accommodation (اسم)
منزل، تطابق، جا، تطبیق، کمک، همسازی، وسایل راحتی، سازش با مقتضیات محیط، وام، مساعده
match (اسم)
تطابق، تطبیق، حریف، جفت، نظیر، همسر، لنگه، مسابقه، همتا، ازدواج، کبریت، چوب کبریت، حریف کسی بودن، زور ازمایی
adjustment (اسم)
تطبیق، تنظیم، تعدیل، اصلاح، میزان، تسویه، اسباب تنظیم، الت تعدیل
adaptation (اسم)
تطبیق، توافق، انطباق، اقتباس
comparison (اسم)
تطبیق، مقایسه، تشبیه، مقابله، سنجش، برابری، مطابقت، همسنجی
conformation (اسم)
تطبیق، توافق، ترکیب، برابری، سازمان
harmony (اسم)
تطبیق، همسازی، هم اهنگی، ساز، توازن، هارمونی
collation (اسم)
تطبیق، مقایسه، مقابله، تلفیق، تطبیق دستخط ها
identification (اسم)
تطبیق، تمیز، شناسایی، تعیین هویت