردازد؛ بنابراین داریوش زنان و باروبنه و تمامی تجملات را که با خود داشت به دربند خزر (دروازهٔ کاسپین) فرستاد. سپس خود او با لشکر کمی که توانست جمع کند، در همدان بماند. پس از آن اسکندر باروبنه خود را گذاشته با قشون خود به طرف ماد رفت. در اینجا به او خبر دادند که داریوش فرار کرده است. اسکندر در همدان به پارمن ین دستور داد که تمام خزاین پارس را در این شهر جمع کند و هارپالوس را با شش هزار پیادهٔ مقدونی به حفاظت این خزانه گماشت سپس خود با سواره نظام زبدهٔ مقدونی و سپاهیان سبک اسلحه به قصد تعقیب داریوش حرکت کرد. اسکندر بخاطر سرعت حرکت بیمارهای بسیاری را در راه گذاشت و عدهٔ کثیری از اسبان او نیز تلف شدند. با وجود این به همان سرعت تاخته به ری رسید. روز بعد می توانست به دروازهٔ بحر خزر برسد. در این زمان داریوش از این دروازه گذشته بود ولی در این هنگام بسیاری از سپاهیان داریوش یا به خانه های خود برگشتند یا به اسکندر تسلیم شدند. چون اسکندر امید نداشت که به داریوش برسد، پنج روز در ری بماند و استراحت به قشون داد و اگزی داتس را که داریوش اسیر گرفته و در شوش زنجیر کرده بود والی ماد کرد. پس از آن اسکندر با قشون خود به طرف پارت راند و منزل اول را در دروازهٔ بحر خزر قرار داد روز دیگر از این دروازه گذشته داخل ولایتی شد که آباد بود و زراعت زیاد داشت (منظور خوار یا گرمسار فعلی) ولی چون شنید که بعد باید از بیابان لم یزرع بگذرد سنوس را فرستاد تا علوفه و خواربار برای قشون برگیرد.


کلمات دیگر: