کلمه جو
صفحه اصلی

اقراض

فرهنگ فارسی

قرض دادن، وام دادن
( مصدر ) وام دادن قرض دادن .

لغت نامه دهخدا

اقراض. [ اِ ] ( ع مص ) وام دادن. ( منتهی الارب ) ( ترجمان القرآن )( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ) ( صراح اللغة ). قرض دادن : و اقرضوا اﷲ قرضاً حسناً. ( قرآن 18/57 ). || در پاداش کسی جدا کردن پاره ای از زمین و جز آن. || پیش فرستادن نیکی و بدی را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] قرض دادن را اقراض گویند. از آن در باب های قرض، دین و رهن سخن گفته شده است.
اقراض در اصل، جایز است، لیکن با پیدایش عوارضی، واجب، مستحب و یا حرام می شود.
اقراض مستحب
قرض دادن به مؤمن به ویژه نیازمند، مستحب مؤکّد است.
اقراض واجب و حرام
قرض دادن اگر کمک به انجام گناه باشد، حرام است. اقراض مال یتیم حتی برای ولیّ او نیز حرام است، مگر مصلحت یتیم در آن باشد، و در صورتی که حفظ مال وی متوقّف بر اقراض باشد، واجب است.


پیشنهاد کاربران

دیون


کلمات دیگر: