کلمه جو
صفحه اصلی

همه خدایی

دانشنامه عمومی

همه خدایی یا پان تئیسم (به انگلیسی: Pantheism) گونه ای فلسفی از بی دینی و نقد دین است. باور به این که خدا (یا الوهیت) و جهان هستی (یا طبیعت به عنوان کلّیّت همه چیز) یکی اند. بر اساس آن، خدای شخصیّت دار مانند الله، یَهُوَه، اهورامزدا، زئوس و مانند آن که خالقی مستقل از طبیعت است وجود خارجی ندارد. پس بر اساس آن مذاهب پدید آمده از اینها نیز عقایدی ناروا هستند. واژهٔ خدا مترادف نیست با قانون مندیِ حاکم بر امور جهان. بنا به این نظریه، خدا موجودی که جدا از این عالم باشد است؛ کلّ نظام طبیعی است یا جنبه ای از آن جلوه گر قدرتش است؛ یا قوّه و قدرتی که در تمام جهان انتشار و نفوذ دارد خداست. خدا همه جا هست و همه چیز است یا در همه چیز است. این شامل همه شر، و همه خیر و مترادفاً همه زیبایی و همه نقوص و ضعف در جهان هستی می شود.
فهرست همه خداگرایان
وحدت وجود
خدافراگیردانی
همه دادارباوری
بدیهی است که همه خدایی شکلی از بی دینی است و ازین رو یک مذهب به حساب نمی آید. با این حساب، چون پان تئیست ها لزوما بی دین بوده و به خدای یکتای شخصی و انسان وار معتقد نیستند، برخی صاحب نظران و منتقدان دین همچون ریچارد داوکینز آن را شکلی ضعیف از بی خدایی/آتئیسم و یا یک نوع آتئیسم مذهبی طلقی می کنند. پان تئیسم با همه دادارباوری و وحدت وجود در تضاد است، زیرا به مجموعه جهان هستی به عنوان یک خدای یکتای شخصیت دار نمی نگرد.
به عبارتی پان تئیست ها از کلمه خدا در معنای استعاری بهره میبرند، نه مذهبی. برای نمونه، هنگامی که آلبرت انیشتین از مشهورترین پان تئیست ها می گوید: «آیا خدا قابل تغییر است» یا «می خواهم ذهن خدا را بخوانم» منظور از خدا قوانین فیزیک و طبیعت است. در کتاب پندار خدا، ریچارد داوکینز دربارهٔ کلمه پان تئیست چنین اظهار می کند: «پان تئیست کلمه جلا زده شده آتئیست (بی خدا/خداناباور) است».
مفهوم همه خدایی به چند هزار سال پیش برمی گردد و حضور باورهای همه خدایی در برخی از ادیان شرقی ادامه دارد. در غرب، مفهوم همه خدایی به عنوان الٰهیّات و فلسفه ای جداگانه بر اساس کارهای فیلسوف سدهٔ ۱۷، باروخ اسپینوزا، مشهورترین فیلسوف معتقد به این مکتب شناخته شد. کتاب اخلاق او در پاسخ به نظریهٔ دوگانه گرایی معروف دکارت بود که جسم و روح دو وجود جدا هستند. اسپینوزا نظر یگانه انگاری را داشت که هر دو یکسان هستند، و یگانه انگاری یک بخش اساسی از فلسفهٔ اوست. او متّهم است به این که، از کلام خدا، برای توصیف وحدت همه چیز استفاده کرده است.


کلمات دیگر: