کلمه جو
صفحه اصلی

ماشین


مترادف ماشین : ابزار، دستگاه، موتور، خودرو، کامیون، اتومبیل

برابر پارسی : خودرو، ابزار

فارسی به انگلیسی

contraption, contrivance, machine, plant

فارسی به عربی

انسان آلی , جن , جهاز , طاحونة , ماکنة , محرک

مترادف و متضاد

خودرو، کامیون، اتومبیل


ابزار، دستگاه، موتور


apparatus (اسم)
لوازم، ساز، دستگاه، ماشین، اسباب، جهاز، الت

machine (اسم)
دستگاه، ماشین

engine (اسم)
محرک، ماشین، اسباب، الت، موتور، ماشین بخار

mill (اسم)
ماشین، کارخانه، اسیاب

automaton (اسم)
ماشین، ماشین خودکار، ادم مکانیکی، ادم بی اراده، الت دست

motor (اسم)
محرک، ماشین، اتومبیل، موتور، حرکت دهنده، منبع نیروی مکانیکی

plant (اسم)
دستگاه، ماشین، نبات، کارخانه، گیاه، رستنی، نهال، ماشینالات کارخانه

gin (اسم)
ماشین، افزار، جین، ماشین پنبه پاک کنی، حیله و فن، جرثقیل پایه دار، عرق جو سیاه

mechanism (اسم)
ساختمان، دستگاه، ماشین، مکانیزم، طرز کار، اجزاء متشکله چیزی، اجزاء و عوامل مکانیکی

۱. ابزار، دستگاه، موتور
۲. خودرو، کامیون، اتومبیل


فرهنگ فارسی

دستگاه، چرخ، هر آلتی که دارای چرخ وپرباشدوبحرکت در آیدوبوسیله آن کاری انجام داده شود
( اسم ) ۱- مجموع. آلاتی که بمنظور تحصیل نیرو یا محصولی معین در دستگاهی تعبیه کنند . یا ماشین برش . دستگاهی که بوسیل. آن کناره های کتابها و دفترهای صحافی شده را می برند تا صاف و هموار شود . یا ماشین برنج کوبی . دستگاهی که بوسیل. آن برنج را می کوبند و تصفیه می کنند . یا ماشین تحریر . دستگاهی که بوسیل. آن مطالب را روی کاغذی نویسند . یا ماشین جوجه کشی . دستگاهی که بوسیل. آن تخم مرغها را تبدیل به جوجه می کنند . یا ماشین چاپ . دستگاهی که بوسیل. آن مطالب را چاپ کنند و آن بر دو قسم است : یا ماشین چاپ سربی .دستگاه چاپ دارای حروف الفبا ( که آنها را از سرب ساخته اند ) که بوسیل. آن مطالب را طبع کنند . یا ماشین چاپ سنگی . دستگاه چاپ که در آن بجای حروف از سنگهای مرمر استفاده میشود . مطلبی را در روی کاغذ مخصوص و با مرکب مخصوص مینویسند . سپس کاغذ را یک شبانه روز در داخل آب نگه میدارند تا کاغذو مرکب آن کاملا آب بکشد . سپس یک قطعه سنگ مرمر را حرارت داده داغ می کنند و کاغذ را از آب بیرون آورده در روی مرمر پهن می نمایند و سنگ مرمررا در داخل منگنه قرارداده فشار میدهند . در این حالت شکل نوشت. کاغذ در روی سنگ مرمر منعکس می گردد. وقتی که شکل نوشته برروی سنگ مرمر منعکس شود یک بار بانورد بروی آن مرکب می مالند و بعد تیزاب ( اسید نیتریک ) می دهند . تیزاب محل خالی سنگ را بانداز. یک میلیمتر در خود حل کرده و نوشته در روی سنگ بر جسته میشود . سپس همان سنگ را در صفح. ماشین قرار داده بچاپ مشغول میشوند . در حقیقت سنگ مرمر بجای حروف میباشد . اکنون چاپ سنگی از رواج افتاده است . یا ماشین چوب بری . دستگاهی که بوسیل. آن تن. درختان را تبدیل بقطعات چوب و تخته کنند . یا ماشین خیاطی . ماشینی که بوسیل. آن جامه دوزند چرخ خیاطی و آن اقسامی دارد دستی پایی الکتریکی ( برقی ) . یا ماشین رخت شویی . دستگاهی که در آن لباسها را بطور خود کار شویند . یا ماشین ریش تراش ( تراشی ) . دستگاهی برقی که بوسیل. آن صورت را تراشند . ۲- اتومبیل . یا ماشین دودی . قطار راه آهن ( مخصوصا به قطار راه آهن تهران - حضرت عبدالعظیم - که سابقا وجود داشته - اطلاق میشده ) . یا ماشین مشدی ممدعلی ( مشهدی محمدعلی ). ماشین کهنه و قراضه . یا مثل ماشین کارکردن . مرتب و منظم و دقیق کارکردن .

فرهنگ معین

[ فر. ] (اِ. ) ۱ - دستگاهی که به وسیلة موتور یا دینام یا بدون آن حرکت می کند و کارهای مختلف انجام می دهد. ۲ - وسیلة نقلیة موتوری ، اتومبیل .

لغت نامه دهخدا

ماشین. ( فرانسوی ، اِ ) مجموعه قطعات و ابزارهائی که برای ایجاد نیرو یا تولید چیزی تعبیه کنند. ( از لاروس ).
- ماشین برش ؛ ( اصطلاح صحافی ) دستگاهی که بدان کناره های کاغذ یا کتابها و دفترهای صحافی شده را می برند و صاف می کنند.
- ماشین برنج کوبی ؛ دستگاهی که بدان برنج را می کوبند تا از پوسته آن جدا کنند.
- ماشین تحریر ؛ دستگاهی که با آن مطالب را روی کاغذ ماشین کنند و نویسند. رجوع به ماشین کردن شود.
- ماشین جوجه کشی ؛ دستگاهی که تخم مرغها را در آن نهند و حرارتی مناسب بدان دهند تا از تخم ها جوجه بدر آید.
- ماشین چاپ ؛ دستگاهی که بوسیله آن مطالب را چاپ کنند و آن بر دو قسم است : 1- ماشین چاپ حروفی و آن دستگاه چاپی است که دارای حروف الفبا ( که آنها را از سرب ساخته اند ) بوده ، بوسیله آن مطالب را طبع کنند. و این خود سه گونه است : سطحی ، استوانه ای و روتاری. در ماشین سطحی ، یک صفحه مسطح و متحرک کاغذ را بر روی صفحه چاپ که در محل خود ثابت است فشار می دهد و شکل حروف سربی آغشته بمرکب چاپ بر روی کاغذ می افتد. در ماشینهای استوانه ای یک استوانه فلزی ، کاغذ را بر روی صفحه چاپ که حروف سربی بر آن قرار دارند فشار میدهد و کاغذ چاپ شده بیرون می آید و جای خود را به کاغذ دیگری می دهد. در ماشینهای روتاری علاوه بر آنکه استوانه فلزی کاغذ را بر صفحه چاپ می فشارد صفحه چاپ هم به صورت لوحه یکپارچه و نیمدایره است که بر استوانه دیگری بسته شده است و این لوحه را بطریق «استرئوتایپ » تهیه می کنند و حاصل این گونه ماشین بسیار زیاد است و ساعتی 60000 نسخه چاپ می کند. 2- ماشین چاپ سنگی و آن دستگاه چاپی است که در آن به جای حروف سربی از نوعی سنگ مرمر استفاده می شود. مطلبی را در روی کاغذ مخصوص و مرکب مخصوص می نویسند، سپس کاغذ را یک شبانه روز در داخل آب نگه می دارند تا کاغذ و مرکب آن کاملاً آب بکشد. سپس یک قطعه سنگ مرمر را حرارت داده داغ می کنند و کاغذ را از آب بیرون آورده در روی مرمر پهن می نمایند و سنگ مرمر را در داخل منگنه قرار داده فشار می دهند. در این حالت شکل نوشته کاغذ در روی سنگ مرمر منعکس می گردد. وقتی که شکل نوشته بر روی سنگ مرمر منعکس شود یک بار با نورد به روی آن مرکب می مالند و بعد تیزاب ( اسید نیتریک ) می دهند. تیزاب محل خالی سنگ را به اندازه یک میلیمتر در خود حل کرده و نوشته در روی سنگ برجسته می شود. سپس همان سنگ را در صفحه ماشین قرار داده و به چاپ مشغول می شوند. در حقیقت سنگ مرمر به جای حروف می باشد. اکنون چاپ سنگی از رواج افتاده است.

ماشین . (فرانسوی ، اِ) مجموعه ٔ قطعات و ابزارهائی که برای ایجاد نیرو یا تولید چیزی تعبیه کنند. (از لاروس ).
- ماشین برش ؛ (اصطلاح صحافی ) دستگاهی که بدان کناره های کاغذ یا کتابها و دفترهای صحافی شده را می برند و صاف می کنند.
- ماشین برنج کوبی ؛ دستگاهی که بدان برنج را می کوبند تا از پوسته ٔ آن جدا کنند.
- ماشین تحریر ؛ دستگاهی که با آن مطالب را روی کاغذ ماشین کنند و نویسند. رجوع به ماشین کردن شود.
- ماشین جوجه کشی ؛ دستگاهی که تخم مرغها را در آن نهند و حرارتی مناسب بدان دهند تا از تخم ها جوجه بدر آید.
- ماشین چاپ ؛ دستگاهی که بوسیله ٔ آن مطالب را چاپ کنند و آن بر دو قسم است : 1- ماشین چاپ حروفی و آن دستگاه چاپی است که دارای حروف الفبا (که آنها را از سرب ساخته اند) بوده ، بوسیله ٔ آن مطالب را طبع کنند. و این خود سه گونه است : سطحی ، استوانه ای و روتاری . در ماشین سطحی ، یک صفحه مسطح و متحرک کاغذ را بر روی صفحه ٔ چاپ که در محل خود ثابت است فشار می دهد و شکل حروف سربی آغشته بمرکب چاپ بر روی کاغذ می افتد. در ماشینهای استوانه ای یک استوانه ٔ فلزی ، کاغذ را بر روی صفحه ٔ چاپ که حروف سربی بر آن قرار دارند فشار میدهد و کاغذ چاپ شده بیرون می آید و جای خود را به کاغذ دیگری می دهد. در ماشینهای روتاری علاوه بر آنکه استوانه ٔ فلزی کاغذ را بر صفحه ٔ چاپ می فشارد صفحه ٔ چاپ هم به صورت لوحه ٔ یکپارچه و نیمدایره است که بر استوانه ٔ دیگری بسته شده است و این لوحه را بطریق «استرئوتایپ » تهیه می کنند و حاصل این گونه ماشین بسیار زیاد است و ساعتی 60000 نسخه چاپ می کند. 2- ماشین چاپ سنگی و آن دستگاه چاپی است که در آن به جای حروف سربی از نوعی سنگ مرمر استفاده می شود. مطلبی را در روی کاغذ مخصوص و مرکب مخصوص می نویسند، سپس کاغذ را یک شبانه روز در داخل آب نگه می دارند تا کاغذ و مرکب آن کاملاً آب بکشد. سپس یک قطعه سنگ مرمر را حرارت داده داغ می کنند و کاغذ را از آب بیرون آورده در روی مرمر پهن می نمایند و سنگ مرمر را در داخل منگنه قرار داده فشار می دهند. در این حالت شکل نوشته ٔ کاغذ در روی سنگ مرمر منعکس می گردد. وقتی که شکل نوشته بر روی سنگ مرمر منعکس شود یک بار با نورد به روی آن مرکب می مالند و بعد تیزاب (اسید نیتریک ) می دهند. تیزاب محل خالی سنگ را به اندازه ٔ یک میلیمتر در خود حل کرده و نوشته در روی سنگ برجسته می شود. سپس همان سنگ را در صفحه ٔ ماشین قرار داده و به چاپ مشغول می شوند. در حقیقت سنگ مرمر به جای حروف می باشد. اکنون چاپ سنگی از رواج افتاده است .
- ماشین چوب بری ؛ دستگاهی که بوسیله آن تنه ٔ درختان را بریده به قطعات چوب و تخته تبدیل کنند.
- ماشین خیاطی ؛ دستگاهی که بوسیله آن جامه دوزند. چرخ خیاطی ، و آن اقسامی دارد: دستی ، پایی ، الکتریکی (برقی ).
- ماشین رخت شویی ؛ دستگاهی که در آن لباسها را بطور خودکار شویند.
- ماشین ریش تراش (تراشی ) ؛ دستگاهی برقی که بوسیله ٔ آن موهای صورت را تراشند.
|| اتومبیل .
- ماشین مشدی ممدلی (مشهدی محمدعلی ) ؛ اتومبیل قراضه و زهواردررفته و کهنه و خراب . این تعبیر مستفاد از یک ترانه ٔ نسبةً قدیمی است که با این جمله آغاز می شد: ماشین مشدی ممدلی ، نه بوق داره نه صندلی ... الخ . (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده ).
|| ترن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
- ماشین اسبی ؛ مقابل ماشین دودی . واگن اسبی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به ترکیب بعد شود.
- ماشین دودی ؛ قطار راه آهن (مخصوصاً به قطار راه آهن تهران - حضرت عبدالعظیم ، که سابقاً وجود داشته اطلاق می شده ).
- مثل ماشین کار کردن ؛ مرتب و صحیح و منظم و دقیق کار کردن .


فرهنگ عمید

۱. اتومبیل.
۲. هر دستگاه مکانیکی یا الکتریکی: ماشین ظرف شویی.
۳. ابزاری برای اصلاح مو.
* ماشین تحریر: ماشینی دارای دکمه هایی شامل حروف، اعداد، و نشانه ها که به وسیلۀ آن مطالب را بر روی کاغذ می نویسند.

۱. اتومبیل.
۲. هر دستگاه مکانیکی یا الکتریکی: ماشین ظرف‌شویی.
۳. ابزاری برای اصلاح مو.
⟨ ماشین تحریر: ماشینی دارای دکمه‌هایی شامل حروف، اعداد، و نشانه‌ها که به‌وسیلۀ آن مطالب را بر روی کاغذ می‌نویسند.


دانشنامه عمومی

دستگاه یا ماشین (به فرانسوی: Machine) ابزاری شامل یک یا چند جز است که از انرژی برای انجام کار مطلوب استفاده می کند. ماشین ها از منابع انرژی حرکتی و شیمیایی، مکانیکی، هسته ای، گرمایی و الکتریکی تغذیه می کنند و انرژی دریافتی را صرف انجام فرایند از پیش تعیین شده برای دستیابی به هدف معین مشخص می کنند. گسترهٔ ماشین ها بسیار وسیع است و از یک پیچ تا یک هواپیما را دربرمی گیرد.
عصر ماشین
ماشین ها به دو گروه اصلی ماشین های ساده و ماشین های پیچیده تقسیم می شوند. سطح شیب دار، چرخ و محور، اهرم، قرقره، گوه و پیچ در دستهٔ ماشین های ساده قرار می گیرند و سایر ماشین ها، همگی پیچیده اند. ماشین های پیچیده از کنار هم قرار گرفتن مجموعه ای از ماشین های ساده به وجود می آیند.
ارشمیدس در حدود قرن سوم پیش از میلاد، برای نخستین بار ایدهٔ ماشین ساده را مطرح نمود. او در کتاب خود سه ماشین سادهٔ اهرم، قرقره و پیچ را معرفی کرده است. ارشمیدس با بررسی اهرم، اصل مزیت مکانیکی را کشف کرد.
با شکوفایی ماشین های جدید و پیشرفته در قرن هجدهم زندگی انسان ها متحول شد. با اختراع ماشین های جدید در این دوران ظرفیت تولید کارخانه ها و همچنین حمل و نقل افزایش چشم گیری داشت. از اختراع ماشین ریسندگی و ماشین نساجی به عنوان نقطهٔ آغاز انقلاب صنعتی و از اختراع ماشین بخار با عنوان نقطهٔ عطف انقلاب صنعتی یاد می شود.
ماشین (فیلم). «ماشین» (انگلیسی: Machine (film)) فیلمی در ژانر اکشن است. از بازیگران آن می توان به جیمز روسو و نیال مک دوناف اشاره کرد.

ماشین (مجله). مجله ماشین قدیمی ترین و پرتیراژترین ماهنامه تخصصی اتومبیل در ایران است. نخستین شماره این نشریه در مهر ۱۳۵۸ چاپ شد. این نشریه تا اسفند ۱۳۶۵ در ۹۰ شماره منتشر گردید، اما به دلیل مشکلات در زمان جنگ انتشار آن متوقف شد. انتشار مجله ماشین از تابستان ۱۳۶۹، از سر گرفته شد و تاکنون ادامه دارد. مجله ماشین تا فروردین۱۳۹۱ به تعداد ۳۵۱ شماره و به صورت مستمر و منظم ۲۵هرماه در تهران و اول هر ماه در تمام شهرستان های کشور منتشر می شود و در حال حاضر معتبرترین مجله تخصصی کاربردی اتومبیل در ایران است. ماهانه بیش إز ۵۰۰هزار نفر این مجله را مطالعه می کنند و حدود۲۰۰۰کتابخانه عمومی سراسر کشور مشترک این نشریه هستند.
وبگاه رسمی
۱۳۵۸

دانشنامه آزاد فارسی

ماشین (machine)
در مکانیک، وسیله ای برای غلبه بر نیروی بزرگی به نام بار یا نیروی مقاوم، با اعمال نیروی کوچکی به نام نیروی کارگر یا محرک. ماشین های ساده بر سه نوع اند: سطح شیب دار، اهرم، و چرخ و محور. هر ماشین دیگر را از ترکیب این سه نوع ماشین ساده می سازند. ماشین های سادۀ حاصل از سطح شیب دار عبارت اند از گوه ها، چرخ دنده ها، و پیچ ها. آچارها که از اهرم ها ساخته می شوند و قرقره ها که چرخ و محورند. یکی از ویژگی های اصلی ماشین ساده مزیت مکانیکی آن است که برابر با نسبت نیروی مقاوم به نیروی کارگر است. ویژگی دیگر، کارایی ماشین است که به صورت کار نیروی مقاوم به کار نیروی کارگر تعریف، و به صورت درصد بیان می شود. در ماشین کامل، که هیچ اصطکاکی ندارد، کارایی برابر ۱۰۰ درصد و کارایی همۀ ماشین هایی که در عمل به کار برده می شوند، کمتر از ۱۰۰ درصد است. در مورد ماشین سواری ← خودرو

واژه نامه بختیاریکا

دِر دها

جدول کلمات

خودرو

پیشنهاد کاربران

اتومبیل

سفینه
لایک یادتون بره


ماشین
خودرو، سواری، رَوه، رَوَن ( از رفتن ) ، شَوه ( از شدن ) ،
رابه ( ارابه ) ، راده ( اراده ) ، گَردونه، چَرخونه

ابزار، دستگاه، موتور، خودرو، کامیون، اتومبیل


خودرو - اتومبیل - کامیون و . . .

machine دستگاه ، ماشین ،


ماشین خود یک واژه ی پارسی است

نوعی وسیله ی نقلیه

در فرهنگ واژگان پارسی پهلوی:
مشیَتن= moŝitan ـ1ـ ناقص ـ ضعیف شدن 2ـ منحرف شدن، انحراف پیدا کردن 3ـ حرکت کردن و تغییر کردن. آمده است.

من فقط معنی ماشین رو خواستم . نه این همه توضیح

نفر بر

آرابا

گرفته شده از واژه ى الماکین عربی که خوده این واژه برگرفته از ماکین فارسی به معناى چرخ خیاطی هست لازم به ذکر هست که عرب ها با این واژه واژه ای مانند المکینه به معناى موتور را ساخته اند

دستگاه یا ماشین

کلمه ماشین از ریشه مَشِی عربی به معنای راه رفتن که از زمان قدیم وارد لغت انگلیسی و در زمان ساخت ماشین نام آن را بر آن نهادند. تلفظ ماشین به انگلیسی ( مِ شِینْ ) است.


کلمات دیگر: