بیگم ، لقب اشرافی ترکی است .این عنوان که در کتیبه های اُرخون و متون اویغوری نیز مشاهده می شود و با استنباط از منابع شرقی و غربی پیش از قبول اسلام، و بعد از آن نیز، در میان قبایل گوناگون و دولتهای ترک رواج داشته است، گروهی از زبانشناسان ادعا می کنند که این عنوان از عنوان کهن پِک چینیها گرفته شده است؛ ولی در مقابل، عده ای از محققان نیز احتمال می دهند که این واژه همان بَغ است که به شاهان ساسانی اطلاق می شده و به معنای خداوند است .
مریم بیگم (شاه صفی)
مریم بیگم (شاه طهماسب)
مریم بیگم (شاه سلطان حسین)
مریم بیگم مادر کریم خان زند
مریم بیگم دختر شیخ علی خان زند ، همسر فتحعلی شاه قاجار
مریم بیگم ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
مریم بیگم (شاه صفی)
مریم بیگم (شاه طهماسب)
مریم بیگم (شاه سلطان حسین)
مریم بیگم مادر کریم خان زند
مریم بیگم دختر شیخ علی خان زند ، همسر فتحعلی شاه قاجار
مریم بیگم ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
wiki: مشهد در دوره صفویه (نشریه الکترونیکی شمسه)». آستان قدس رضوی. دریافت شده در ٦ تیر ۱۳۹٦.
"روایت وقف مدرسه علمیه نواب توسط نوه شاه عباس صفوی". خبرگزاری فارس. 2014-01-08. Retrieved 2017-06-27.
R. Matthee (2008). "SAFAVID DYNASTY". ]. online edition. Retrieved 27 June 2017. URL–wikilink conflict (help)
Matthee (2015). "SOLṬĀN ḤOSAYN". ]. online edition. Retrieved 26 June 2015. URL–wikilink conflict (help)
Masashi Haneda and Rudi Matthee (2006). "ISFAHAN vii. SAFAVID PERIOD". ]. online edition. Retrieved March 30, 2012. URL–wikilink conflict (help)
مریم بیگم در حدود سال ۱۶۴۰ در کاخ چهل ستون اصفهان به دنیا آمد. مادر او آنا خانم شاهدختی گرجی بود. او تنها خواهر تنی شاه عباس دوم بود. او آموزش های خود را در نزد بهترین عالمان آن زمان دید. او به فرمان برادرش با صدرعامه ازدواج کرد و بسیار مورد اذیت و آزار برادرش بود تا اینکه او از دنیا رفت و مقام مریم افزایش یافت، او پس از مرگ همسرش به ساروخان سهندلو دل بست، عشق آن دو در میان درباریان پیچید و به گوش شاه رسید و شاه برای اینکه از این موضوع اطمینان حاصل کند عمه خود را به نزدش خواند و نام چندین شخص برای ازدواج با وی را آورد ولی شاهدخت نپذیرفت سپس شاه سلیمان نام ساروخان را آورد و مریم بیگم با اشتیاق قبول کرد سپس شاه دستور داد تا برای عروسی آماده شود و در همان شب سر بریده سده ساروخان را به عمه اش هدیه کرد و به او تذکر داد و مریم بیگم نیز در رفتار خود دقت کرد و یکی از مشاوران شاه شدو پس از مرگ او فرزند بزرگ و زودباور او را به نام سلطان حسین به سلطنت رساند و بر عباس میرزا پسر دوم و سلحشور شاه ترجیح داد.
مریم بیگم از پشت صحنه زمام امور سیاسی را در دست گرفت و شاه سلطان حسین صفوی که به ناتوانی و زبونی معروف بود به صورت فردی بی اراده در دست او درآمد. در تمام دوران سلطنت شاه سلطان حسین، مریم بیگم سهم بسیار بزرگی از قدرت داشت، به نحوی که تنها با فشار او شاه برای مقابله با مهاجمین ابدالی اقدام کرد. و در اکتبر ۱۷۱۷ میلادی؛ که عمانی ها بحرین را مورد حمله قرار دادند، وی نه تنها شاه را وادار به تجهیز سپاه نمود، حتی از دارایی خود سپاه آراست. هنگامی که سلطان حسین، برای ارامنه اصفهان بیرون آمدن هنگام باران را ممنوع کرد باعث نجس شدن مسلمانان نشوند، باز دخالت مریم بیگم بود که فرمان را لغو کرد. هنگام تاجگذاری، شاه سلطان حسین به خواست علامه مجلسی می گساری را ممنوع کرد. او که نفوذ بسیاری در شاه داشت از وی خواست می گساری، جنگ طوایف و دسته ها و کبوتربازی را با صدور فرمانی متوقف سازد. شاه پذیرفت و دستور انهدام تمامی مشروب فروشی ها را داد. این فرمان بر عمه پدر شاه ناگوار گردید و تصمیم گرفت با به اجرا گذاشتن نقشه ای با این فرمان به مقابله برخیزد. از این جهت قرار بر این شد مریم بیگم تمارض کند و به شاه اطلاع داده شود تنها راه نجاتش بر حسب تجویز اطبای معالج، نوشیدن کمی باده است. نصیحت های مریم بیگم هم شاه را نسبت به امور کشوری هوشیار نکرد و زمینه های سقوط دولت صفویه فراهم گشت.سرانجام مریم بیگم در سال ۱۷۱۹ در سن ۷۸ سالگی از دنیا رفت و در مشهد دفن شد.
از اقدامات وی در اصفهان تأسیس مدرسه مریم بیگم در محله حسن آباد (سال ۱۷۰۳ م)و مسجد مریم بیگم جنب دروازه دولت (خیابان طالقانی، کوچه مقابل مسجدباب الرحمه) می باشد. این بانو علاوه بر موارد فوق موقوفات بسیاری برای آبادانی شهر و رفاه طلاب حوزه های علمیه معین کرد. شیخ رضی الدین محمد بن بهاء الدین محمد بن حسنعلی بن ملا عبدالله ششتری (شوشتری) اصفهانی کتاب شرح ادعیة السّر را به جهت او تألیف کرده است.
"روایت وقف مدرسه علمیه نواب توسط نوه شاه عباس صفوی". خبرگزاری فارس. 2014-01-08. Retrieved 2017-06-27.
R. Matthee (2008). "SAFAVID DYNASTY". ]. online edition. Retrieved 27 June 2017. URL–wikilink conflict (help)
Matthee (2015). "SOLṬĀN ḤOSAYN". ]. online edition. Retrieved 26 June 2015. URL–wikilink conflict (help)
Masashi Haneda and Rudi Matthee (2006). "ISFAHAN vii. SAFAVID PERIOD". ]. online edition. Retrieved March 30, 2012. URL–wikilink conflict (help)
مریم بیگم در حدود سال ۱۶۴۰ در کاخ چهل ستون اصفهان به دنیا آمد. مادر او آنا خانم شاهدختی گرجی بود. او تنها خواهر تنی شاه عباس دوم بود. او آموزش های خود را در نزد بهترین عالمان آن زمان دید. او به فرمان برادرش با صدرعامه ازدواج کرد و بسیار مورد اذیت و آزار برادرش بود تا اینکه او از دنیا رفت و مقام مریم افزایش یافت، او پس از مرگ همسرش به ساروخان سهندلو دل بست، عشق آن دو در میان درباریان پیچید و به گوش شاه رسید و شاه برای اینکه از این موضوع اطمینان حاصل کند عمه خود را به نزدش خواند و نام چندین شخص برای ازدواج با وی را آورد ولی شاهدخت نپذیرفت سپس شاه سلیمان نام ساروخان را آورد و مریم بیگم با اشتیاق قبول کرد سپس شاه دستور داد تا برای عروسی آماده شود و در همان شب سر بریده سده ساروخان را به عمه اش هدیه کرد و به او تذکر داد و مریم بیگم نیز در رفتار خود دقت کرد و یکی از مشاوران شاه شدو پس از مرگ او فرزند بزرگ و زودباور او را به نام سلطان حسین به سلطنت رساند و بر عباس میرزا پسر دوم و سلحشور شاه ترجیح داد.
مریم بیگم از پشت صحنه زمام امور سیاسی را در دست گرفت و شاه سلطان حسین صفوی که به ناتوانی و زبونی معروف بود به صورت فردی بی اراده در دست او درآمد. در تمام دوران سلطنت شاه سلطان حسین، مریم بیگم سهم بسیار بزرگی از قدرت داشت، به نحوی که تنها با فشار او شاه برای مقابله با مهاجمین ابدالی اقدام کرد. و در اکتبر ۱۷۱۷ میلادی؛ که عمانی ها بحرین را مورد حمله قرار دادند، وی نه تنها شاه را وادار به تجهیز سپاه نمود، حتی از دارایی خود سپاه آراست. هنگامی که سلطان حسین، برای ارامنه اصفهان بیرون آمدن هنگام باران را ممنوع کرد باعث نجس شدن مسلمانان نشوند، باز دخالت مریم بیگم بود که فرمان را لغو کرد. هنگام تاجگذاری، شاه سلطان حسین به خواست علامه مجلسی می گساری را ممنوع کرد. او که نفوذ بسیاری در شاه داشت از وی خواست می گساری، جنگ طوایف و دسته ها و کبوتربازی را با صدور فرمانی متوقف سازد. شاه پذیرفت و دستور انهدام تمامی مشروب فروشی ها را داد. این فرمان بر عمه پدر شاه ناگوار گردید و تصمیم گرفت با به اجرا گذاشتن نقشه ای با این فرمان به مقابله برخیزد. از این جهت قرار بر این شد مریم بیگم تمارض کند و به شاه اطلاع داده شود تنها راه نجاتش بر حسب تجویز اطبای معالج، نوشیدن کمی باده است. نصیحت های مریم بیگم هم شاه را نسبت به امور کشوری هوشیار نکرد و زمینه های سقوط دولت صفویه فراهم گشت.سرانجام مریم بیگم در سال ۱۷۱۹ در سن ۷۸ سالگی از دنیا رفت و در مشهد دفن شد.
از اقدامات وی در اصفهان تأسیس مدرسه مریم بیگم در محله حسن آباد (سال ۱۷۰۳ م)و مسجد مریم بیگم جنب دروازه دولت (خیابان طالقانی، کوچه مقابل مسجدباب الرحمه) می باشد. این بانو علاوه بر موارد فوق موقوفات بسیاری برای آبادانی شهر و رفاه طلاب حوزه های علمیه معین کرد. شیخ رضی الدین محمد بن بهاء الدین محمد بن حسنعلی بن ملا عبدالله ششتری (شوشتری) اصفهانی کتاب شرح ادعیة السّر را به جهت او تألیف کرده است.
wiki: شاه طهماسب یکم از حوریخان خانم بود که در سال ۱۵۵۱ میلادی در قزوین به دنیا آمد. او خواهر شاه اسماعیل دوم و شاه محمد خدابنده و هم چنین عمه شاه عباس یکم بود.
Babaie, Sussan (2004). Slaves of the Shah: New Elites of Safavid Iran. I.B.Tauris. pp. 1–218. ISBN 9781860647215.
مریم بیگم از زمان مرگ شاه طهماسب یکم تا سال ۱۵۷۸ در زمان حکومت برادرش شاه محمد خدابنده، در حرم شاهی زندگی می کرد و در این سال با فرمان ملکه خیرالنساء بیگم با خان احمد گیلانی ازدواج کرد. مریم بیگم از این ازدواج صاحب یک پسر، سَردار میرزا و یک دختر یاکهان بیگم شد. همسرش خان احمد در سال ۱۵۹۲ به دلیل شورش علیه شاه عباس یکم به عثمانی فرار کرد، مریم بیگم همراه با یاکهان بیگم به کاخ کاخ چهلستون قزوین منتقل شدند. مریم بیگم در سال ۱۵۹۵ امیر نعمت الله یزد نوران ازدواج کرد. در سال ۱۶۰۱ دخترش یاکهان بیگم به عقد شاه عباس درآمد ولی یک سال بعد به دلیل بیماری فوت شد. مریم بیگم در سال ۱۶۰۷ دچار بیماری شد و چندماه بعد در سال ۱۶۰۸ فوت شد. شاه عباس او را در کنار دخترش در مشهد دفن کرد.
Babaie, Sussan (2004). Slaves of the Shah: New Elites of Safavid Iran. I.B.Tauris. pp. 1–218. ISBN 9781860647215.
مریم بیگم از زمان مرگ شاه طهماسب یکم تا سال ۱۵۷۸ در زمان حکومت برادرش شاه محمد خدابنده، در حرم شاهی زندگی می کرد و در این سال با فرمان ملکه خیرالنساء بیگم با خان احمد گیلانی ازدواج کرد. مریم بیگم از این ازدواج صاحب یک پسر، سَردار میرزا و یک دختر یاکهان بیگم شد. همسرش خان احمد در سال ۱۵۹۲ به دلیل شورش علیه شاه عباس یکم به عثمانی فرار کرد، مریم بیگم همراه با یاکهان بیگم به کاخ کاخ چهلستون قزوین منتقل شدند. مریم بیگم در سال ۱۵۹۵ امیر نعمت الله یزد نوران ازدواج کرد. در سال ۱۶۰۱ دخترش یاکهان بیگم به عقد شاه عباس درآمد ولی یک سال بعد به دلیل بیماری فوت شد. مریم بیگم در سال ۱۶۰۷ دچار بیماری شد و چندماه بعد در سال ۱۶۰۸ فوت شد. شاه عباس او را در کنار دخترش در مشهد دفن کرد.
wiki: مریم بیگم (شاه طهماسب)