کلمه جو
صفحه اصلی

شیث

فرهنگ اسم ها

(تلفظ: šeys) (در اعلام) نام پیغمبری است که فرزند آدم (ع) است می‌گویند که مخترع حروف هجائیه بوده است.


اسم: شیث (پسر) (عبری) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: šeys) (فارسی: شِيث) (انگلیسی: sheys)
معنی: از پیامبران الهی، نام سومین پسر آدم و حوا، ( اَعلام ) پسر سوم حضرت آدم ( ع ) به روایت تورات، می گویند او مخترع حروف هجائیه بوده است، ( در اعلام ) نام پیغمبری است که فرزند آدم ( ع ) است می گویند که مخترع حروف هجائیه بوده است، نام سومین پسر آدم و حوا که به عقیده مسلمانان مقام نبوت داشت

فرهنگ فارسی

سومین پسر آدم و حواکه بعقیده مسلمانان مقام نبوت داشت .

لغت نامه دهخدا

شیث. [ ش َ ] ( اِخ ) نام پیغمبر که پسر آدم ( ع ) بود. ( غیاث اللغات ). فرزند آدم ( ع )، وصی پدر و ولیعهد اوست و اول کسی که کعبه را بگل و سنگ بنا کرده و پنجاه صحیفه بر وی نازل شد و هفتصدودوازده سال زندگی کرد. بعد فوت در غار بوقبیس مدفون گشت. ( منتهی الارب ). نام پیغمبری است. ( مهذب الاسماء ) ( دمشقی ). او پسر آدم و حواست که در 130سالگی آدم برای او بوجود آمد و 912 سال بزیست. گویند که مخترع حروف هجائیه شیث بود. ( قاموس کتاب مقدس ). نام پسر آدم ابوالبشر که پیغامبری داشت. نام پیغامبری. لقب او،وصی و ولی عهد. ( یادداشت مؤلف ). شیث نبی پس از آدم ( ع ) اول شخصی که بتعلیم علوم و صنایع پرداخت و نهصدودوازده سال زندگی کرد. ( حبیب السیر چ خیام ج 1 ). شیث بن آدم ، گویند اول کسی بود که علم طب را از آدم به ارث برد. ( عیون الانباء ص 9 و 16 ). در عبری «شیث »، فرزند سوم آدم و حوا زمانی که آدم به سن 130سالگی رسیده بود پنج سال پس از قتل هابیل شیث بدنیا آمد و آدم اورا وصی و خلیفه خود قرار داد و ساعات شب و روز را به او آموخت و تمام بشر از نسل او هستند زیرا هابیل فرزند نیاورد و فرزندان قابیل در طوفان از میان رفتند. و گویند شیث تا هنگام مرگ در مکه مقیم بوده و بحج و عمره می رفته است و او خانه کعبه را با سنگ و گل بنا نمود و به پسرش انوش وصیت کرد و در غار کوه ابوقیس در جوار آدم و حوا مدفون گردید و 912 سال زندگی کرد و گویند او با خواهرش حزوره ازدواج نمود. روایات متأخر چنین نقل کنند که شیث از هر حیث شبیه آدم بودو قسمت عمده زندگی خود را در شام گذراند و برخی دیگر گویند که در شام متولد گردید و میرخوند در روضة الصفا پاره ای از دستورات و سنن ابداعی شیث را ذکر میکند. ( روضة الصفا چ بمبئی ج 1 ص 12 ). طبری نام او را،شث ، شاث نویسد و گوید شاث اسمی است که عبری و معنی شیث عطای الهی است یعنی بجای هابیل به آدم عطا گردید. ( از دایرةالمعارف اسلامی ). مؤلف تاریخ سیستان داستان شیث را چنین آورده : آدم چون خواست به حوا نزدیک گردد طهارت کردی... تا یک راه شیث پدر انبیا موجود گشت... آدم عهدی نوشت بر شیث و خدای را و فریشتگان را گواه کرد و اندروقت دو حله آوردند از بهشت بنور و رنگ خورشید و بر شیث بپوشیدند بفرمان باریتعالی و محویلةالبیضا را ایزدتعالی بزنی به وی داد که راست به حوا مانست و از شیث بار گرفت... و بیضا انوش را بیاورد. شیث آن ودیعت به انوش سپرد. رجوع به سفینة البحار قمی و تاریخ سیستان ص 40 و 41 و 42 لباب الالباب چ سعید نفیسی ص 19 و فارسنامه ابن البلخی ص 26 و نزهة القلوب ص 53 و حکمت الاشراق ص 304 و الکامل ج 1 ص 24 وتاریخ گزیده و مزدیسنا و... ص 171 شود :

شیث . [ ش َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن محمدبن حیدرة مکنی به ابوالحسن ، ضیاءالدین مشهور به ابن الحاج قناوی . دانشمند و ادیب (511 - 599 هَ . ق .). مورد تکریم و احترام پادشاهان مصر بود و در سنین پیری نابینا گشت . او راست : الاشارة فی تسهیل العبارة (نحو)، تهذیب ذهن الواعی فی اصلاح الرعیة و الراعی (برای صلاح الدین ایوبی نوشته شده )، المعتصر من المختصر (نحو)، حز الغلاصم وافحام المخاصم (نحو) و تعلیقاتی در فقه و اللؤلؤ المکونة و الیتیمة المصونة (لغت ). و نیز او راست مکاتباتی با قاضی فاضل . (از اعلام زرکلی چ 2 ج 3 ص 265).


شیث . [ ش َ ] (اِخ ) ابن ربعی ابوعبدالقدوس . تابعی است . (یادداشت مؤلف ) (حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 452). رجوع به ابوعبدالقدوس شود.


شیث . [ ش َ ] (اِخ ) ابن ربعی الیربوعی . از امرای سپاه حضرت امیرالمؤمنین (ع ) در جنگ صفین . (از حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 544، 572).


شیث . [ ش َ ] (اِخ ) ابن ربعی مؤذن سجاح که ازطرف مسیلمه ٔ کذاب دستور یافت که در قوم خود ندا دهدکه مسیلمه نماز بامداد و خفتن را بخاطر عشق به سجاح از شما برداشته . (از حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 452).


شیث . [ ش َ ] (اِخ ) نام پیغمبر که پسر آدم (ع ) بود. (غیاث اللغات ). فرزند آدم (ع )، وصی پدر و ولیعهد اوست و اول کسی که کعبه را بگل و سنگ بنا کرده و پنجاه صحیفه بر وی نازل شد و هفتصدودوازده سال زندگی کرد. بعد فوت در غار بوقبیس مدفون گشت . (منتهی الارب ). نام پیغمبری است . (مهذب الاسماء) (دمشقی ). او پسر آدم و حواست که در 130سالگی آدم برای او بوجود آمد و 912 سال بزیست . گویند که مخترع حروف هجائیه شیث بود. (قاموس کتاب مقدس ). نام پسر آدم ابوالبشر که پیغامبری داشت . نام پیغامبری . لقب او،وصی و ولی عهد. (یادداشت مؤلف ). شیث نبی پس از آدم (ع ) اول شخصی که بتعلیم علوم و صنایع پرداخت و نهصدودوازده سال زندگی کرد. (حبیب السیر چ خیام ج 1). شیث بن آدم ، گویند اول کسی بود که علم طب را از آدم به ارث برد. (عیون الانباء ص 9 و 16). در عبری «شیث »، فرزند سوم آدم و حوا زمانی که آدم به سن 130سالگی رسیده بود پنج سال پس از قتل هابیل شیث بدنیا آمد و آدم اورا وصی و خلیفه ٔ خود قرار داد و ساعات شب و روز را به او آموخت و تمام بشر از نسل او هستند زیرا هابیل فرزند نیاورد و فرزندان قابیل در طوفان از میان رفتند. و گویند شیث تا هنگام مرگ در مکه مقیم بوده و بحج و عمره می رفته است و او خانه ٔ کعبه را با سنگ و گل بنا نمود و به پسرش انوش وصیت کرد و در غار کوه ابوقیس در جوار آدم و حوا مدفون گردید و 912 سال زندگی کرد و گویند او با خواهرش حزوره ازدواج نمود. روایات متأخر چنین نقل کنند که شیث از هر حیث شبیه آدم بودو قسمت عمده ٔ زندگی خود را در شام گذراند و برخی دیگر گویند که در شام متولد گردید و میرخوند در روضة الصفا پاره ای از دستورات و سنن ابداعی شیث را ذکر میکند. (روضة الصفا چ بمبئی ج 1 ص 12). طبری نام او را،شث ، شاث نویسد و گوید شاث اسمی است که عبری و معنی شیث عطای الهی است یعنی بجای هابیل به آدم عطا گردید. (از دایرةالمعارف اسلامی ). مؤلف تاریخ سیستان داستان شیث را چنین آورده : آدم چون خواست به حوا نزدیک گردد طهارت کردی ... تا یک راه شیث پدر انبیا موجود گشت ... آدم عهدی نوشت بر شیث و خدای را و فریشتگان را گواه کرد و اندروقت دو حله آوردند از بهشت بنور و رنگ خورشید و بر شیث بپوشیدند بفرمان باریتعالی و محویلةالبیضا را ایزدتعالی بزنی به وی داد که راست به حوا مانست و از شیث بار گرفت ... و بیضا انوش را بیاورد. شیث آن ودیعت به انوش سپرد. رجوع به سفینة البحار قمی و تاریخ سیستان ص 40 و 41 و 42 لباب الالباب چ سعید نفیسی ص 19 و فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 26 و نزهة القلوب ص 53 و حکمت الاشراق ص 304 و الکامل ج 1 ص 24 وتاریخ گزیده و مزدیسنا و... ص 171 شود :
به شیث آمد دوران ملک هفتصد سال
نماند آخر و خورد از کف اجل خنجر.

ناصرخسرو.


زآنکه ملک بوالمظفر آدم ثانی است
قدرت او شیث مشتری نظر آورد.

خاقانی .



دانشنامه عمومی

شیث براساس تورات، سومین فرزند آدم و حوّا پس از هابیل و قابیل است و تنها فرزندِ پسر آدم و حوا است که نامش در کتاب پیدایش تورات ذکر شده است. با استناد به تورات، شیث پس از قتل هابیل به دستِ قابیل، متولّد گشت و حوّا او را جانشینی برای هابیل دانست. نام فرزند شیث در تورات، انوش است. در تورات عمر شیث ۹۱۲ سال نوشته شده است. او صاحب فرزندان بسیاری شد.
قدس میرحیدری، جعفر (۱۳۷۷)، خلاصه حالات آدم ابوالبشر و پیام آوران اولوالعزم، تهران: انتشارات تهران.
نام شیث در قرآن نیامده است، اما در احادیث و روایات اسلامی، نام شیث به عنوان یکی از پیامبران در اسلام ذکر شده است.
لفظ شیث سُریانی و به معنای بخشش یا هدیه است؛ زیرا خداوند شیث را بعد از کشته شدن هابیل در سن ۱۳۰ سالگی به آدم عطا فرمود. برخی فلاسفه شیث را همان آغاثاذیمون یونانی دانسته اند. گفته می شود شیث اولین فردی است که بعد از آدم به تعلیم حکمت و ضروریات شریعت پرداخت و پنجاه صحیفه و به روایتی بیست و نه موضوع دربارهٔ حکمت الهی و صفات نامتناهی بر وی نازل گشت.
در شهر نبی شیث (به لهجه محلی: نبی شیت) در منطقه بعلبک لبنان قبری وجود دارد که آن را منسوب به شیث نبی می دانند.

دانشنامه آزاد فارسی

شِیث (Seth)در عهد عتیق، پسر سوم آدم و حوا پس از کشته شدن هابیل به دست قابیل (سِفر پیدایش ۲۵:۴) یا فرزند اول آدم (سِفر پیدایش ۳:۵ـ۸). او ۹۱۲ سال زندگی کرد و پدر انوش بود. به گمان محققان شکل توصیف ولادت پسر شیث، انوش، در سِفر پیدایش (۲۶:۴) تعبیری در تقابل با خشونت قابیل است.

دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] شیث (پیامبر). شیث(ع) دومین پیامبر پس از آدم(ع)، از فرزندان آدم و حوا و برادر کوچک هابیل و قابیل است. تولد او هدیه ای از جانب خدا برای آدم(ع) در ازای کشته شدن فرزندش هابیل بود. از این رو به هبةالله شهرت داشت.
شیث جانشین آدم و پیامبر بعد از وی شد. او دارای چندین صحیفه آسمانی بود. او دارای چهار فرزند بوده است. نخستین فرزندش إنوش نام داشت.
به گفته مورخان در میان فرزندان آدم، نسل بشر از جانب شیث ادامه یافت. عمر وی ۹۱۲ سال و محل دفن او کوه ابوقبیس ذکر شده است. در منطقه بعلبک در شرق لبنان شهری به نام نبی شیث است که در آن مقبره بزرگی منسوب به شیث قرار دارد.

پیشنهاد کاربران

به معنی بخشش خداوند


کلمات دیگر: