ارمنی
فارسی به انگلیسی
Armenian
مترادف و متضاد
ارمنی
فرهنگ فارسی
۱ - قوم ارمن ۲ - زبان و خط مردم ارمنستان .
۱ - هر چیز منسوب به ارمن . ۲ - از مردم ارمن ارمنستانی .
یکی از سرداران ایران بزمان یزدگرد سوم ساسانی در جنگ با عرب
۱ - هر چیز منسوب به ارمن . ۲ - از مردم ارمن ارمنستانی .
یکی از سرداران ایران بزمان یزدگرد سوم ساسانی در جنگ با عرب
لغت نامه دهخدا
ارمنی . [ اَ م ِ ] (ص نسبی ) منسوب به ارمینیة. (منتهی الارب ). نسبت به ارمینیه اَرْمِنی است برخلاف قیاس بفتح همزه و کسر میم . (معجم البلدان ذیل کلمه ٔ ارمینیه ).
ارمنی. [ اَ م َ ] ( ص نسبی ، اِ ) منسوب بارمن. ارمینی. ارمنستانی. ارمن. مردی از ارمنستان. ج ، ارامنه :
گفتم که ارمنی است مگر خواجه بوالعمید
کو نان گندمین نخورد جز که سنگله.
گفتم که ارمنی است مگر خواجه بوالعمید
کو نان گندمین نخورد جز که سنگله.
بوذر کشی.
نائره بیداد را بحدّی اشتداد داد که چند نفر هندو و ارمنی و مسلمان را در میدان نقش جهان اصفهان آتش افروخته سوختند. ( مجمل التواریخ ابوالحسن گلستانه ص 9 ). و رجوع شود بعیون الانباء ج 1 ص 78 و ایران باستان و فهرست آن و فهرست ایران در زمان ساسانیان تألیف کریستنسن ترجمه رشید یاسمی. مؤلف قاموس الاعلام ترکی گوید: ارمنی ، نام قومیست که در قسمت شمالی آسیای غربی و پاره ای از نقاط اروپائی مجاور آسیا متفرق و پراکنده زندگی میکنند و بشیوه و عادت جاری اقوام مغلوبه بصنعت و تجارت و امور صرافی مشغول و در شهرهای بزرگ ساکنند. فقط ارامنه مقیم در آسیا و مهاجرین به استانبول و حوالی آن امروز بزبان ملی خود آشنا میباشند، اما آنانکه در سرزمین آناطولی اقامت گزیده زبان دیگری غیر از زبان ترک نمیدانند و ترکی جایگزین زبان ملی آنها گشته و معلوم نیست که اینان اصلاً ارمنی و یا از اهالی قطعات قدیمه اناطولی مانند کاپادوکیا و فریجیا ( فریکیه ) بوده و بمناسبت همکیشی با ارامنه خود را ارمنی نامیده اند اگر بنظر بیاوریم که ارامنه اصولاً در حفظ زبان ملی خود بسیار ساعی میباشند احتمال فوق قوی تر خواهد بود. عده ارامنه ای که در روی کره ارض زندگی میکنند به دو میلیون بالغ میشود و همگی مسیحی هستند و قسم اعظم اینان تابع مذهب مخصوص میباشند. یک فرقه از آنان هم کاتولیک و عده کمی پروتستانند. اسقف کبیر ارامنه در قریه اچمیادجین اقامت دارد. این قریه در کشور روسیه ، در نزدیکی شهر ایروان واقع شده. علاوه بر این چهار اسقف کبیر دیگر دارند که یکی از آنان در قسطنطنیه ، دوم در بیت المقدس ، سوم در سیس ، و چهارم در اخلاط مقیم است ، کاتولیک ها هم اسقفی دارند که از جانب قسیس تصدیق و اجازه دارد. ارامنه مردمان بسیار مستعد و باهوشند و در صنعت و ایجاد طرایف و ظرایف مهارت دارند. هنروران چابکدست و دقیق در میان آنان بسیار است. بهمت و غیرت اینان صنعت چاپ و امور مربوط بطبع و نشر مطبوعات در کشور عثمانی رواج وترقی یافته قالب ریزی حروف عربیه بتوسط آنان رایج شده است و در این اواخر برای نشر معارف در زبان ملی خود کوشش فراوانی کرده و بسیار ترقی کرده اند. در تجارت و امور صرافیه هم خبره اند و در هرجا باشند گرسنه نمی مانند، فقط در پاره ای از نقاط کشور و علی الخصوص در اناطولی فعالیت صرافی و اِنهماکشان در امور مرابحه بضرر اهالی تمام میشود. ارامنه در تواریخ خود هجرت جدّ امجد خود حایغ ( هایگ ) را از بابل بحوضه فرات یاد کنند. بنابراین باید بگوئیم اینان هم مانند همسایگان خود یعنی کلدانیان ، آسوریان و سریانیان به زمره امم سامیه داخلند، شکل و سیماشان هم تا اندازه ای مساعداین فرضیه میباشد ولی معیار صحیح مردم شناسی یعنی زبان این مطلب را تصدیق و گواهی نمیکند. از نظر زبان شناسی باید بگوئیم که ارامنه از امم آریائی و از حیث نژاد به جنس ایرانی بسیار نزدیک میباشند.ارمنی . [ اَ م َ ] (اِخ ) یکی از سرداران ایران بزمان یزدگرد سوم ساسانی در جنگ با عرب :
چو کلبوی طبلی و چون ارمنی
بجنگند با کیش آهرمنی .
چو کلبوی طبلی و چون ارمنی
بجنگند با کیش آهرمنی .
فردوسی .
ارمنی . [ اَ م َ ] (ص نسبی ، اِ) منسوب بارمن . ارمینی . ارمنستانی . ارمن . مردی از ارمنستان . ج ، ارامنه :
گفتم که ارمنی است مگر خواجه بوالعمید
کو نان گندمین نخورد جز که سنگله .
نائره ٔ بیداد را بحدّی اشتداد داد که چند نفر هندو و ارمنی و مسلمان را در میدان نقش جهان اصفهان آتش افروخته سوختند. (مجمل التواریخ ابوالحسن گلستانه ص 9). و رجوع شود بعیون الانباء ج 1 ص 78 و ایران باستان و فهرست آن و فهرست ایران در زمان ساسانیان تألیف کریستنسن ترجمه ٔ رشید یاسمی . مؤلف قاموس الاعلام ترکی گوید: ارمنی ، نام قومیست که در قسمت شمالی آسیای غربی و پاره ای از نقاط اروپائی مجاور آسیا متفرق و پراکنده زندگی میکنند و بشیوه و عادت جاری اقوام مغلوبه بصنعت و تجارت و امور صرافی مشغول و در شهرهای بزرگ ساکنند. فقط ارامنه ٔ مقیم در آسیا و مهاجرین به استانبول و حوالی آن امروز بزبان ملی خود آشنا میباشند، اما آنانکه در سرزمین آناطولی اقامت گزیده زبان دیگری غیر از زبان ترک نمیدانند و ترکی جایگزین زبان ملی آنها گشته و معلوم نیست که اینان اصلاً ارمنی و یا از اهالی قطعات قدیمه ٔ اناطولی مانند کاپادوکیا و فریجیا (فریکیه ) بوده و بمناسبت همکیشی با ارامنه خود را ارمنی نامیده اند اگر بنظر بیاوریم که ارامنه اصولاً در حفظ زبان ملی خود بسیار ساعی میباشند احتمال فوق قوی تر خواهد بود. عده ٔ ارامنه ای که در روی کره ٔ ارض زندگی میکنند به دو میلیون بالغ میشود و همگی مسیحی هستند و قسم اعظم اینان تابع مذهب مخصوص میباشند. یک فرقه از آنان هم کاتولیک و عده ٔ کمی پروتستانند. اسقف کبیر ارامنه در قریه ٔ اچمیادجین اقامت دارد. این قریه در کشور روسیه ، در نزدیکی شهر ایروان واقع شده . علاوه بر این چهار اسقف کبیر دیگر دارند که یکی از آنان در قسطنطنیه ، دوم در بیت المقدس ، سوم در سیس ، و چهارم در اخلاط مقیم است ، کاتولیک ها هم اسقفی دارند که از جانب قسیس تصدیق و اجازه دارد. ارامنه مردمان بسیار مستعد و باهوشند و در صنعت و ایجاد طرایف و ظرایف مهارت دارند. هنروران چابکدست و دقیق در میان آنان بسیار است . بهمت و غیرت اینان صنعت چاپ و امور مربوط بطبع و نشر مطبوعات در کشور عثمانی رواج وترقی یافته قالب ریزی حروف عربیه بتوسط آنان رایج شده است و در این اواخر برای نشر معارف در زبان ملی خود کوشش فراوانی کرده و بسیار ترقی کرده اند. در تجارت و امور صرافیه هم خبره اند و در هرجا باشند گرسنه نمی مانند، فقط در پاره ای از نقاط کشور و علی الخصوص در اناطولی فعالیت صرافی و اِنهماکشان در امور مرابحه بضرر اهالی تمام میشود. ارامنه در تواریخ خود هجرت جدّ امجد خود حایغ (هایگ ) را از بابل بحوضه ٔ فرات یاد کنند. بنابراین باید بگوئیم اینان هم مانند همسایگان خود یعنی کلدانیان ، آسوریان و سریانیان به زمره ٔ امم سامیه داخلند، شکل و سیماشان هم تا اندازه ای مساعداین فرضیه میباشد ولی معیار صحیح مردم شناسی یعنی زبان این مطلب را تصدیق و گواهی نمیکند. از نظر زبان شناسی باید بگوئیم که ارامنه از امم آریائی و از حیث نژاد به جنس ایرانی بسیار نزدیک میباشند.
قضیه ٔ هجرت حایغ از بابل قابل قبول است ولی در این صورت باید گفت که ارامنه از ابتدای حال تابع و منسوب بدیگر اقوام بوده و حایغ سمت جدّ اقدمی این طایفه را نداشته است . در هر حال ارامنه مانند اکراد از شعبه ٔ ایرانی امم آری هستند از زمانهای باستانی و علی الخصوص در دوره ٔ اشکانیان در تحت اداره ٔ ایرانیان بوده و دین و اخلاق مشترک با اینان داشته اند. ارامنه در قرن چهارم میلاد نصرانیت را پذیرفته و کتابهای متعددی بزبان ارمنی درباره ٔ دین جدید خود نگاشته اند. زبان این کتابها بغایت فصیح و بلیغ میباشد و چنین مستفاد میشود که زبان ارمنی در همان زمانها به حد کمال رسیده و ادبیات کاملی داشته است و بالطبع قبل از نصرانیت آثار علمی و ادبی مهمی در این زبان تألیف کرده بودند، ولی تعصب و شور دین جدید به بهانه ٔ آثار و علائم کفر آن نوشته ها راچنان بباد فنا داد که امروز نمونه ٔ کوچکی هم از آن اوراق دیرینه در دست نیست . میان زبان قدیم ارمنی با زبان کنونی تفاوت فاحش موجود است و زبان باستانی بغایت وسیع و فصیح میباشد و زبان جدید کلمات بسیاری از السنه ٔ مختلفه اخذ کرده و شیوه ٔ ترکیب کلامش هم کاملاًتابع قواعد ترکی گشته . در باب مشابهت و مناسبات زبان ارمنی با السنه ٔ آریائی و مخصوصاً زبان فارسی تألیفات کثیری در زبان آلمانی و دیگر السنه ٔ اروپائی شده است .
- گِل ِ ارمنی ؛ قسمی خاک سرخ رنگ که از ارمنستان آرند و بر اورام حاد طلی کنند و سود دارد.
گفتم که ارمنی است مگر خواجه بوالعمید
کو نان گندمین نخورد جز که سنگله .
بوذر کشی .
نائره ٔ بیداد را بحدّی اشتداد داد که چند نفر هندو و ارمنی و مسلمان را در میدان نقش جهان اصفهان آتش افروخته سوختند. (مجمل التواریخ ابوالحسن گلستانه ص 9). و رجوع شود بعیون الانباء ج 1 ص 78 و ایران باستان و فهرست آن و فهرست ایران در زمان ساسانیان تألیف کریستنسن ترجمه ٔ رشید یاسمی . مؤلف قاموس الاعلام ترکی گوید: ارمنی ، نام قومیست که در قسمت شمالی آسیای غربی و پاره ای از نقاط اروپائی مجاور آسیا متفرق و پراکنده زندگی میکنند و بشیوه و عادت جاری اقوام مغلوبه بصنعت و تجارت و امور صرافی مشغول و در شهرهای بزرگ ساکنند. فقط ارامنه ٔ مقیم در آسیا و مهاجرین به استانبول و حوالی آن امروز بزبان ملی خود آشنا میباشند، اما آنانکه در سرزمین آناطولی اقامت گزیده زبان دیگری غیر از زبان ترک نمیدانند و ترکی جایگزین زبان ملی آنها گشته و معلوم نیست که اینان اصلاً ارمنی و یا از اهالی قطعات قدیمه ٔ اناطولی مانند کاپادوکیا و فریجیا (فریکیه ) بوده و بمناسبت همکیشی با ارامنه خود را ارمنی نامیده اند اگر بنظر بیاوریم که ارامنه اصولاً در حفظ زبان ملی خود بسیار ساعی میباشند احتمال فوق قوی تر خواهد بود. عده ٔ ارامنه ای که در روی کره ٔ ارض زندگی میکنند به دو میلیون بالغ میشود و همگی مسیحی هستند و قسم اعظم اینان تابع مذهب مخصوص میباشند. یک فرقه از آنان هم کاتولیک و عده ٔ کمی پروتستانند. اسقف کبیر ارامنه در قریه ٔ اچمیادجین اقامت دارد. این قریه در کشور روسیه ، در نزدیکی شهر ایروان واقع شده . علاوه بر این چهار اسقف کبیر دیگر دارند که یکی از آنان در قسطنطنیه ، دوم در بیت المقدس ، سوم در سیس ، و چهارم در اخلاط مقیم است ، کاتولیک ها هم اسقفی دارند که از جانب قسیس تصدیق و اجازه دارد. ارامنه مردمان بسیار مستعد و باهوشند و در صنعت و ایجاد طرایف و ظرایف مهارت دارند. هنروران چابکدست و دقیق در میان آنان بسیار است . بهمت و غیرت اینان صنعت چاپ و امور مربوط بطبع و نشر مطبوعات در کشور عثمانی رواج وترقی یافته قالب ریزی حروف عربیه بتوسط آنان رایج شده است و در این اواخر برای نشر معارف در زبان ملی خود کوشش فراوانی کرده و بسیار ترقی کرده اند. در تجارت و امور صرافیه هم خبره اند و در هرجا باشند گرسنه نمی مانند، فقط در پاره ای از نقاط کشور و علی الخصوص در اناطولی فعالیت صرافی و اِنهماکشان در امور مرابحه بضرر اهالی تمام میشود. ارامنه در تواریخ خود هجرت جدّ امجد خود حایغ (هایگ ) را از بابل بحوضه ٔ فرات یاد کنند. بنابراین باید بگوئیم اینان هم مانند همسایگان خود یعنی کلدانیان ، آسوریان و سریانیان به زمره ٔ امم سامیه داخلند، شکل و سیماشان هم تا اندازه ای مساعداین فرضیه میباشد ولی معیار صحیح مردم شناسی یعنی زبان این مطلب را تصدیق و گواهی نمیکند. از نظر زبان شناسی باید بگوئیم که ارامنه از امم آریائی و از حیث نژاد به جنس ایرانی بسیار نزدیک میباشند.
قضیه ٔ هجرت حایغ از بابل قابل قبول است ولی در این صورت باید گفت که ارامنه از ابتدای حال تابع و منسوب بدیگر اقوام بوده و حایغ سمت جدّ اقدمی این طایفه را نداشته است . در هر حال ارامنه مانند اکراد از شعبه ٔ ایرانی امم آری هستند از زمانهای باستانی و علی الخصوص در دوره ٔ اشکانیان در تحت اداره ٔ ایرانیان بوده و دین و اخلاق مشترک با اینان داشته اند. ارامنه در قرن چهارم میلاد نصرانیت را پذیرفته و کتابهای متعددی بزبان ارمنی درباره ٔ دین جدید خود نگاشته اند. زبان این کتابها بغایت فصیح و بلیغ میباشد و چنین مستفاد میشود که زبان ارمنی در همان زمانها به حد کمال رسیده و ادبیات کاملی داشته است و بالطبع قبل از نصرانیت آثار علمی و ادبی مهمی در این زبان تألیف کرده بودند، ولی تعصب و شور دین جدید به بهانه ٔ آثار و علائم کفر آن نوشته ها راچنان بباد فنا داد که امروز نمونه ٔ کوچکی هم از آن اوراق دیرینه در دست نیست . میان زبان قدیم ارمنی با زبان کنونی تفاوت فاحش موجود است و زبان باستانی بغایت وسیع و فصیح میباشد و زبان جدید کلمات بسیاری از السنه ٔ مختلفه اخذ کرده و شیوه ٔ ترکیب کلامش هم کاملاًتابع قواعد ترکی گشته . در باب مشابهت و مناسبات زبان ارمنی با السنه ٔ آریائی و مخصوصاً زبان فارسی تألیفات کثیری در زبان آلمانی و دیگر السنه ٔ اروپائی شده است .
- گِل ِ ارمنی ؛ قسمی خاک سرخ رنگ که از ارمنستان آرند و بر اورام حاد طلی کنند و سود دارد.
فرهنگ عمید
۱. از مردم ارمنستان، ارمنستانی: کشیش ارمنی.
۲. تهیه شده در ارمنستان.
۳. از نژاد ارمن: ارمنیان جلفا.
۴. (اسم ) زبانی از خانوادۀ زبان های هندواروپایی که در ارمنستان رایج است.
۲. تهیه شده در ارمنستان.
۳. از نژاد ارمن: ارمنیان جلفا.
۴. (اسم ) زبانی از خانوادۀ زبان های هندواروپایی که در ارمنستان رایج است.
دانشنامه عمومی
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] ارمنیان در زمان تیرداد سوم که پادشاه منطقه در آسیای صغیر بود، به دین مسیحیت گرویدند. امروزه ارمنیان عمدتا به شاخه ای خاص از مسیحیت که می توان آن را کلیسای ملی ارمنی نامید وابسته اند.
ارمنیان یکی از اقوامی بودند که پیشتر در آسیای صغیر زندگی می کردند. ارمنیان مدعی آن هستند که بسیار زود به مسیحیت گرویده اند. طبق مدعای آنان، تیرداد سوم که پادشاه این منطقه بود، در پی دیدن معجزاتی که در خانواده ی وی رخ داد به مسیحیت گروید و طی فرمانی به تمامی مردم کشورش دستور داد تا به دین وی بگروند.
Ehrman، Bart D. and Jacobs، Andrew S.، Christianity in Late Antiquity، Oxford، ۲۰۰۴، ص۴۸۵.
برخی ادعا می کنند که کلیسای ارمنی توسط دو تن از حواریون یعنی "تدی" (در منابع فارسی و ارمنی، نام این رسول به شکلهای "تادئوس" و "طاطه وس" نیز نگاشته می شود.) و "برتولما"بنیان نهاده شد و به همین دلیل به این کلیسا "کلیسای رسولی ارمنی" گفته می شود.
Gordon Melton، J.، Encyclopedia of American Religions، Gale، ۲۰۰۳، ۷th ed، ص۴۲.
ارمنی ها تا قرن نوزدهم میلادی، همچنان در کشور خویش به دین خود پایبند بودند. در پی آزار و اذیت ارمنی ها توسط ترک ها در سال ۱۸۹۰که به مدت سی سال ادامه یافت و به کشتار تعداد قابل توجهی از ارمنیان انجامید، برخی از ارمنی ها کشور خویش را ترک کرده و رهسپار آمریکا گردیدند. البته آزار و اذیت نسبت به ارمنی ها چندی بعد و این بار توسط روس ها پس از جنگ جهانی اول رخ داد. به هر حال، ارمنی ها کلیسای خویش را در اواخر قرن نوزدهم در آمریکا تاسیس کردند.
Gordon Melton، J.، Encyclopedia of American Religions، Gale، ۲۰۰۳، ۷th ed، ص۵۷.
...
ارمنیان یکی از اقوامی بودند که پیشتر در آسیای صغیر زندگی می کردند. ارمنیان مدعی آن هستند که بسیار زود به مسیحیت گرویده اند. طبق مدعای آنان، تیرداد سوم که پادشاه این منطقه بود، در پی دیدن معجزاتی که در خانواده ی وی رخ داد به مسیحیت گروید و طی فرمانی به تمامی مردم کشورش دستور داد تا به دین وی بگروند.
Ehrman، Bart D. and Jacobs، Andrew S.، Christianity in Late Antiquity، Oxford، ۲۰۰۴، ص۴۸۵.
برخی ادعا می کنند که کلیسای ارمنی توسط دو تن از حواریون یعنی "تدی" (در منابع فارسی و ارمنی، نام این رسول به شکلهای "تادئوس" و "طاطه وس" نیز نگاشته می شود.) و "برتولما"بنیان نهاده شد و به همین دلیل به این کلیسا "کلیسای رسولی ارمنی" گفته می شود.
Gordon Melton، J.، Encyclopedia of American Religions، Gale، ۲۰۰۳، ۷th ed، ص۴۲.
ارمنی ها تا قرن نوزدهم میلادی، همچنان در کشور خویش به دین خود پایبند بودند. در پی آزار و اذیت ارمنی ها توسط ترک ها در سال ۱۸۹۰که به مدت سی سال ادامه یافت و به کشتار تعداد قابل توجهی از ارمنیان انجامید، برخی از ارمنی ها کشور خویش را ترک کرده و رهسپار آمریکا گردیدند. البته آزار و اذیت نسبت به ارمنی ها چندی بعد و این بار توسط روس ها پس از جنگ جهانی اول رخ داد. به هر حال، ارمنی ها کلیسای خویش را در اواخر قرن نوزدهم در آمریکا تاسیس کردند.
Gordon Melton، J.، Encyclopedia of American Religions، Gale، ۲۰۰۳، ۷th ed، ص۵۷.
...
wikifeqh: Armenian
گویش مازنی
/armeni/ ارامنه در مقاطع مختلف به این منطقه مهاجرت نمودن یا کوچانده شدندگروه هایی از آنان در زمان صفویه در مناطقی از استان مازندران اسکان یافتند
ارامنه در مقاطع مختلف به این منطقه مهاجرت نمودن یا کوچانده ...
پیشنهاد کاربران
سایت خیلی خوبی دارید
امیدوارم موفق باشید
https://youmovise. com/
ارمنی ( Erməni ) : مردم آذربایجان به فرد مسیحی، ارمنی می گویند و این لفظ قبلا به عموم مسیحیان اطلاق می شد و به نژاد و مردم خاصی اشاره نداشت
کلمات دیگر: