[ویکی فقه] عنایت در لغت مصدر عنی یعنی و به معنای توجه کردن، اهمیت دادن و سستی نکردن است.
عنایت در اصطلاح فلاسفه دو کاربرد دارد:
← کاربرد های عنایت
← اثبات عنایت ذاتی خداوند
چنان که پیداست لازمه عنایت ذاتیه، عنایت فعلیه یا همان نظام احسن است و نظام احسن، یعنی نظام موجود در ممکنات به گونه ای است که هر موجود، بتواند به بهترین وجه ممکن خود برسد و این نکته خود موجب شده است که شبهه ای مطرح شود و آن اینکه این شروری که در عالم مادی موجود است آیا با نظام احسن یا عنایت فعلی خداوند منافات ندارد؟ پاسخ این شبهه در بحث جداگانه ای تحت عنوان"مساله شر" مطرح شده است و اجمال آن این است که شرور دو قسم اند: الف. شر اخلاقی: که عبارت است از شری که عوامل انسانی در آنها دخالت دارد مانند: قتل ، دزدی و... ب. شرطبیعی: که عبارتست از شری که عوامل انسانی در آنها دخالت ندارد مانند: سیل ، زلزله و... در پاسخ به شرور اخلاقی، پاسخ اصلی این است که این شرور لازمه اختیار انسانی است. به این معنا که خداوند اراده کرده است که انسان با اختیار خود به بالاترین درجات کمال برسد و این خود بالاترین کمال است، هر چند لازمه این کمال آن است که خداوند مانع افعال اختیاری انسان نشود. حتی برخی از متکلمان مسیحی مانند" الوین پلنتینگا " نیز این جواب را به نحو شایسته پذیرفته و تبیین نموده است. اما نسبت به شرور طبیعی از طرف متفکران مسلمان و متفکران غیر مسلمان پاسخ های گوناگونی داده شده است. یکی از مهم ترین پاسخها این است که این شرور اندک، لازمه آفرینش جهان مادی هستند. اگر بخواهیم این همه خیر در عالم وجود داشته باشد، لاجرم در کنار این خیرات کثیره، یک سری شرور اندک نیز باید موجود باشد که از تزاحم عوامل طبیعی با یکدیگر حاصل می شوند و البته این شرور نسبی بوده و در مقایسه با خیرات کثیره، بسیار اندک هستند؛ یعنی در برابر شرور طبیعی باید گفت: در برابر خداوند دو گونه متصور و ممکن است: ۱. عالم را خلق نکند. ۲. عالم را خلق کند. (همراه این شرور اندک) چنان که گذشت عدم خلق خداوند با فیاضیت او منافات دارد؛ چون خدایی را که فلاسفه و متکلمان اثبات می کنند فیاض علی الاطلاق است و معقول نیست که به خاطر شروری اندک، فیض خود (که شامل این همه خیر در عالم است) را دریغ کند.
عنایت در اصطلاح فلاسفه دو کاربرد دارد:
← کاربرد های عنایت
← اثبات عنایت ذاتی خداوند
چنان که پیداست لازمه عنایت ذاتیه، عنایت فعلیه یا همان نظام احسن است و نظام احسن، یعنی نظام موجود در ممکنات به گونه ای است که هر موجود، بتواند به بهترین وجه ممکن خود برسد و این نکته خود موجب شده است که شبهه ای مطرح شود و آن اینکه این شروری که در عالم مادی موجود است آیا با نظام احسن یا عنایت فعلی خداوند منافات ندارد؟ پاسخ این شبهه در بحث جداگانه ای تحت عنوان"مساله شر" مطرح شده است و اجمال آن این است که شرور دو قسم اند: الف. شر اخلاقی: که عبارت است از شری که عوامل انسانی در آنها دخالت دارد مانند: قتل ، دزدی و... ب. شرطبیعی: که عبارتست از شری که عوامل انسانی در آنها دخالت ندارد مانند: سیل ، زلزله و... در پاسخ به شرور اخلاقی، پاسخ اصلی این است که این شرور لازمه اختیار انسانی است. به این معنا که خداوند اراده کرده است که انسان با اختیار خود به بالاترین درجات کمال برسد و این خود بالاترین کمال است، هر چند لازمه این کمال آن است که خداوند مانع افعال اختیاری انسان نشود. حتی برخی از متکلمان مسیحی مانند" الوین پلنتینگا " نیز این جواب را به نحو شایسته پذیرفته و تبیین نموده است. اما نسبت به شرور طبیعی از طرف متفکران مسلمان و متفکران غیر مسلمان پاسخ های گوناگونی داده شده است. یکی از مهم ترین پاسخها این است که این شرور اندک، لازمه آفرینش جهان مادی هستند. اگر بخواهیم این همه خیر در عالم وجود داشته باشد، لاجرم در کنار این خیرات کثیره، یک سری شرور اندک نیز باید موجود باشد که از تزاحم عوامل طبیعی با یکدیگر حاصل می شوند و البته این شرور نسبی بوده و در مقایسه با خیرات کثیره، بسیار اندک هستند؛ یعنی در برابر شرور طبیعی باید گفت: در برابر خداوند دو گونه متصور و ممکن است: ۱. عالم را خلق نکند. ۲. عالم را خلق کند. (همراه این شرور اندک) چنان که گذشت عدم خلق خداوند با فیاضیت او منافات دارد؛ چون خدایی را که فلاسفه و متکلمان اثبات می کنند فیاض علی الاطلاق است و معقول نیست که به خاطر شروری اندک، فیض خود (که شامل این همه خیر در عالم است) را دریغ کند.
wikifeqh: عنایت_الهی