کلمه جو
صفحه اصلی

مضاربه


مترادف مضاربه : تجارت و معامله اشتراکی با سرمایه یکی ازطرفین قرارداد، زدوخورد کردن

فارسی به انگلیسی

bailment of a capital, limited partnership

مترادف و متضاد

تجارت و معامله‌اشتراکی با سرمایه یکی‌ازطرفین قرارداد


زدوخورد کردن


۱. تجارت و معاملهاشتراکی با سرمایه یکیازطرفین قرارداد
۲. زدوخورد کردن


فرهنگ فارسی

باهم زدوخوردکردن ، باسرمایه کس دیگرتجارت کردن، مال بکسی دادن برای دادوستدبشرکت
۱- ( مصدر ) با شمشیر یکدیگر را زدن زد و خورد کردن . ۲ - شرکت کردن دو کس در مال و تن . ۳- آن باشد که شخصی مالی را بدیگری بدهد که با آن تجارت کند بدین معنی کهسود حاصل میان آن دو مشترک باشد و خسارت بعهد. صاحب مال باشد عقدی است بین دوتن که یکی ضمانت کند بدیگری مالی دهد که با آن تجارت نماید بسهم شایع معلومی از سود مانند نصف یا ثلث ومضارب در حکم وکیل است و باید مطابق قرار صاحب مال عمل کند وراس المال باید از نقدین ( مسکوک یا پول رایج ) باشد و معین باشد و حاضر نه دین و سهم مضارب - یعنی عامل - معین باشد وعقدی است جایز از طرفین واگر مال المضاربه دین یا نامعلوم و یا سهم مضارب نامعلوم باشد عقدباطل است .
ماخوذ از تازی یکدیگر را کتک زدن

فرهنگ معین

(مُ رَ بَ یا رِ بِ ) [ ع . مضاربة ] (مص ل . ) ۱ - با یکدیگر زد و خورد کردن . ۲ - نوعی وام که تاجر برای انجام معاملات از بانک می گیرد.

لغت نامه دهخدا

مضاربه. [ م ُ رَ / رِ ب َ / ب ِ ] ( از ع ، مص ) یکدیگر را کتک زدن. || تجارت کردن در مال کسی به اینکه بهره ای از سود مر وی را باشد.
- مضاربه کار ؛ سوداگری که مایه ندارد و از مال دیگری سوداگری می کند. ( ناظم الاطباء ).

مضاربة. [ م ُ رَ ب َ ] (ع مص ) با کسی شمشیر زدن . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار). به شمشیر زدن یکدیگر را. (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). همدیگر را با شمشیر زدن .(ناظم الاطباء). || غلبه کردن در نبرد: ضاربه فضربه ؛ نبرد کرد او را در ضرب پس غالب آمد او را در آن (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء)، غلبه فی الضرب . (اقرب الموارد). || انبازی کردن دو کس در مال و تن . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || تجارت نمودن از مال غیر. (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). تجارت کردن در مال کسی به اینکه بهره ٔ معینی از سود، مر وی را باشد. (از ناظم الاطباء). || (اصطلاح فقه ) عقدی است بین دو طرف که بر مالی از کسی و عملی از دیگری . و در آغاز این عمل را ایداع گویند و هنگام عمل یعنی وقتی که مضارب در رأس المال تصرفی کرد توکیل خوانند و زمانی که سود حاصل شد و تحقق یافت شرکت نامند و غصب باشد اگر مخالف آنچه ذکر شده باشد. و بضاعت است اگر تمامی سود شرط شده باشد به صاحب مال برسد و قرض خواهد بود درصورتی که تمامی سود مضارب را باشد. اجراء صیغه ٔ مضاربه بدین نحو است که صاحب مال بگوید: من این مبلغ را به اختیار تو نهادم بعنوان مضاربه یا معامله بر اینکه از سود آن تو را حصه ٔ معلوم از قبیل نصف یا ثلث باشد. و مضارب بگوید قبول کردم و قید سود احتراز از مزارعه است که در آن حال بذر صاحب زمین راست و حاصل زراعت را در عرف به لفظ «خارج » نام برند نه به لفظ «ربح » و نیز احتراز از شرکت در رأس المال است لاغیر. چه آن شرطی است که برای مضاربه موجب فساد است و قید بمالی از کسی و عملی از دیگری برای اکتفاء به اقل است ... (از کشاف اصطلاحات الفنون ج 1 ص 873). که شخصی مالی را به دیگری بدهد که با آن تجارت کند بدین معنی که سود حاصل میان آن دو مشترک باشد وخسارت به عهده ٔ صاحب مال و مضاربة مشتق از ضرب بمعنی مضروب است زیرا تجارت اغلب نیاز به مسافرت دارد، مضاربة را قراضی نیز گویند و بالجمله نزد فقها عقدی است بین دو نفر که یکی ضمانت کند بدیگری مالی دهد که با آن تجارت کند به سهم شایع معلومی از سود مانند نصف یا ثلث و مضارب در حکم وکیل است و باید مطابق قرارصاحب مال عمل کند و رأس المال باید از نقدین مسکوک یا پول رایج باشد و معین و حاضر باشد نه دین ، و سهم مضارب یعنی عامل معین باشد و عقدی است جائز از طرفین . و اگر مال المضاربة دین یا نامعلوم و یا سهم مضارب نامعلوم باشد عقد باطل است . (از فرهنگ علوم تألیف سجادی ). و رجوع به قراض و کشاف اصطلاحات الفنون شود.


فرهنگ عمید

معامله ای که در آن سرمایه ای برای تجارت در اختیار دیگری قرار می دهند و سود آن را طبق توافق قبلی تقسیم می کنند.

دانشنامه عمومی

مضاربه • مزارعهقرض الحسنه • جعالهسَلَف خری • مساقاتهِبه • جزیهزکات • خمسصدقه • وقفبیت المالصکوک • رِبابانکداری اسلامی
اقتصاد ما، سید محمد باقر صدر ٬جلد دوم.
مبانی فقهی اقتصاد اسلامی، داراب نبی زاده، انتشارات نور علم ۱۳۸۵.
أدوات السوق المالیة الإسلامیة
مضاربه قراردادی است که میان عامل و صاحب مال بسته شده و به این صورت است که عامل با سرمایه صاحب مال به داد و ستد پرداخته و در برابر آن به نسبت درصدی در سود با وی شریک می شود که البته اگر سودی بدست آید آن را با دارنده مال برپایه قرارداد تقسیم می کند. اما آن سرمایه گذاری منجر به زیان گردد تنها دارنده مال است که خسارت را تحمل می کند و تنها ضرری که متوجه کارپرداز می گردد، همان کوشش و اقدامات بی نتیجه است، البته ممکن است در قرارداد قبول ضرر بر عهده عامل باشد.شرط اساسی درستی مضاربه قبول خطر از جانب صاحب سرمایه و عدم ضمانت نسبت به سرمایه است. در غیر این صورت سرمایه به عنوان قرض است و پس از انعقاد مضاربه، عامل نمی تواند سرمایه را با سودی کمتر به شخص دیگری واگذارد.در این زمینه تنها کتاب فارسی، کتابی است که دکتر مصطفی بروجردی نگاشته که با نام مضاربه از نظر فقهای شیعه در بازار موجود می باشد.علامه حلی در کتاب «شرایع» می نویسد:هر گاه عامل سرمایه ای را به عنوان مضاربه در اختیار دیگری قرار دهد، اگر این عمل با اجازه صاحب اصلی سرمایه انجام شده باشد و تقسیم سود بین صاحب سرمایه و عامل دوم انجام شود اشکال ندارد. ولی اگر به صورتی باشد که سهمی از سود به عامل اول برسد صحیح نیست.

دانشنامه آزاد فارسی

مُضاربه
قرارداد یا عقدی که در آن یک طرف معامله مال خود را به دیگری می سپارد تا با آن تجارت کند و سود را به نسبت معلوم تقسیم کنند. زیان برعهدۀ صاحب مال است. مضاربه عقد جایز است و طرفین هر وقت که بخواهند می توانند آن را فسخ کنند. این عقد را «قِراض» هم می گویند. به عامل در عقد مضاربه، «مُضارِب» گویند. در قانون مدنی ایران، مواد ۵۳۶ تا ۵۶۰ به تبیین این عقد اختصاص دارد. براساس برخی فتاوی، صاحب مال می تواند شرط کند که عامل، فلان مقدار معیّن به عنوان سود به او بپردازد؛ در صورتی که عامل به همان مقدار یا بیشتر سود کند، بلامانع است.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] مضاربه از ضرب گرفته شده. (الضرب فی الارض) یعنی سیر و سفر در زمین. از آنجا که یکی از طرفین معامله (عامل) برای تحصیل سود به حرکت و تلاش می پردازد نام آن را از این کلمه اتخاذ کرده اند. وزن مفاعله دلالت بر تعامل طرفینی دارد. در اینجا اگر چه صاحب سرمایه به سیر نمی پردازد اما مسبب آن است. وجوه و احتمالات دیگری نیز برای باب مفاعله بودن آن ذکر کرده اند. قِراض هم از قرض به معنای قطع، گرفته شده است. زیرا مالک بخشی از مال خود را جدا کرده، و به طرف دیگر جهت تجارت می پردازد. قراض مصدر باب مفاعله است و در اینجا بعکس حالت سابق، مالک مباشر قرض و عامل سبب آن است توجیه دیگر طرفینی بودن قرض، جدا کردن هر یک از طرفین سهمی از سود است.
مضاربه در اصطلاح فقها عبارت است از عقد ی که به موجب آن شخصی با سرمایه شخص دیگر به تجارت می پردازد. و سود حاصل از آن میان آنها تقسم می گردد.

مضاربه احکام و شرایطی دارد که به تفصیل در کتب فقهی آمده است. بدون اطلاع از برخی از آنها شناخت خوبی از مضاربه حاصل نخواهد شد. از آنجا که نظر تمام فقهاء در همۀ این احکام و شرایط یکسان نیست نظر اکثریت را در ذکر مطالب ملاک قرار می دهیم. باید توجه کرد که هر کالایی را نمی توان سرمایۀ مضاربه قرار داد. سرمایه باید سکه طلا و نقره ای که بتوان با آنها خرید و فروشی کرد (درهم و دینار) یا پول رایج بلد باشد. مقدار آن هم باید مشخص باشد. سود حاصل از مضاربه هم دو شرط مهم دارد. یکی معین بودنِ – سهم هر یک از طرفین و دیگری تعیین سهم به صورت کسر و درصدی از سود؛ مثلاً سهم هر یک نصف سود باشد یا سهم یکی یک سوم و سهم دیگری دو سوم سود. پس نمی توان گفت سهم یکی صد هزار تومان و بقیه سهم دیگر افراد. شرط مهم دیگر نحوۀ معامله است. عامل باید با سرمایه مضاربه خرید و فروش کند و نمی تواند به دیگر فعالیتهای اقتصادی مثل زراعت و ساختمان سازی بپردازد. برای پرداختن به فعالیتهای دیگر اقتصادی مانند کارهای تولیدی یا حمل و نقل یا... می توان از سایر قرار دادها نظیر اجاره، جعاله، شرکت، مزارعه و... بهره جست. کار اقتصادی در مضاربه منحصر به خرید و فروش است.


احکام مضاربه
۱) مضاربه یک قرارداد دو طرفه است و نیاز به ایجاب و قبول دارد.
۲) مضاربه از هر دو طرف جایز است. طرفین مضاربه هر وقت بخواهند می توانند مضاربه را به هم بزنند.
۳) اگر مضاربه ضرر بدهد یا اصل سرمایه خسارت ببیند و عامل مقصّر نباشد، خسارت و ضرر بر عهدۀ عامل نیست اما اگر بعد از آن سودی حاصل شود ابتدا خسارتها جبران می شود و اگر چیزی از سود باقی ماند تقسیم می شود.
۴) اگر مالک و عامل بعد از این که در قرارداد سودشان را به صورت درصد مشخص کردند قرار بگذارند که عامل ماهیانه مقدار مشخصی از سود را به صورت علی الحساب به مالک بدهد تا در پایان مضاربه یا بعد از مثلاً یک سال، سود دقیق محاسبه شود، اشکال ندارد. بعد از محاسبۀ سود، می توانند میزان کسری یا اضافی را جبران کرده یا این که نسبت به آن مصالحه کنند و چیزی اضافه از یکدیگر نگیرند.
۵) اگر بعد از حصول سود معلوم شود مضاربه باطل بوده است در این صورت تمام سودیکه از سرمایه حاصل شده متعلق به صاحب سرمایه (مالک) است و مالک باید اجرت المثل کاری را که عامل انجام داده است به او بپردازد.


منابع برای مطالعه
۱- آیت الله مشکینی، علی؛ مصطلحات الفقه، الهادی، دفتر نشر الهادی، ۱۳۷۷ هـ، ش، اول، ص ۴۹۶
۲- طباطبایی یزدی، سید محمد کاظم؛ العروة الوثقی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۲۰ هـ، ق، اول، ج ۵، صفحه، ۱۵۶و ۱۵۰ تا ۱۴۷و۲۳۲و ۱۹۹
۳- امام خمینی، روح الله؛ تحریر الوسیله، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۲۰ هـ، ق، هشتم، ج ۱، صفحه، ۵۶۷ و ۵۶۱ و ۵۵۹ و ۵۵۸
۴- الحسینی الشیرازی، سید محمد؛ الفقه (کتاب المضاربه)، قم، مطبعة سیدالشهداء (ع)، صفحه، ۵ و ۶ و ۷ و ۸
۵- توضیح المسائل مراجع، سید محمد حسن بنی هاشمی خمینی، چاپخانه دفتر انتشارات اسلامی، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۹، پنجم، ج ۲، ۲۶۳

منبع
...

پیشنهاد کاربران

قرارداد یا عقدی که در آن یک طرف معامله مال خود را به دیگری می سپارد تا با آن تجارت کند و سود را به نسبت معلوم تقسیم کنند.

زیان برعهدۀ صاحب مال است.

مضاربه عقد جایز است و طرفین هر وقت که بخواهند می توانند آن را فسخ کنند.

این عقد را �قِراض� هم می گویند.


کلمات دیگر: