[ویکی اهل البیت] سریه بئر معونة. به فاصله پانزده روز حادثه جان گداز دیگری نظیر حادثه رجیع اتفاق افتاد که چنان که قبلا اشاره شد - در این حادثه سی و هشت نفر از مسلمانان جان خود را از دست داده و به خاک و خون افتادند، ابتدای ماجرا از این جا شروع شد که ابوبراء عامر بن مالک - یکی از بزرگان قبیله بنی عامر - به مدینه آمد و خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله شرفیاب شده و هدایایی تقدیم آن حضرت کرد.
پیامبر اسلام فرمود: من هدیه مشرکی را نمی پذیرم و اگر می خواهی هدیه تو را بپذیرم به دین اسلام درآی! ابوبراء اسلام را نپذیرفت اما اظهار دشمنی و مخالفتی هم با اسلام نکرد و در پاسخ آن حضرت عرض کرد: اگر گروهی از اصحاب و یاران خود را به سرزمین «نجد» و میان افراد ما بفرستی تا مردم آن جا را به اسلام دعوت کنند امید آن هست که ایشان دعوت تو را بپذیرند و به دین اسلام درآیند.
رسول خدا صلی الله علیه و آله که هنوز از غم و اندوه اصحاب رجیع بیرون نیامده بود به ابو براء فرمود: من از مردم نجد بر یاران خود بیمناکم! ابوبراء عرض کرد: من ایشان را در پناه خود قرار می دهم.
رسول خدا صلی الله علیه و آله چهل نفر از برگزیدگان اصحاب خود را به سرکردگی منذر بن عمرو به همراه ابو براء به سوی آنان گسیل داشت و در میان آن ها افراد بزرگی از مسلمانان چون: حارث بن صمه، حرام بن ملحان، عروة بن اسماء، نافع بن بدیل، عامر بن فهیره و دیگران وجود داشتند.
اینان به همراهی ابوبراء تا جایی به نام «بئر معونة» در نزدیکی قبیله بنی سلیم پیش رفتند و در آن جا فرود آمده گفتند: کیست که پیام پیغمبر اسلام و نامه آن حضرت را به مردم این ناحیه ابلاغ کرده و برساند؟
پیامبر اسلام فرمود: من هدیه مشرکی را نمی پذیرم و اگر می خواهی هدیه تو را بپذیرم به دین اسلام درآی! ابوبراء اسلام را نپذیرفت اما اظهار دشمنی و مخالفتی هم با اسلام نکرد و در پاسخ آن حضرت عرض کرد: اگر گروهی از اصحاب و یاران خود را به سرزمین «نجد» و میان افراد ما بفرستی تا مردم آن جا را به اسلام دعوت کنند امید آن هست که ایشان دعوت تو را بپذیرند و به دین اسلام درآیند.
رسول خدا صلی الله علیه و آله که هنوز از غم و اندوه اصحاب رجیع بیرون نیامده بود به ابو براء فرمود: من از مردم نجد بر یاران خود بیمناکم! ابوبراء عرض کرد: من ایشان را در پناه خود قرار می دهم.
رسول خدا صلی الله علیه و آله چهل نفر از برگزیدگان اصحاب خود را به سرکردگی منذر بن عمرو به همراه ابو براء به سوی آنان گسیل داشت و در میان آن ها افراد بزرگی از مسلمانان چون: حارث بن صمه، حرام بن ملحان، عروة بن اسماء، نافع بن بدیل، عامر بن فهیره و دیگران وجود داشتند.
اینان به همراهی ابوبراء تا جایی به نام «بئر معونة» در نزدیکی قبیله بنی سلیم پیش رفتند و در آن جا فرود آمده گفتند: کیست که پیام پیغمبر اسلام و نامه آن حضرت را به مردم این ناحیه ابلاغ کرده و برساند؟
wikiahlb: رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) چهل نفر از برگزیدگان اصحاب خود را به سرکردگی منذر بن عمرو به همراه ابو براء عامر بن مالک مکانی به نام بئر معونه در نزدیکی قبیله بنی سلیم فرستاد. تا یاران سرزمین نجد اسلام را قبول کنند.
ابو براء عامر بن مالک یکی از بزرگان قبیله بنی عامر به مدینه آمد و خدمت رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) شرفیاب شد، و هدایایی تقدیم آن حضرت کرد، پیغمبر اسلام فرمود: من هدیه مشرک را نمی پذیرم و اگر می خواهی هدیه تو را بپذیرم مسلمان شو.»ابوبراء اسلام را نپذیرفت و در پاسخ آن حضرت گفت: «اگر گروهی از اصحاب و یاران خود را به سرزمین نجد و میان افراد ما بفرستی تا مردم آنجا را به اسلام دعوت کنند امید هست که ایشان دعوت تو را بپذیرند، و به دین اسلام درآیند.»رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) فرمود: «من از مردم نجد بر یاران خود بیمناکم! » ابوبراء گفت: «من ایشان را در پناه خود قرار می دهم.»رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) چهل نفر از برگزیدگان اصحاب خود را به سرکردگی منذر بن عمرو به همراه ابوبراء به سوی آنان فرستاد. اینان به همراهی ابوبراء تا جایی به نام بئر معونه در نزدیکی قبیله بنی سلیم پیش رفتند و در آنجا فرود آمده گفتند: «کیست که پیام پیغمبر اسلام و نامه آن حضرت را به مردم این ناحیه برساند؟»حرام بن ملحان گفت: «من این ماموریت را انجام می دهم»، و به دنبال آن، نامه رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) را برداشته به نزد عامر بن طفیل رئیس قبیله بنی سلیم آمد و پیغام آن حضرت را ابلاغ کرد، امّا عامر نامه پیغمبر را نگشود و اعتنایی نکرد، حرام بن ملحان از نزد او برخاسته به نزد مردم آن سرزمین رفت و فریاد زد: «ای مردم! من فرستاده پیغمبر خدا هستم که به نزد شما آمده ام تا شما را به خدای یکتا و پیامبر او دعوت کنم تا به او ایمان آورید! »در همین حال مردم از میان خیمه بیرون ریختند و با نیزه به پهلوی حرام بن ملحان زدند و به دنبال آن عامر بن طفیل به میان قبیله بنی عامر آمده و از آنها برای کشتن فرستادگان رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) کمک خواست ولی آنان به احترام ابو براء، و پناهی که به مسلمانان داده بود حاضر به همکاری نشدند، عامر بن طفیل وقتی چنان دید از قبایل دیگر بنی سلیم استمداد کرد و آنها را با خود همدست ساخت و مسلمانان را محاصره نمودند. مسلمانان همگی به شهادت رسیدند جز کعب بن زید و عمرو بن امیه.عمرو بن امیه به سوی مدینه حرکت کرد و تا جایی به نام قرقرة الکدر پیش رفت و در آنجا به دو نفر از طایفه بنی عامر برخورد، و چون طایفه مزبور نسبتی با بنی سلیم داشتند، عمرو به فکر افتاد تا به نحوی آن دو را غافل گیر ساخته و به قتل رساند تا بدان مقدار انتقام خود را از بنی سلیم بگیرد. سپس به مدینه آمد و ماجرا را به اطلاع رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) رساند و چون بنی عامر با پیغمبر اسلام هم پیمان بودند. درمورد آن دو نفر که وی کشته بود فرمود: «آن دو نفر را نیز بیهوده به قتل رساندی و من باید طبق پیمانی که با بنی عامر دارم خون بهای آن دو نفر را بپردازم.» ابوبراء نیز از این که عامر بن طفیل عهد و امان او را شکسته بود به سختی غمگین شد و به گفته برخی از غُصّه هلاک گردید.
ابو براء عامر بن مالک یکی از بزرگان قبیله بنی عامر به مدینه آمد و خدمت رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) شرفیاب شد، و هدایایی تقدیم آن حضرت کرد، پیغمبر اسلام فرمود: من هدیه مشرک را نمی پذیرم و اگر می خواهی هدیه تو را بپذیرم مسلمان شو.»ابوبراء اسلام را نپذیرفت و در پاسخ آن حضرت گفت: «اگر گروهی از اصحاب و یاران خود را به سرزمین نجد و میان افراد ما بفرستی تا مردم آنجا را به اسلام دعوت کنند امید هست که ایشان دعوت تو را بپذیرند، و به دین اسلام درآیند.»رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) فرمود: «من از مردم نجد بر یاران خود بیمناکم! » ابوبراء گفت: «من ایشان را در پناه خود قرار می دهم.»رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) چهل نفر از برگزیدگان اصحاب خود را به سرکردگی منذر بن عمرو به همراه ابوبراء به سوی آنان فرستاد. اینان به همراهی ابوبراء تا جایی به نام بئر معونه در نزدیکی قبیله بنی سلیم پیش رفتند و در آنجا فرود آمده گفتند: «کیست که پیام پیغمبر اسلام و نامه آن حضرت را به مردم این ناحیه برساند؟»حرام بن ملحان گفت: «من این ماموریت را انجام می دهم»، و به دنبال آن، نامه رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) را برداشته به نزد عامر بن طفیل رئیس قبیله بنی سلیم آمد و پیغام آن حضرت را ابلاغ کرد، امّا عامر نامه پیغمبر را نگشود و اعتنایی نکرد، حرام بن ملحان از نزد او برخاسته به نزد مردم آن سرزمین رفت و فریاد زد: «ای مردم! من فرستاده پیغمبر خدا هستم که به نزد شما آمده ام تا شما را به خدای یکتا و پیامبر او دعوت کنم تا به او ایمان آورید! »در همین حال مردم از میان خیمه بیرون ریختند و با نیزه به پهلوی حرام بن ملحان زدند و به دنبال آن عامر بن طفیل به میان قبیله بنی عامر آمده و از آنها برای کشتن فرستادگان رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) کمک خواست ولی آنان به احترام ابو براء، و پناهی که به مسلمانان داده بود حاضر به همکاری نشدند، عامر بن طفیل وقتی چنان دید از قبایل دیگر بنی سلیم استمداد کرد و آنها را با خود همدست ساخت و مسلمانان را محاصره نمودند. مسلمانان همگی به شهادت رسیدند جز کعب بن زید و عمرو بن امیه.عمرو بن امیه به سوی مدینه حرکت کرد و تا جایی به نام قرقرة الکدر پیش رفت و در آنجا به دو نفر از طایفه بنی عامر برخورد، و چون طایفه مزبور نسبتی با بنی سلیم داشتند، عمرو به فکر افتاد تا به نحوی آن دو را غافل گیر ساخته و به قتل رساند تا بدان مقدار انتقام خود را از بنی سلیم بگیرد. سپس به مدینه آمد و ماجرا را به اطلاع رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) رساند و چون بنی عامر با پیغمبر اسلام هم پیمان بودند. درمورد آن دو نفر که وی کشته بود فرمود: «آن دو نفر را نیز بیهوده به قتل رساندی و من باید طبق پیمانی که با بنی عامر دارم خون بهای آن دو نفر را بپردازم.» ابوبراء نیز از این که عامر بن طفیل عهد و امان او را شکسته بود به سختی غمگین شد و به گفته برخی از غُصّه هلاک گردید.
wikifeqh: پیامبر(ص) جهت شناساندن اسلام به نزد قبایل بنی سلیم و بنی عامر فرستاده بود، در منطقه بئر معونه(چاه معونه) مورد حمله مشرکان قرار گرفتند. در این واقعه همه فرستادگان رسول خدا(ص) به جز دو نفر به شهادت رسیدند. پیامبر اکرم(ص) تا چندین روز در نماز صبح عاملان این کشتار را نفرین کرد.
ناحیه بئرمعونه مکانی در جنوب شرق مدینه، واقع در منطقه نجد است. این مکان در حد فاصل سکونتگاه دو قبیله بنی عامر و بنی سُلیم قرار داشته و به بنی سلیم نزدیکتر بوده است. قبایل بنی سلیم و بنی عامر از قبایل ساکن نجد بودند.
در صفر سال ۴ هجری قمری، ۳۶ ماه پس از هجرت و چهارماه پس از جنگ احد، ابو بَراء عامر بن مالک، بزرگ طایفه بنی عامر که در نجد زندگی می کردند، به مدینه آمد و به حضور پیامبر(ص) رسید و هدایایی تقدیم کرد؛ اما آن حضرت گفت که از مشرک هدیه نمی پذیرد و اسلام را بر وی عرضه داشت. ابوبراء به اسلام اظهار تمایل کرد و از پیامبر(ص) خواست تا به منظور پذیرش اسلام از سوی قبیله اش چند تن از یاران خود را به نجد بفرستد.
ناحیه بئرمعونه مکانی در جنوب شرق مدینه، واقع در منطقه نجد است. این مکان در حد فاصل سکونتگاه دو قبیله بنی عامر و بنی سُلیم قرار داشته و به بنی سلیم نزدیکتر بوده است. قبایل بنی سلیم و بنی عامر از قبایل ساکن نجد بودند.
در صفر سال ۴ هجری قمری، ۳۶ ماه پس از هجرت و چهارماه پس از جنگ احد، ابو بَراء عامر بن مالک، بزرگ طایفه بنی عامر که در نجد زندگی می کردند، به مدینه آمد و به حضور پیامبر(ص) رسید و هدایایی تقدیم کرد؛ اما آن حضرت گفت که از مشرک هدیه نمی پذیرد و اسلام را بر وی عرضه داشت. ابوبراء به اسلام اظهار تمایل کرد و از پیامبر(ص) خواست تا به منظور پذیرش اسلام از سوی قبیله اش چند تن از یاران خود را به نجد بفرستد.
wikishia: قرآن در سال چهارم هجری است که در سریه ای به همین نام در سرزمین نجد شرکت داشتند. برخی مفسران، نزول آیات ۱۶۹ - ۱۷۰ آل عمران: ۳ را درباره شهیدان سریه بئرمعونه دانسته اند.
wikifeqh: سریه_بئرمعونه_(قرآن)