مترادف تهاتر : معامله پایاپای، دعوی باطل
برابر پارسی : پایاپای
clearing, adjustment, compensation
barter, trade, trade-off
۱. معامله پایاپای
۲. دعوی باطل
معامله پایاپای
دعوی باطل
← معاملۀ پایاپای
تهاتر. [ ت َ ت ِ ] (ع اِ) گواهی که همدیگر را کاذب کند. (منتهی الارب ). گواهانی که همدیگر را تکذیب کنند. ج ِ تهتر. (ناظم الاطباء).
تهاتر. [ ت َ ت ُ ] (اِ) مبادله ٔ کالائی با کالائی دیگر. فرهنگستان ایران پایاپای را به جای این کلمه پذیرفته است . رجوع به واژه های نو فرهنگستان ایران شود.
تهاتر. [ ت َ ت ُ ] (ع مص ) بر یکدیگر دعوی باطل کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). یکدیگر را تکذیب کردن . منه التهاترللشهادات التی یکذب بعضها بعضاً کانه جمع تهتر. و فی الحدیث : المتسابان شیطانان یتهاتران . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد).
ماهک