کلمه جو
صفحه اصلی

غیبت صغری

دانشنامه عمومی

غیبت صغری در ادبیات شیعی به معنای غایب شدن کوتاه مدت است و بنابر اعتقادات شیعیان دورانی است که در آن مهدی زندگانی مخفی و فقط از طریق نمایندگان چهارگانه خود با شیعیان ارتباط داشته است. این دوره از سال ۲۶۰ ه‍.ق (۸۷۴ م) آغاز و در ۳۲۹ ه‍.ق (۱- ۹۴۰ م) پایان یافته است..
پیشوای یازدهم شیعیان، مدت شش ساله امامت خود را در خفا و تقیه زندگی می کرد؛ زیرا خلیفه وقت، معتمد عباسی، ارتباطات او را محدود کرده بود و از طریق جاسوسان خود، وی را به شدت زیر نظر داشت. از این رو، بیشتر شیعیان از تماس با او محروم بودند و صرفاً برگزیدگانی از شیعیان می توانستند شخصاً با او در تماس باشند. امام حسن عسکری سرانجام در سال ۲۶۰ق/ ۸۷۴م به قتل رسید.
از دیدگاه امامیه سلسله امامت با امام دوازدهم خاتمه می یابد. بنابر منابع کهن امامیه، پیشوای یازدهم شیعیان امام مهدی فرزند خویش را به صورت علنی به امامت بعد از خود منصوب نکرد؛ بلکه به اشاره و تنها به برخی خواص او را معرفی کرد. از سوی دیگر، پیروان امام از ستم عباسیان به ستوه آمده بودند. خلیفه معتمد در جستجوی فرزند پیشوای یازدهم شیعیان بود و می کوشید تا او را بیابد و دستگیر کند. باورهای شیعیان درباره حجت بن الحسن در سطح جامعه مشهور و مطرح بود؛ از جمله آنکه آنان در انتظار قیام او هستند. از این رو، پیشوای یازدهم شیعیان فرزند خویش را پنهان می ساخت و تنها برخی از خواص توانستند فرزند امام را ببینند.
در منابع روایی امامیه نام و گواهی بسیاری از شیعیان که فرزند پیشوای یازدهم شیعیان را به چشم خود دیده اند، ثبت و ضبط شده است. بنابر روایتی منسوب به محمد بن عثمان، سفیر دوم پیشوای دوازدهم،امام عسکری چهل نفر از پیروان مورد اعتماد خود را گرد هم آورد و فرزندش را به آنها نشان داد.
پس از کشته شدن پیشوای یازدهم شیعیان در سال ۲۶۰ق.، فرزندش امام مهدی بر پیکر پدر نماز گزارد و از آن روز غیبت صغری آغاز شد و تا سال ۳۲۹ق. ادامه یافت. برخی منابع این دوره را «غیبت صغیره» و برخی دیگر «غیبت صغری» خوانده اند. پس از مرگ حسن عسکری (امام یازدهم شیعیان) در سال ۲۶۰ هجری و سن ۲۸ سالگی، از آنجا که حسن عسکری برخلاف سایر امامان شیعه —که در زمان حیاتشان جانشین بعدی را تعیین کرده بودند— بطور علنی جانشینی برای خود برجای نگذاشته بود، بحران فکری و اعتقادی بزرگی در میان پیروان امام شیعه بوجود آمد. در این دوران که به «سال های حیرت» موسوم است، شیعیان به فرقه های متعددی منشعب شدند. عده ای از شیعیان اعتقاد داشتند که از امام حسن عسکری فرزندی باقی نمانده است یا این فرزند در گذشته است؛ بسیاری از شیعیان امامت جعفر برادر حسن عسکری را پذیرفتند و گروه هایی نیز متوجه فرزندان و نوادگان امامان نهم و دهم شیعه شدند. اما اصحابی از حسن عسکری چنین گفتند که «وی پسری داشته که جانشینی مشروع برای امامت است». طبق گفتهٔ عثمان بن سعید، این پسر مخفی نگاه داشته شده بود، چرا که ترس آن می رفت که توسط دولت دستگیر شود و به قتل برسد. دیدگاه این گروه که در ابتدا دیدگاه اقلیت شیعه بود، به مرور به دیدگاه تمامی شیعیان امامی تبدیل شد که شیعیان دوازده امامی فعلی اند.
از دیدگاه تاریخی، باور به دوازده امام و اینکه امام دوازدهم همان مهدی موعود است بطور تدریجی در میان شیعیان تکامل یافت. به نظر می رسد مدتی طول کشید تا این نظریه به صورتبندی نهایی خود برسد و پس از آن هم توجیه ها و تبیین های دینی گسترده ای در موردش ارائه شد. شیعیان با دو رویکرد حدیثی و کلامی به تبیین نظریهٔ غیبت برخاستند. کلینی (و. ۳۲۹ ه. ق. / ۹۴۱ م). در احادیث باب غیبت کتاب اصول کافی —که در خلال دوره سفرا (موسوم به غیبت صغری) گرد آورد— به موضوع غیبت و علت آن پرداخت. به خصوص نعمانی در کتاب الغیبه به تبیین نظریه غیبت از طریق احادیث پرداخت و او برای نخستین بار اصطلاحات «غیبت صغری» و «غیبت کبری» را به کار برد. پس از وی ابن بابویه (و.۹۹۱-۹۹۲) در کتاب کمال الدین در خصوص گردآوری احادیث مربوط به امام دوازدهم و غیبت وی کوشید. از دیگر سو، متخصصان علم کلام از جمله شیخ مفید (و. ۴۱۳ ه. ق. / ۱۰۲۳ م). و شاگردانش بخصوص سید مرتضی (۱۰۴۴-۱۰۴۵) به تدوین نظریات کلامی امامت جهت تبیین ضرورت وجود امام زنده در شرایط غیبت پرداختند.

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:امام مهدی (عج) (سامرا ۲۵۵ق)

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] غیبت صغری در ادبیات شیعی به معنای غایب شدن کوتاه مدت است و بنابر اعتقادات شیعیان دورانی است که در آن حضرت مهدی (علیه السلام) زندگانی مخفی و فقط از طریق نمایندگان چهارگانه خود با شیعیان ارتباط داشته است. این دوره از سال ۲۶۰ ه .ق (۸۷۴ م) آغاز و در ۳۲۹ ه .ق (۱- ۹۴۰ م) پایان یافته است.
امام مهدی (عجّل الله فرجه الشریف) در کجا و چگونه غایب شد؟ آیا در سرداب منزل پدرش غایب شد و هنوز نیز در آنجاست؟ در این باره به شیعه تهمت هایی زده اند؛ می گویند شیعه معتقد است ماموران خلیفه عباسی به منزل حضرت در سامرا هجوم آوردند تا او را دستگیر کنند و آن حضرت در آن هنگام در سرداب از دیده ها پنهان شد این داستان چنان شهرت یافته که امام را «صاحب سرداب» لقب داده اند. در حالی که در منابع شیعی هیچ نامی از سرداب نیست. نویسندگان اهل سنت بر این نظر اصرار می ورزند و متاسفانه این سخن دستاویزی برای حمله برخی از آنان به تشیع گردیده است. آنان پنداشته اند که شیعیان در میان سرداب امام خود را می جویند و ظهورش را از آن نقطه انتظار می کشند. واقع قضیه این است که امام مهدی (عجّل الله فرجه الشریف) از هنگام ولادت در اختفا به سر می برد و بعد از نماز گزاردن به پیکر پاک پدر و دفن آن حضرت وارد منزل شد و دیگر کسی آن حضرت را در اجتماع و در جمع مردم ندید. خانه ای که از آن سخن گفته می شود، دو قسمت داشت، یک قسمت برای مردان و قسمت دیگر برای خانم ها و یک سرداب هم زیر اتاقها قرار داشت که در ایام گرما اهل خانه در آن سرداب زندگی می کردند. شیعه این خانه و سرداب را محترم می دارد؛ زیرا برخی از امامانشان در این خانه زندگی می کردند و امام هادی و امام عسکری و نیز امام مهدی (عجّل الله فرجه الشریف) در همین خانه، خداوند سبحان را عبادت می کردند. این یک امر عقلانی و طبیعی است که به جهت علاقه ای که به پیشوای دینی خود دارند متعلقات او را هم محترم بشمارند. پس سخن غیبت حضرت در سرداب، بهتانی بیش نیست و هیچ یک از بزرگان شیعه چنین باوری ندارند.
وضعیت عصر غیبت
برای شناخت هر چه بهتر تاریخ سیاسی عصر غیبت صغری و دست یافتن به تحلیلی صحیح و جامع در مورد این دوره، و پی بردن به علل و زمینه های غیبت امام دوازدهم (عجّل الله فرجه الشریف) و در نهایت عمق موضع گیری های امام، بررسی وضعیت سیاسی، اجتماعی و فکری این عصر در آستانه غیبت امام (علیه السّلام) ضروری است. عصر عباسیان: خلافت عباسیان بیش از پنج قرن(از ۱۳۲ ه ق تا ۷۹۴ هـ ق) به طول انجامید. مورّخان، تاریخ خلافت عباسیان را به ۴ دوره تقسیم کرده اند. آنچه که در این فصل مورد نظر ما است بررسی عصر عباسیان دوّم، یعنی از ابتدای خلافت متوکل، تا شروع غیبت صغری (۲۶۰ هـ ق) است. وضعیت سیاسی، اجتماعی و فکری این دوره:
← وضعیت سیاسی
نتیجه و خلاصه: برای پی بردن به علل و زمینه های غیبت و دست یافتن به تحلیلی جامع و صحیح، مروری به وضعیت سیاسی و اجتماعی و فکری عصر عباسیان دوّم و دوره مرکزیت سامرّا در آستانه غیبت امام زمان (عجّل الله فرجه الشریف) لازم است و آنچه از لحاظ وضعیت سیاسی قابل توجه است، ستمگری های خلفای عباسی، اذیت و آزار علویان و شیعیان از طرف حکومت، جایگاه نداشتن شیعیان در معادلات سیاسی، حکومت و آنچه از لحاظ وضعیت اجتماعی قابل ذکر است دو قطبی شدن جامعه و تقسیم آن به لحاظ مالی و اقتصادی به دو قشر محروم و برخوردار، همچنین از لحاظ وضعیت فکری، چرخش فکری آشکارِ متوکل از اعتزال به اهل حدیث و سرکوبی معتزله و شیعیان جلب توجه می کند، حال در چنین شرایط حادّ سیاسی، اجتماعی و فکری است که مخفی بودن امام زمان (عجّل الله فرجه الشریف) لازم و ضرورت پیدا می کند.
عدم امتداد غیبت صغری
...


کلمات دیگر: