بِلال بن ریاح معروف به بِلال حبشی در بین سال های ۵۷۸ تا ۵۸۲ میلادی در مکّه متولّد شد. او برده امیّه بن خلف بود و پس از این که اسلام آورد امیّه او را به شکنجه و آزار گرفت. گفته شده او را بدست کودکان سپردند و آنها او را در درّه های مکه می گرداندند و او پیوسته می گفت: احد! احد! (خدای یکتا، خدای یکتا)به دستور محمّد ابوبکر بلال را خرید و آزاد کرد. او در سال ۶۲۲ میلادی، به مدینه هجرت کرد و از آن پس در تمام جنگ ها در سپاه اسلام می جنگید. او در جنگ بدر، ارباب سابقش امیّه پسر خلف را کشت. بلال هم چنین در جنگ احد، خندق، بنی مصطلق و تبوک حضور داشت.
بامداد اسلام، عبدالحسین زرّین کوب، تهران: امیرکبیر، ۱۳۶۲
اسلام شناسی (مشهد) علی شریعتی، تهران: چاپخش، ۱۳۸۰
بحار الانوار
منتهی الامال
در بحار الانوار مجلسی آمده است هنگامی که جبرئیل اذان و اقامه را از سوی خداوند بر محمد نازل کرد، سر محمد در دامان علی بود. جبرئیل اذان و اقامه را گفت. محمد برخاست و فــــرمود:«ای علی، شنیدی؟»علی پاسخ داد:«آری.» پس از آن پیامبر علی را مامور نمود که به عنوان اولین نفر اذان را به بلال بیاموزد
محمّد او را مؤذن اسلام قرار داده بود. پس از فتح مکّه، بلال در بالای کعبه ایستاد و اذان گفت و در حالی که مشرکان به او سنگ می زدند به اذان گفتن ادامه می داد. و نقل شده که «شین» را «سین» می گفت، و در روایت اسلامی است که سین بلال نزد حقّ تعالی شین است.پس از مرگ محمّد، بلال با سپاه اسامه بن زید به سوریه رفت و اسامه را در این جنگ یاری کرد. او پس از وفات پیامبر فقط یک بار وقتی فاطمه از او خواست اذان گفت که وقتی به نام محمد رسید گریه شدید او را از ادامهٔ اذان بازداشت. او در سال ۶۴۰ میلادی در دمشق وفات یافت.
بلال پس از ماه ها تحمل رنج و مشقت، خریداری و آزاد شد. گروهی بِلال را آزادشده ابوبکر می دانند، ولی این امر از جهت تاریخی غیرقابل قبول دانسته شده است. ابوجعفر اسکافی، استاد ابن ابی الحدید، از واقدی، ابن اسحاق و دیگران نقل کرده است که بلال را محمّد آزاد کرد. شیخ طوسی و ابن شهر آشوب نیز بلال را آزادشده محمّد معرفی کرده اند؛ و نقل این جمله از محمّد که «اگر ثروتی داشتم، بلال را می خریدم و آزادش می ساختم» با واقعیت تاریخی سازگار نیست؛ برای اینکه خدیجه تمامی ثروت خود را در اختیار محمّد نهاده بود تا در راه خدا به کار برد؛ و به علاوه توان اقتصادی ابوبکر چنان نبود که بتواند بردگان زیر شکنجه، از جمله بِلال، را خریداری و آزاد کند.
بامداد اسلام، عبدالحسین زرّین کوب، تهران: امیرکبیر، ۱۳۶۲
اسلام شناسی (مشهد) علی شریعتی، تهران: چاپخش، ۱۳۸۰
بحار الانوار
منتهی الامال
در بحار الانوار مجلسی آمده است هنگامی که جبرئیل اذان و اقامه را از سوی خداوند بر محمد نازل کرد، سر محمد در دامان علی بود. جبرئیل اذان و اقامه را گفت. محمد برخاست و فــــرمود:«ای علی، شنیدی؟»علی پاسخ داد:«آری.» پس از آن پیامبر علی را مامور نمود که به عنوان اولین نفر اذان را به بلال بیاموزد
محمّد او را مؤذن اسلام قرار داده بود. پس از فتح مکّه، بلال در بالای کعبه ایستاد و اذان گفت و در حالی که مشرکان به او سنگ می زدند به اذان گفتن ادامه می داد. و نقل شده که «شین» را «سین» می گفت، و در روایت اسلامی است که سین بلال نزد حقّ تعالی شین است.پس از مرگ محمّد، بلال با سپاه اسامه بن زید به سوریه رفت و اسامه را در این جنگ یاری کرد. او پس از وفات پیامبر فقط یک بار وقتی فاطمه از او خواست اذان گفت که وقتی به نام محمد رسید گریه شدید او را از ادامهٔ اذان بازداشت. او در سال ۶۴۰ میلادی در دمشق وفات یافت.
بلال پس از ماه ها تحمل رنج و مشقت، خریداری و آزاد شد. گروهی بِلال را آزادشده ابوبکر می دانند، ولی این امر از جهت تاریخی غیرقابل قبول دانسته شده است. ابوجعفر اسکافی، استاد ابن ابی الحدید، از واقدی، ابن اسحاق و دیگران نقل کرده است که بلال را محمّد آزاد کرد. شیخ طوسی و ابن شهر آشوب نیز بلال را آزادشده محمّد معرفی کرده اند؛ و نقل این جمله از محمّد که «اگر ثروتی داشتم، بلال را می خریدم و آزادش می ساختم» با واقعیت تاریخی سازگار نیست؛ برای اینکه خدیجه تمامی ثروت خود را در اختیار محمّد نهاده بود تا در راه خدا به کار برد؛ و به علاوه توان اقتصادی ابوبکر چنان نبود که بتواند بردگان زیر شکنجه، از جمله بِلال، را خریداری و آزاد کند.
wiki: بلال حبشی