کلمه جو
صفحه اصلی

سیلو


مترادف سیلو : انبار گندم، صوبه، مخزن

برابر پارسی : انبار دانه ها

فارسی به انگلیسی

silo, store-pit


elevator


silo, store-pit, elevator

مترادف و متضاد

انبار گندم


صوبه، مخزن


۱. انبار گندم
۲. صوبه، مخزن


grain depot (اسم)
سیلو

grain elevator (اسم)
سیلو

storepit (اسم)
سیلو

فرهنگ فارسی

انبارمخصوص نگاهداری گندم بشکل برج یاگودال
( اسم ) انباری خاص محافظت گندم که آنرا به شکل برج یا گودالی سازند و آن ماشینهایی برای پاک کردن غله دارد .

فرهنگ معین

[ فر. ] (اِ. ) انبار مخصوص نگهداری غلات و مانند آن .

لغت نامه دهخدا

سیلو. ( فرانسوی ، اِ ) انباری خاص محافظت گندم که آنرا بشکل برج یا گودالی سازند و آن ماشینهایی برای پاک کردن غله دارد. ( فرهنگ فارسی معین ). از اسپانیایی ، چاله یا حفره ای که در زمین ساخته میشود و در آن دانه ها، ریشه ها، علوفه سبز و نظایر آن را نگاهداری میکنند. نیز انبار یا مخزن کاملاً بسته ای که در زیرزمین یا روی آن برای محفوظ نگاه داشتن محصولات کشاورزی میسازند. سیلوهای غلات ممکن است از فولاد یا سیمان یا مصالح بنایی ساخته شوند. در دامپروری ، سیلو ساختمانی است بشکل استوانه یا گودالی در زمین ، که در آن علوفه تر ( یونجه ، ذرت و غیره ) خردشده را ریخته میفشارند و روی آنرا میپوشانند، بر اثر تخمیر علوفه تر میماند. و بتدریج به مصرف تغذیه دامها میرسد. ( از دایرة المعارف فارسی ).

فرهنگ عمید

انبار مخصوص نگهداری گندم که به شکل برج یا گودال ساخته می شود و دارای ماشین ها و دستگاه هایی برای پاک کردن گندم است.

دانشنامه عمومی

سیلو انباری جهت نگهداری از مواد خوراکی مورد استفاده در تغذیه انسان و دام است. سیلو در دامپروری معمولاً به جایی گفته می شود که علوفه با رطوبت بالا را در آن نگهداری می کنند به طوری که می توان تا سال ها از آن علوفه استفاده نمود بدون این که ارزش غذایی علوفه تغییر زیادی بدهد. انواع سیلو به دو نوع زیرزمینی و روزمینی تقسیم می شوند که در ایران معمولاً سیلو همیشه با ذرت خرد شده تهیه می گردد اما در کشورهایی که تولید یونجه در آن ها زیاد است از سیلوی یونجه نیز تهیه می گردد.
تأمین و تغذیهٔ برق سیلو
توزیع برق و برق رسانی
برق اضطراری
اتاق فرمان
کنترل ماشین آلات
اتصال زمین
روشنایی
پریزهای مصارف مختلف
حفاظت در برابر آذرخش (برقگیر حفاظتی)
پخش صدا و اینترکام
تلفن داخلی
شبکه ارتباط رایانه ای
سیلو محل نگهداری مواد نیز هست، برای مثال سیلوهای مواد (مواد اولیه) و سیلوهای سیمان. مواد در این سیلوها نگهداری می شود، بدون اینکه در کیفیت این مواد تغییری به وجود آید.برخی بر این باورند که سازندهٔ سیلو فردی آمریکایی به نام فرد هاتچ می باشد.
در ماشین آلات سیلوها از انرژی الکتریکی استفاده می شود. سیستم های عمدهٔ برقی سیلوها عبارتند از:
عمدهٔ بار الکتریکی سیلوها شامل الکتروموتورها و تجهیزات روشنایی است و مصرف کننده های عمدهٔ آن نقاله ها، شیرهای دوراهه، دیریچه های برقی، بازوها، پنکه ها و هواکش های فیلترها، شن گیرها، تمیزکننده ها (الک ها)، جداسازها (الک مسیر ثانویه)، آهن ربای الکتریکی، بالابرها، آسانسور حمل نفرات، کمپرسور تأمین هوای فشرده، روشنایی طبقات برج کار و پریزهای آن، پریزها و هواکش های زیرکندوها، هشت پر سیکلونها و فیلترها و فن هایشان است. همچنین در هنگام طراحی باید مصارف دیگری چون بار الکتریکی انبارها و کارگاه، روشنایی محوطه، جک و بیل تخلیه، دمنده ها، پمپ های آب و آتش نشانی و ساختمان های جنبی (اداری، مسکونی، آزمایشگاه، نمونه برداری و…) و پیش بینی توسعهٔ آینده را نیز در نظر گرفت.

واژه نامه بختیاریکا

( سیلُو ) سیلان؛ شیره خرما

پیشنهاد کاربران

در پارسی " پرخو ، خنبگ " در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو.

~پسرے~
~عاشق دخترے نابینا میشہ~
~هرروز وقتےبہ دیدارش~
~میرفت دختره میگفت: چشام میدید بهترین گلهاے~ ~دنیا رو برات میچیدم شبانہ روز نگات~ ~میکردم لباستُ خودم انتخاب میکردم تورو~ ~خوشبخت ترین مرد عالم میکردم بعد مدتٌ یکے~ ~پیدا شد چشاشو هدیہ داد به دختره اولین بار کہ~ ~پسر رو دید فهمید پسر نابیناست گفت عمرے خودم~ ~نابینا بودم نمیتونم با یہ نابینا زندگےکنم خواست کہ پسر رو ترڪ کنہ پسره تنها یک جملہ گفت~ :
" ~هر جا رفتے مواظب چشام باش~ . "♥


کلمات دیگر: