کلمه جو
صفحه اصلی

رمکان

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان گلاشکرد از بخش کهنوج شهرستان جیرفت

فرهنگ معین

(رَ مْ ) (اِ. ) موی زهار.

لغت نامه دهخدا

رمکان . [ رَ ] (اِخ ) ابن درید گوید موضعی است . (از معجم البلدان ).


رمکان . [ رَ / رُ ] (اِ) موی زهار. (فرهنگ اسدی ) (صحاح الفرس ) (برهان ). رنبه . (فرهنگ اسدی ). رم . رومه . رنب . (از برهان ) :
رویت به ریشت اندر ناپیدا
چون کیر مرد غرچه به رمکان در.

منجیک (از فرهنگ اسدی ).



رمکان . [ رَ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گلاشکرد از بخش کهنوج شهرستان جیرفت در 70هزارگزی کهنوج و سر راه مالرو گلاشکرد به بافت . ناحیه ای است کوهستانی با آب و هوای معتدل و دارای 100 تن سکنه است . آب آن از رودخانه تأمین می شود و شغل اهالی زراعت و محصول آن غلات و خرما و انار و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


رمکان . [ رَ م َ ] (اِخ ) دهی است از بخش قشم شهرستان بندرعباس در 36هزارگزی غرب قشم و 12هزارگزی جنوب راه مالرو باسعید و قشم . جلگه ای است گرمسیر و مالاریایی و دارای 279 تن سکنه که بزبان عربی و فارسی سخن می گویند. آب آن از چاه و باران تأمین می شود و شغل اهالی صید ماهی و زراعت و محصول آن غلات و راه آن مالرو است . مزارع مخلص و باغ بالا از این ده محسوب می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


رمکان. [ رَ / رُ ] ( اِ ) موی زهار. ( فرهنگ اسدی ) ( صحاح الفرس ) ( برهان ). رنبه. ( فرهنگ اسدی ). رم. رومه. رنب. ( از برهان ) :
رویت به ریشت اندر ناپیدا
چون کیر مرد غرچه به رمکان در.
منجیک ( از فرهنگ اسدی ).

رمکان. [ رَ ] ( اِخ ) ابن درید گوید موضعی است. ( از معجم البلدان ).

رمکان. [ رَ م َ ] ( اِخ ) دهی است از بخش قشم شهرستان بندرعباس در 36هزارگزی غرب قشم و 12هزارگزی جنوب راه مالرو باسعید و قشم. جلگه ای است گرمسیر و مالاریایی و دارای 279 تن سکنه که بزبان عربی و فارسی سخن می گویند. آب آن از چاه و باران تأمین می شود و شغل اهالی صید ماهی و زراعت و محصول آن غلات و راه آن مالرو است. مزارع مخلص و باغ بالا از این ده محسوب می شود. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

رمکان. [ رَ م َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان گلاشکرد از بخش کهنوج شهرستان جیرفت در 70هزارگزی کهنوج و سر راه مالرو گلاشکرد به بافت. ناحیه ای است کوهستانی با آب و هوای معتدل و دارای 100 تن سکنه است. آب آن از رودخانه تأمین می شود و شغل اهالی زراعت و محصول آن غلات و خرما و انار و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

فرهنگ عمید

موهایی که اطراف اندام تناسلی مرد یا زن می روید، موی زهار، روم، رومه، رنب، رنبه.

دانشنامه عمومی

روستای رَمکان یکی از روستاهای توابع دهستان رمکان بخش مرکزیشهرستان قشم در استان هرمزگان واقع در جنوب ایران است.
کامله، القاسمی، بنت شیخ عبدالله، (تاریخ لنجة) مکتبة دبی للتوزیع، الامارات:، چاب دوم، انتشار سال ۱۹۹۳ میلادی. (به عربی).
روستای رمکان در ۲۸ کیلومتری جنوب غرب شهر قشم واقع شده است. این روستا به قلب جزیره معروف بوده و تقریباً در وسط جزیره قشم و در مسیر اصلی شمال به جنوب و شرق به غرب قرار دارد.طبق تقسیمات کشوری در سال ۱۳۶۶ دهستان رمکان یکی از دهستان های بخش مرکزی شهرستان قشم بوده و روستاهای جی جیان، کوشه، کاروان، باغ بالا، گربدان، توریان، زینبی، بنگالی،کردوا، تم سنتی، خالدین از توابع این دهستان بوده و روستای رمکان به عنوان مرکز دهستان می باشد.
وجه تسمیت این روستا به نام رَمَکان، گویند. بمعنای «رَمهَ» (گله)، گویند در دوران گذشته تمام ساکنان روستا دارای گله (رمه های) بز و گوسفند بوده اند، به صورتی که در هنگام ظهر در سایه تمام درختان موجود در گوشه وکنار روستا گله های بز و گوسفند مشاهده می شده است و در تمام سایه بان های روستا گله های بزرگ سایه می گرفته اند، بنا براین نام روستا رَمَگان گذاشته است، که به مرور زمان تخفیف یافته است.
طبق سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال 1395، جمعیت دهستان رمکان برابر با 24135 نفر و جمعیت روستای رمکان 4473 نفر و 1135 خانوار بوده است. که اکثر آنها از اهل سنت و از شاخه شافعی هستند یعنی از پیروان امام محمد ادریس شافعی می باشند و به زبان فارسی و گویش محلی تکلم می کنند. روستای رمکان که به عنوان مرکز این دهستان می باشد دارای ۱7 مسجد می باشد که بیشتر تعداد مسجد نسبت به سرانه جمعیتی را دارد.


کلمات دیگر: