کلمه جو
صفحه اصلی

لقطه

فارسی به انگلیسی

waif

عربی به فارسی

تصوير لحظه اي , عکس فوري


فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- آنچه بر چیده و برداشته شود ( خوشه و جز آن ) جمع : لقطات . ۲- بچه ای که او را از سر راه برداشته باشند .

فرهنگ معین

(لُ قْ یا قَ طَ ) [ ع . لقطة ] (اِ. ) ۱ - آن چه برچیده و برداشته شود (خوشه و جز آن ). ۲ - بچه ای که او را از سر راه برداشته باشند.

لغت نامه دهخدا

( لقطة ) لقطة. [ ل ُ طَ / ل ُ ق َ طَ ] ( ع اِ ) آنچه برداشته و برچیده شوداز خوشه و جز آن. ( منتهی الارب ). چیز پیداشده. || ( اصطلاح فقه ) و فی الحدیث سئل رجل النبی ( ص ) عن اللقطة فقال : احفظ عقاصها و وکأها ثم عرّفها سنةفان جاء صاحبها والا فشانک بها. ( منتهی الارب ). چیز افتاده که برداشته شود از زمین و برچیده شده باشد. ( غیاث ). جرجانی گوید: لقطة، هو مال یوجد علی الارض و لایعرف له مالک و هی علی وزن الضحکة مبالغة فی الفاعل وهو لکونها مالاً مرغوباً فیه جعلت آخذاً مجازاً لکونها سبباً لاخذ من رآها. ( تعریفات ). صاحب کشاف اصطلاحات الفنون آرد: لقطة، به ضم لام و فتح قاف سماعاً مبالغه درباره فاعل و به سکون قاف قیاساً مبالغه درباره ٔمفعول ، چنانکه در طلبه هم همین حکم جاری است. ازهری گوید: به سکون قاف نشنیده ام جز برای لفظ «لبث »، چنانکه در المغرب گفته. و اینکه مختار فتح قاف است برای آن است که معنی «الداعی الی التقاط» از آن مفهوم شود. برخی گفته اند که این لفظ اسم ملتقط باشد و اگر به سکون قاف خوانند، اسم ملقوط است و فتح اصح بود. کمافی الاختیار و در قاموس گفته : انها بالضم و الفتح و السکون او بفتحتین اسم مفعول من الالتقاط و کان الباءللنقل. پس لقطة در لغت گیرنده یا گرفته شده و شرعاً مالی است بدون حافظ و مجهول المالک ، خواه از سنگ خواه از کالا و خواه از حیوان باشد. کذا فی جامع الرموز. || بچه به راه افکنده که برگیرند آنرا.

لقطة. [ ل ُ طَ / ل ُ ق َ طَ ] (ع اِ) آنچه برداشته و برچیده شوداز خوشه و جز آن . (منتهی الارب ). چیز پیداشده . || (اصطلاح فقه ) و فی الحدیث سئل رجل النبی (ص ) عن اللقطة فقال : احفظ عقاصها و وکأها ثم عرّفها سنةفان جاء صاحبها والا فشانک بها. (منتهی الارب ). چیز افتاده که برداشته شود از زمین و برچیده شده باشد. (غیاث ). جرجانی گوید: لقطة، هو مال یوجد علی الارض و لایعرف له مالک و هی علی وزن الضحکة مبالغة فی الفاعل وهو لکونها مالاً مرغوباً فیه جعلت آخذاً مجازاً لکونها سبباً لاخذ من رآها. (تعریفات ). صاحب کشاف اصطلاحات الفنون آرد: لقطة، به ضم لام و فتح قاف سماعاً مبالغه درباره ٔ فاعل و به سکون قاف قیاساً مبالغه درباره ٔمفعول ، چنانکه در طلبه هم همین حکم جاری است . ازهری گوید: به سکون قاف نشنیده ام جز برای لفظ «لبث »، چنانکه در المغرب گفته . و اینکه مختار فتح قاف است برای آن است که معنی «الداعی الی التقاط» از آن مفهوم شود. برخی گفته اند که این لفظ اسم ملتقط باشد و اگر به سکون قاف خوانند، اسم ملقوط است و فتح اصح بود. کمافی الاختیار و در قاموس گفته : انها بالضم و الفتح و السکون او بفتحتین اسم مفعول من الالتقاط و کان الباءللنقل . پس لقطة در لغت گیرنده یا گرفته شده و شرعاً مالی است بدون حافظ و مجهول المالک ، خواه از سنگ خواه از کالا و خواه از حیوان باشد. کذا فی جامع الرموز. || بچه ٔ به راه افکنده که برگیرند آنرا.


فرهنگ عمید

۱. آنچه از روی زمین برچیده و برداشته شود.
۲. (فقه ) چیز برزمین افتاده که صاحبش شناخته نشود.

دانشنامه آزاد فارسی

لُقَطه
(در لغت به معنای آنچه از روی زمین برداشته شود) اصطلاحی در فقه به معنای هر آنچه گم شده و کسی آن را یافته باشد و مالکش مشخص نباشد. اگر لقطه انسان باشد «لقیط»، اگر حیوان باشد «ضاله» و اگر غیر از این دو باشد «لقطه بالمعنی الاخص» نام دارد. اگر بیم جان لقیط رود، به خصوص اگر در شهر مسلمانان یا ذمیان باشد، بر یابنده واجب است او را برگیرد و از او نگهداری کند و تا حد ممکن درصدد یافتن اولیایش برآید. در این صورت بر او ولایت پیدا می کند تا این که بالغ شود و خود کسی را برای ولایت خود انتخاب کند و اگر کسی را انتخاب نکرد حاکم شرع ضامن جنایت او و وارث اوست. اگر احتمال مسلمان بودن لقیط رود، غیرمسلمان حق ندارد او را برگیرد. اگر ضاله را در جایی یافت که احتمال دارد درندگان آن را از بین ببرند یا به علت دور بودن از آب و غذا، تلف خواهد شد، می تواند آن را برگیرد و اگر چنین احتمالی نداد حق ندارد آن را برگیرد. در هر دو صورت باید در محلی که آن را آن جا پیدا کرده به دنبال صاحبش بگردد. در حالت اول اگر صاحب آن را نیافت مالکش می شود اما اگر بعداً صاحبش پیدا شد ضامن آن است. در حالت دوم در صورت ناامیدی از یافتن مالک آن را صدقه می دهد. برگرفتن لقطه بالمعنی الاخص مکروه است. اگر کمتر از یک درهم بود مالک آن می شود اما اگر صاحب اصلی پیدا شد ضامن آن است. و اگر بیشتر بود باید تا یک سال یافتن آن را اعلام کند و پس از یک سال، اگر مالک پیدا نشد، می تواند آن را به صورت امانت نزد خود نگه دارد تا صاحبش پیدا شود یا آن را صدقه دهد یا خود مالک آن شود که در دو صورت اخیر در صورت پیداشدن مالک، ضامن است. برخی نیز معتقدند در صورت صدقه دادن ضامن نیست.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] لقطه یکی از اقسام احکام، در اسلام می باشد.
«لُقَطه» (به ضمّ لام و فتح قاف)- به معنای اعم آن- هر مالی است که مالکش آن را گم کرده و در اختیارش نباشد.
انواع لقطه
لقطه یا حیوان است یا غیر حیوان و هر کدام از این ها احکام خاصّی دارد که در کتاب های فقهی بیان شده است.
← احکام لقطه حیوان
بهتر این است که هر گاه انسان گم شده ای را یافت آن را برندارد تا از این نظر، تکلیفی بر عهده اش نباشد، مگر این که برنداشتن آن موجب تلف شدن مال گردد.
← فرمایش امام صادق در مورد لقطه
...

پیشنهاد کاربران

لُقَطِه یعنی گمشده . .
انچیزی که مجهول المالک است
ثبوتا مالک دارند اما اثباتا مالک ندارند⚖

در اصطلاح حقوقی و فقهی مال مملوکی که بدون تصرف یافت شود را لُقَطِه گویند


کلمات دیگر: