کلمه جو
صفحه اصلی

تسان

لغت نامه دهخدا

تسان. [ ت َ ن ن ] ( ع مص ) گزیدن فحول یکدیگر را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). تکادم و دندان گرفتن فحول یکدیگر را. ( از متن اللغة ). تکادم. ( اقرب الموارد ).

دانشنامه عمومی

مختصات: ۲۷°۲۲′۴۵″ شمالی ۵۴°۳۵′۴۸″ شرقی / ۲۷٫۳۷۹۱۷°شمالی ۵۴٫۵۹۶۶۷°شرقی / 27.37917; 54.59667
محمدیان، کوخردی، محمد ، “ «به یاد کوخرد» “، ج۱. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۲ میلادی.
نگاره ها از: محمد محمدیان.
سلامی، بستکی، احمد. (بستک در گذرگاه تاریخ) ج۲ چاپ اول، ۱۳۷۲ خورشیدی.
عباسی، قلی، مصطفی، «بستک وجهانگیریه»، چاپ اول، تهران : ناشر: شرکت انتشارات جهان معاصر، سال ۱۳۷۲ خورشیدی.
بالود، محمد. (فرهنگ عامه در منطقه بستک) ناشر همسایه، چاپ زیتون، انتشار سال ۱۳۸۴ خورشیدی.
الکوخردی، محمد، بن یوسف، (کُوخِرد حَاضِرَة اِسلامِیةَ عَلی ضِفافِ نَهر مِهران Kookherd، an Islamic District on the bank of Mehran River) الطبعة الثالثة، دبی: سنة ۱۹۹۷ للمیلاد.
اطلس گیتاشناسی استان های ایران (Gitashenasi Province Atlas of Iran)
محمد، صدیق «تارخ فارس» صفحه های (۵۰ ـ ۵۱ ـ ۵۲ ـ ۵۳)، چاپ سال ۱۹۹۳ میلادی.
تسان یا طسان روستای کوچکی در منطقه گوده و از توابع بخش مرکزی شهرستان بستک استان هرمزگان است. در ده کیلومتری شمال غربی دهنگ و در ۴۰ کیلومتری شمال شرقی شهر بستک واقع شده است.محدوده :ازشمال لوبی، از جنوب دهنگ، از مغرب مردنو، و از سمت مشرق به عالی قندی محدود می گردد.
جمعیت این روستا بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ ۴۱ نفر و (۷ خانوار)بوده است. که از اهل سنت و از شاخه شافعی هستند یعنی از پیروان امام محمد ادریس شافعی می باشند و به زبان فارسی و به گویش گوده ای تکلم می کنند.دارای دبستان، مدرسه راهنمایی، برق، لوله کشی آب، خانه بهداشت و مسجد است.۸ باب آب انبار برکه است.
سه رشته قنات که به هم متصل است دایر است. آب این قناتها در باغهای ناخهری به مصرف آبیاری باغ مرکبات ونخل می رسد و آبش شیرین است. همچنین چند حلقه چاه در شمال غربی قناتها وجود دارد که در دوران قدیم به وسیله دَلُو و چاه چرخ گاوی از آن آب می کشیدند.آب زیرزمینی اش شیرین است.


کلمات دیگر: