کلمه جو
صفحه اصلی

علی دشتی

دانشنامه عمومی

علی دشتی (زادروز: ۱۱ فروردین ۱۲۷۶، کربلا؛ درگذشت: ۲۵ دی ۱۳۶۰ خورشیدی، تهران) پژوهش گر، نویسنده، اندیشمند، مترجم، منتقد ادبی، روزنامه نگار، دیپلمات ایرانی، از اعضای مجلس شورای ملی و مجلس سنای ایران در دوره ای از سلسله پهلوی بود. وی همچنین در دوره ای سفیر دولت شاهنشاهی ایران در مصر شد. علی دشتی پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، در حالی که که در میانهٔ دههٔ هشتاد زندگی اش بود، دستگیر، زندانی، شکنجه و در دادگاه انقلاب اسلامی به اتهام نوشتن کتاب بیست و سه سال و نقد اسلام، به اعدام محکوم شد. آثار مختلف علی دشتی بالغ بر ۴۰ جلد کتاب است.
فتنه (۱۳۲۲)
جادو (۱۳۳۰)
هندو (۱۳۳۳)
وی در ۱۱ فروردین ۱۲۷۶ خورشیدی (۱۳۱۲ قمری) در محله پشت بازار کربلا در یک خانوادهٔ ایرانی زاده شد. پدرش شیخ عبدالحسین دشتی از شیوخ دشتی، روحانی خوش نام و مورد احترام و از مردم روستای تلخو سابق (زر خاک) در بخش کاکی شهرستان دشتی، استان بوشهر بود. علی دشتی تحصیلاتش را در حوزه های علمیه نجف شروع کرد، و تحصیلات ابتدایی خود را در روستای گل اسپیه از توابع شهرستان دلفان به اتمام رساند.
جاذبهٔ آزادی بعد از عزل محمدعلی شاه و اوایل سلطنت احمد شاه، او را در سال ۱۲۹۸ به ایران کشاند. او در سن بیست و چهار سالگی در کوران جنگ جهانی اول همراه پدر و برادرانش، عراق را به مقصد ایران ترک گفت و برخلاف تربیت مذهبی و توقعات خانوادگی، در فضای پرآشوب آن روزگار به دنیای سیاست و مطبوعات وارد شد. فعالیت روزنامه نگاری را در شهر شیراز و در روزنامه فارس آغاز کرد. در سال ۱۳۰۴ روزنامه خلیج فارس را منتشر نمود، ولی اندکی بعد مقاله ای از او منتشر شد که، به نوشته رکن زاده آدمیت عامه نپسندیدند، هیاهویی راه انداختند و ارادهٔ قتلش را کردند. ناچار در منزل عبدالحسین میرزا فرمانفرما که والی فارس بود پناهنده شد و فرمانفرما او را پنهانی به اصفهان فرستاد. اقامت دشتی در اصفهان هم مانند شیراز کوتاه بود و بعد از پنج ماه به تهران رفت.
دشتی در مقام ناشر هفته نامه «ستاره ایران» در تهران مشغول به کار گشت. در همین زمان بود که او به عنوان یکی از منتقدین قرارداد ۱۹۱۹ میلادی، نخستین امکان را برای فعالیت در زمینه سیاست بدست آورد. او که در پی انتقادهای خویش در زمینه قرارداد ۱۹۱۹ برای نخستین بار با اقامت در زندان آشنا شده بود، سه بار دیگر محکوم به حبس شد و سرانجام به عراق تبعید گردید. دوره دوم اقامت او در زندان در پی کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ بود او بسان بسیاری از فعالان سیاسی دیگر در آن دوره بازداشت شد و تا پایان دولت نود روزه ضیاءالدین طباطبایی در زندان ماند.

نقل قول ها

علی دشتی (۱۱ فروردین ۱۲۷۶ در کربلا - ۲۵ دی ۱۳۶۰ در تهران) پژوهش گر، نویسنده، اندیشمند، مترجم، منتقد ادبی، روزنامه نگار، دیپلمات ایرانی، از اعضای مجلس شورای ملی و مجلس سنای ایران در دوره ای از سلسله پهلوی بود.
• «این بد است، من هم می دانم بد است و شاید به همین جهت باشد که نه یک سیاستگر ماهر و نه یک داستان نویس زبر دست و نه در هیچ موضوعی صاحب تخصص نگردیده ام.»• «آن روزها تمام انرژی و جوانی و قطره قطره خون خود را صرف تقویت او ، تأیید فکر و سیاست او می کردم و خوشحال بودم که به تجدید حیات و عظمت ایران خدمت می کنم. اینک به پاداش این جهش کریمانه روح پر از ایمان و بی دریغ، حتی مثل یک حمال هم نمی توانم آزادانه نفس بکشم.»• «حسرت برید ای عقلای گیتی که به عقل و دانش خود افتخار می کنید، بر آن دیوانه ای که نمی فهمد و ادراک نمی کند.»• «تمدن قسمت اعظم بشر را بدبخت نموده، تا یک دسته را خوشبخت و سعادتمند نماید. باید این تمدن ظالم را ویران کرد و بر آثار و خرابه های آن، توحشی که نسبتاً به سعادت نزدیک تر باشد بر پا نمود.»• «من از کودکی در کربلا و در خانواده ای بسیار متعصب با خشکی ها و نادانی ها و فشارها بزرگ شده ام و دنیای منجمد قشریون را با همه وجودم لمس کرده ام و می دانم که تعصب چه بلائی است و وظیفه خود می دانم که آنچه در توان دارم با این بلا بجنگم.»• «می توان دید و دریافت که این بچه آخوند «شرور» چه جان پاک و روان تابناکی داشته است. او از نسل کهن بود ولی به شهادت نوشته هایش و سیری که در آثار بزرگان شعر و ادب ایران داشت، نشان داد که کوشش های موفقی نیز در نوآوری داشته است… سیاستمداران پیرامون خود را مجموعه ای از بادکنک های سیاسی می دید و در درون و بیرون، سیاست را از چپ چپ تا راست راست که خودش نیز در حاشیه آن بود می کاوید و از پوچی و بیهودگی این دستگاه ابلهِ ابله پسندِ ابله پرورِ ابله پایگاه… به ادبیات بلند و والای فارسی پناه می برد و در شخصیت های حافظ و رومی و فردوسی و خیام و سعدی و رنج های آنان خیره می ماند.» -> محمد عاصمی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] علی دشتی، (۱۲۷۳ش/۱۳۱۲ق) نویسنده، مترجم، روزنامه نگار، دیپلمات ایرانی و از اعضای مجلس شورای ملی و مجلس سنای ایران در دوره پهلوی بود. سفارت دولت شاهنشاهی ایران در لبنان و مصر از مسئولیت های دیگر اوست. او پس از انقلاب اسلامی ایران، در سال ۱۳۵۷ دوبار به خاطر نوشتن کتاب بیست و سه سال زندانی شد و بعد از مدتی به دلیل کهولت و بیماری و شکستگی پا آزاد شد.
علی دشتی در ۱۱ فروردین (۱۲۷۳ش/۱۳۱۲ق) در کربلا زاده شد. پدرش شیخ عبدالحسین دشتستانی، روحانی خوش نام و مورد احترامی که هم در عتبات و هم در دشتستان و بوشهر زندگی می کرد. شیخ علی دشتی تحصیلات خود را در مدرسه حسینی ایرانیان در عتبات تا مقطع سطح به پایان برد و مدتی در دروس خارج نیز تلمذ کرد.
رکن زاده آدمیت، محمدحسین، دانشمندان سخن سرایان فارس، تهران، کتابخانه خیام، ۱۳۳۸، ج۲، ص۵۴۱.
علی دشتی در فضایی پرآشوب به دنیای سیاست و مطبوعات وارد شد. فعالیت روزنامه نگاری را در شهر شیراز و در روزنامه فارس، به مدیریت «فضل الله بنان شیرازی»، آغاز کرد؛ ولی اندکی بعد مقاله ای از او منتشر شد که به نوشته «رکن زاده آدمیت» عامه نپسندیدند و هیاهویی راه انداخته، اراده قتلش را کردند. ناچار در منزل «عبدالحسین میرزا فرمانفرما» که در آن وقت والی فارس بود؛ پناهنده شد و فرمانفرما به حمایت او برخاست و پنهانی روانه اصفهانش کرد.
رکن زاده آدمیت، محمد حسین، دانشمندان سخن سرایان فارس، تهران، کتابخانه خیام، ۱۳۳۸، ج۲، ص۵۴۷.
در ۲۹ شوال (۱۳۳۶ق) «میرزا حسن خان وثوق الدوله» برای دومین بار، ریاست دولت را به دست گرفت. در این زمان جنگ جهانی اول به پایان خود رسید. پایانی سرنوشت ساز که طلوع عصر نوینی از سلطه نواست عماری را برای منطقه خاورمیانه و از جمله ایران رقم می زد. سرانجام در ۱۱ نوامبر ۱۹۱۸ جنگ خاتمه یافت و حدود ۸ ماه بعد در ۹ اوت ۱۹۱۹م دولت «وثوق الدوله» قرداد معروف ۱۹۱۹ را در تهران با «سرپرسی کاکس» نماینده وزارت امورخارجه بریتانیا منعقد کرد.در (۱۳ ذیعقده) ۱۳۳۷ دولت «وثوق الدوله» متن قرداد را در روزنامه های رعد و ایران که ناشر افکار دولت بودند؛ منتشر کرد و اندکی بعد موجی بزرگ بر ضد آن به پاخاست. به نوشته دشتی، در مقاله (دشتی را بهتر بشناسید) در زمان شروع غوغای ضد قرارداد یکی دو ماه از اقامتش در اصفهان می گذشت و او از همین زمان در شماره نخست هفته نامه میهن پس از کسب اجازه از آقای «بنان السلطان» مقالاتی علیه قرداد نوشت؛ ولی اندکی بعد در معیت آقای «حاج آقای شیرازی» عازم تهران شد.
اخراج از ایران
...


کلمات دیگر: