کلمه جو
صفحه اصلی

عدلیه


مترادف عدلیه : دادگاه، دادگستری، محکمه

برابر پارسی : دادگستری

فارسی به انگلیسی

old word for —

old word for ý¤—¨ð¢¢


مترادف و متضاد

دادگاه، دادگستری، محکمه


فرهنگ فارسی

دادگستری
۱ - ( صفت ) مونث عدلی . ۲ - وزارت یا اداره دادگستری .
نام پول است و آن بر دو قسم است قدیم و جدید و هر دو نام پول مصری است که از طلا و ارزش آن برحسب زمان و مکان مختلف بوده است

فرهنگ معین

(عَ یِّ ) [ ع . عدلیة ] (اِ. ) ادارة دادگستری .

لغت نامه دهخدا

عدلیه . [ ع َ لی ی َ ] (اِ) نام پول است و آن بر دو قسم است : قدیم و جدید، و هر دو نام پول مصری است که از طلا و ارزش آن بر حسب زمان و مکان مختلف بوده است مثلاً عدلیه ٔ جدیده در سال 1256 هَ . ق . شانزده قروش بوده است . عدلیه را مردم عراق عادلی گفته اند (عادلی صائغ و عادلی مکرر). (از نقودالعربیة ص 179).


عدلیه . [ ع َ لی ی َ ] (اِخ ) (وزارت ...) وزارت دادگستری . یکی از چند وزارتخانه ٔ کشور ایران . عدلیه نخستین بار در سال 1275 هَ . ق ، به امر ناصرالدین شاه تأسیس گردید. طرز کار عدلیه چنین بود که شکایات و دعاوی حقوقی را به حکام شرع ارجاع میکردند و حاکم شرع یعنی روحانی و مجتهد درباره ٔ شکایات حکم میداد این احکام ضمانت اجرائی نداشت . دعاوی غیرحقوقی در ادارات دولتی حل و فصل می شد، در شهرستانها نیز امور شرعی را علما و امور جزائی و انتظامی را حکومت ها حل و فصل میکردند. در سال 1324 هَ . ق . بر طبق قانون اساسی کشور قوه ٔ قضائیه مرجع جداگانه ای پیدا کرد. در سالهای 1324 و 1325 هَ . ق . در وزارت عدلیه محاکمی بنام محکمه ٔجزا، محکمه ٔ تجارت و محاکم دیگر تشکیل شد ولی بعداًبه محاکم صلحیه ، ابتدائی ، استیناف و تمیز تغییر یافت . محکمه ٔ جزا در سال 1325 هَ . ق . تشکیل شد و در سال 1328 مشیرالدوله قانون تشکیلات عدلیه را به مجلس آورد و پس از مذاکرات و مخالفتهای شدید به تصویب رسید.در سال 1305 هَ . ق . در سلطنت رضاشاه پس از لغو کاپیتولاسیون سازمان موجود عدلیه منحل گردید و اجازه ٔ تشکیل مجدد وزارت عدلیه داده شد و مرحوم داور عدلیه رابر اساس نوینی بنیاد نهاد. فرهنگستان نام عدلیه را به دادگستری تبدیل کرد. سازمان قضائی وزارت دادگستری در حال حاضر بموجب قوانین مصوب تیر ماه 1307 و 1315و لایحه ٔ قانونی اسفند 1333 و قوانین اصلاحی 1335 تشکیلات عدلیه مشتمل است بر دادگاه های عمومی و دادگاه های اختصاصی و دیوان عالی کشور. دادگاههای عمومی از لحاظ ترتیب و ترتب در صلاحیت و اهمیت عبارتند از: دادگاههای استان ، دادگاههای شهرستان ، دادگاههای بخش . (در سرتاسر کشور 66 شعبه ٔ دادگاه استان و 169 شعبه ٔ دادگاه شهرستان و 192 شعبه ٔ دادگاه بخش دائر بوده است ).
دادگاههای اختصاصی عبارتند از دادگاه عالی انتظامی قضات دادگاه عالی تجدید نظر انتظامی قضات و دادگاه دیوان کیفر.
دادگاه شرع ، هیأت های تجدید نظر املاک واگذاری . در مرکز هر شهرستان و یا استان که دادگاه شهرستان و دادگاه استان دایر است یک دادسرای شهرستان و یک دادسرای استان انجام وظیفه می کندو بعلاوه در معیت دادگاه دیوان کیفر و دادگاه عالی انتظامی قضات نیز دادسرای دیوان کیفر و دادسرای انتظامی قضات وجود دارد. مافوق کلیه ٔ محاکم ، دیوان عالی کشور است که عالی ترین مرجع قضائی محسوب میشود و تصمیماتش قطعی و نهائی است و پاره ای از تصمیمات آن که در موارد خاص اتخاذ میگردد در حکم قانون تلقی میشود و برای تمام محاکم و مراجع قضائی لازم الاتباع میباشد. دیوان مزبور دارای 12 شعبه و یک دادسرا است و دادستان کل کشور ریاست دادسرای آن را بعهده دارد. برای اداره ٔ امور دادگاهها و دادسراها و دیگر مراجع قضائی تا اول سال 1347 مجموعاً 1697 قاضی شاغل وجود داشته است . علاوه بر مراجع قضائی مذکور با شرکت دادن مردم در حل و فصل امور قضائی 1337 خانه ٔ انصاف و 49 شورای داوری تا تیرماه 1347 در کشور تشکیل شد.


عدلیه.[ ع َ لی ی َ ] ( اِخ ) معتزله. فرقه معتزله. «معتزله خود را عدلیه نامند، زیرا گویند چون خداوند حکیم است و از حکیم جز خیر و صلاح نیاید و به حکم عقل رعایت مصالح عباد بر او واجب است ، قبیح است بر او که بنده را مجبور کند بر عملی قبیح یا حَسَن ، پس او را بدان عمل عقوبت نماید یا ثواب دهد، و این اصل را عدل نامند. بر خلاف اشعریه که گویند از روی عقل بر خداوند چیزی واجب نیست ، نه صلاح و نه اصلح ، و خدا فعال مایشاء است ، اگر همه بندگان خود را به بهشت برد یا خود همه را به دوزخ فرستد، حیف و جوری نکرده است ». ( قزوینی تعلیقات چهارمقاله چ معین ص 52 ) ( فرهنگ فارسی معین ).

عدلیه. [ ع َ لی ی َ ] ( اِ ) نام پول است و آن بر دو قسم است : قدیم و جدید، و هر دو نام پول مصری است که از طلا و ارزش آن بر حسب زمان و مکان مختلف بوده است مثلاً عدلیه جدیده در سال 1256 هَ. ق. شانزده قروش بوده است. عدلیه را مردم عراق عادلی گفته اند ( عادلی صائغ و عادلی مکرر ). ( از نقودالعربیة ص 179 ).

عدلیه. [ ع َ لی ی َ ] ( اِخ ) ( وزارت... ) وزارت دادگستری. یکی از چند وزارتخانه کشور ایران. عدلیه نخستین بار در سال 1275 هَ. ق ، به امر ناصرالدین شاه تأسیس گردید. طرز کار عدلیه چنین بود که شکایات و دعاوی حقوقی را به حکام شرع ارجاع میکردند و حاکم شرع یعنی روحانی و مجتهد درباره شکایات حکم میداد این احکام ضمانت اجرائی نداشت. دعاوی غیرحقوقی در ادارات دولتی حل و فصل می شد، در شهرستانها نیز امور شرعی را علما و امور جزائی و انتظامی را حکومت ها حل و فصل میکردند. در سال 1324 هَ. ق. بر طبق قانون اساسی کشور قوه قضائیه مرجع جداگانه ای پیدا کرد. در سالهای 1324 و 1325 هَ. ق. در وزارت عدلیه محاکمی بنام محکمه ٔجزا، محکمه تجارت و محاکم دیگر تشکیل شد ولی بعداًبه محاکم صلحیه ، ابتدائی ، استیناف و تمیز تغییر یافت. محکمه جزا در سال 1325 هَ. ق. تشکیل شد و در سال 1328 مشیرالدوله قانون تشکیلات عدلیه را به مجلس آورد و پس از مذاکرات و مخالفتهای شدید به تصویب رسید.در سال 1305 هَ. ق. در سلطنت رضاشاه پس از لغو کاپیتولاسیون سازمان موجود عدلیه منحل گردید و اجازه تشکیل مجدد وزارت عدلیه داده شد و مرحوم داور عدلیه رابر اساس نوینی بنیاد نهاد. فرهنگستان نام عدلیه را به دادگستری تبدیل کرد. سازمان قضائی وزارت دادگستری در حال حاضر بموجب قوانین مصوب تیر ماه 1307 و 1315و لایحه قانونی اسفند 1333 و قوانین اصلاحی 1335 تشکیلات عدلیه مشتمل است بر دادگاه های عمومی و دادگاه های اختصاصی و دیوان عالی کشور. دادگاههای عمومی از لحاظ ترتیب و ترتب در صلاحیت و اهمیت عبارتند از: دادگاههای استان ، دادگاههای شهرستان ، دادگاههای بخش. ( در سرتاسر کشور 66 شعبه دادگاه استان و 169 شعبه دادگاه شهرستان و 192 شعبه دادگاه بخش دائر بوده است ).

عدلیه .[ ع َ لی ی َ ] (اِخ ) معتزله . فرقه ٔ معتزله . «معتزله خود را عدلیه نامند، زیرا گویند چون خداوند حکیم است و از حکیم جز خیر و صلاح نیاید و به حکم عقل رعایت مصالح عباد بر او واجب است ، قبیح است بر او که بنده را مجبور کند بر عملی قبیح یا حَسَن ، پس او را بدان عمل عقوبت نماید یا ثواب دهد، و این اصل را عدل نامند. بر خلاف اشعریه که گویند از روی عقل بر خداوند چیزی واجب نیست ، نه صلاح و نه اصلح ، و خدا فعال مایشاء است ، اگر همه ٔ بندگان خود را به بهشت برد یا خود همه را به دوزخ فرستد، حیف و جوری نکرده است ». (قزوینی تعلیقات چهارمقاله چ معین ص 52) (فرهنگ فارسی معین ).


فرهنگ عمید

= دادگستری

دادگستری#NAME?


دانشنامه عمومی

عدلیه می تواند به موارد زیر اشاره کند:
وزارت دادگستری (ایران)
وزارت عدلیه افغانستان
عدلیه، عثمانلی
معتزله

دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] عَدلیه، یا اصحاب عدل اصطلاحی کلامی برای اشاره به شیعه و معتزله است. سبب این نام گذاری، اعتقاد شیعه و معتزله به عدل خداوند بوده، بر خلاف اشاعره که صفت عدل را باعث محدود کردن خداوند می دانند. عدل یکی از اصول پنج گانه مذهب شیعه و معتزله است. عدلیه، قرآن، سنت، اجماع و عقل را از ادله شرعیه می دانند. اما غیر عدلیه این دیدگاه را قبول ندارد و در احکام تعبدی هستند. درباره غیرعدلیه نقل می کنند، آن ها قرآن را ترجمه و تفسیر ناپذیر می دانستند. مرتضی مطهری می گوید، هیچ فرقه­ ای از فِرَق اسلامی منکر عدل به عنوان یک صفت از صفات الهی نیست و اشاعره عدل را به گونه­ ای تفسیر می­ کنند که از نظر معتزله مساوی با انکار عدل است.
عدلیه، اصطلاحی کلامی که به شیعه و معتزله گفته می شود. نام هایی مانند اهل توحید و عدل نیز درباره آن ها استفاده شده است، چراکه شیعه و معتزله برخلاف اهل سنت و مجبره قائل به عدل خداوند بودند و به همین دلیل آنها را عدلیه نامیدند. عدل یکی از اصول پنج گانه شیعه و معتزله است. نقل می کنند، اشعری ها به عنوان شایع ترین مذهب از میان مذاهب مجبره، چنین قولی را قبول ندارند.
گفته اند، به واسطه نفی و اثبات مسئله عدل، متکلمان، به دو دسته عدلیه و غیر عدلیه تقسیم شدند.

پیشنهاد کاربران

محل برگذاری عدالت


کلمات دیگر: