[ویکی فقه] عام الفیل نام سالی است که در این سال ابرهه، پادشاه یمن، با لشگری انبوه همراه با تعدادی فیل، برای تخریب کعبه به سمت مکه حرکت کرد.علت لشگرکشی او این بود که وی پس از تسلط کامل بر یمن، به قصد جایگزینی کعبه
کلیسایی در یمن به نام قلیس ساخت. مردی از قبیله بنی فقیم برای ابراز انزجار خود، کلیسای ابرهه را به نجاست آلوده کرد. ابرهه در پی این اقدام تحقیر آمیز، به قصد تخریب کعبه با لشگری انبوه و همراه با ۱۴ فیل به سمت مکه حرکت کرد. همین که لشگر ابرهه به سمت کعبه حرکت کرد
خداوند دسته هایی از پرندگان آسمانی به نام ابابیل را مأمور کرد با سنگریزه هایی که به منقار داشتند به لشگر ابرهه هجوم ببرند و آنان را هلاک کنند.
داستان
اصحاب فیل از جمله داستان های عبرت آموز تاریخ است که به بیدار ساختن گردن کشان مغرور و نشان دادن ضعف
انسان در برابر قدرت خداوند، کمک می کند. این حادثه به اندازه ای تکان دهنده بود که عرب آن را مبدا تاریخ خود قرار داد و حوادث خود را با قبل و بعد از آن می سنجید.این واقعه گرچه برای حفظ بیت الله بوده؛ اما پیامدهای این ماجرا که مقارن با میلاد پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) بوده است، در حقیقت زمینه ساز ظهور پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) در مکه گردید.
فرمانروایی ابرهه بر یمن
دیری نپایید که روزگار یمنیان در برابر لشکر حبشه به سر آمد و حبشیان بر یمن چیره گشتند. فرمانده این لشکر "اریاط بن اصمحه" از سوی نجاشی، امیر یمن گردید؛ اما "ابرهه" دیگر امیر لشکر حبشه، در امور حبشی ها با او به نزاع برخاست؛ اندکی بعد اریاط به نیرنگ او گرفتار آمده، کشته شد. این عمل ابرهه، خشم نجاشی را برانگیخت؛ اما ابرهه توانست نظر نجاشی را جلب کرده، خشم او را فرو بنشاند و فرمانروای مطلق یمن گردد.ابرهه در راه
تبلیغ آیین مسیح سعی بسیار کرد و کنیسه های بسیاری را بنیان نهاد که در زیبایی و
شرف و نقش های زرین و سیمین و شیشه ها و کاشی کاری ها و رنگ آمیزی ها و انواع گوهرها هیچ کس مانند آن را ندیده بود، سپس فرمان داد تا مردم در آنجا حج گزارده و حج مکه را رها کنند.
ساخت بزرگترین کلیسا
"طبری" با پنج طریق از "ابن عباس" و "عطاء بن یسار" و.. . نقل می کند که: «ابرهه هنگامی که بر یمن غالب شد. مشاهده کرد که در ایام موسم حج، مردم برای حج
بیت الحرام آماده می شوند، سؤال کرد: که این مردم به کجا می روند؟ گفتند: برای حج بیت الحرام به مکه می روند. پرسید: جنس این خانه از چیست؟ گفتند از سنگ. سؤال کرد: پوشش و پرده اش چیست؟ گفتند: از همین پارچه هایی است که از اینجا می برند. پس گفت: «به مسیح قسم که من بهتر از آن را برایتان می سازم. » سپس دستور داد کلیسایی از سنگ های مرمر سیاه و سفید و زرد و سرخ ساختند و آن را با
طلا و
نقره تزئین کردند، همه جای آن را پر از جواهر نمودند و درهایی با ورقه های زر، برای آن ساختند و پرده های گران بهایی برای آن تهیه نمودند؛ دیوارهایش را با
مشک می شستند و در آن
صندل می سوزاندند. آنگاه دستور داد که مردم به سوی آن حج نمایند. »
تصمیم جایگزینی گعبه
...
wikifeqh: قرآن کریم درسورۀ فیل به این واقعه اشاره کرده است. تاریخ نگاران عام الفیل را سال ۵۷۰ میلادی حدس زده اند. بنا بر قول مشهور، سال ولادت
پیامبر اسلام همین سال است.
وقتی ابرهه در یمن قدرت گرفت، متوجه تقدس و مرکزیت مکه و احترام مردم از نقاط دور و نزدیک نسبت به این شهر و نقش اقتصادی آن شد و او علت آن را خانۀ کعبه دانست، لذا کلیسایی در منطقه صنعاء به نام قلیس ساخت و در نامه ای به پادشاه حبشه چنین نوشت: «کلیسایی بنا نهاده ام که تاکنون مانند آن دیده نشده است. پس از اتمام بنای آن، زائران کعبه را به سوی آن خواهم کشید».
این کار مورد استقبال مردم واقع نشد و حتی مردی از قبیله بنی فقیم برای ابراز انزجار خود، کلیسای ابرهه را با مدفوع خود آلوده کرد. ابرهه که به دنبال فرصت مناسبی برای تخریب کعبه بود، در پی این اقدام تحقیرآمیز، با لشگری انبوه و همراه با ۱۴ فیل به سمت مکه حرکت کرد تا این رقیب را از بین ببرد و توجه مردم را به یمن معطوف کند.
wikishia:
رسول خدا در عام الفیل بوده، و عام الفیل همان سالی است که اصحاب فیل به سرکردگی ابرهه به مکه حمله بردند و به وسیله پرنده های ابابیل نابود شدند. و این که آیا این داستان در چه سالی از سال های میلادی بوده اختلاف است که سال 570 و 573 ذکر شده، ولی با توجه به این که مسیحیان قبل از اسلام تاریخ مدون و مضبوطی نداشته اند نمی توان در این باره نظر صحیح و دقیقی ارائه کرد، و از این رو از تحقیق بیشتر در این باره خودداری می کنیم، و به داستان اصحاب فیل که از
معجزات قرآن کریم بشمار می رود می پردازیم.
کشور یمن که در جنوب غربی عربستان واقع است منطقه حاصلخیزی بود و قبائل مختلفی در آن جا حکومت کردند و از آن جمله قبیله بنی حمیر بود که سال ها در آن جا حکومت داشتند.
ذونواس یکی از پادشاهان این قبیله است که سال ها بر یمن سلطنت می کرد، وی در یکی از سفرهای خود به شهر «یثرب » تحت تاثیر تبلیغات یهودیانی که بدان جا مهاجرت کرده بودند قرار گرفت، و از بت پرستی دست کشیده به دین
یهود درآمد.
طولی نکشید که این دین تازه به شدت در دل ذونواس اثر گذارد و از یهودیان متعصب گردید و به نشر آن در سرتاسر جزیرة العرب و شهرهائی که در تحت حکومتش بودند کمر بست، تا آن جا که پیروان ادیان دیگر را به سختی شکنجه می کرد تا بدین یهود درآیند، و همین سبب شد تا در مدت کمی عرب های زیادی به دین یهود درآیند.
مردم «نجران » یکی از شهرهای شمالی و کوهستانی یمن چندی بود که دین مسیح را پذیرفته و در اعماق جان شان اثر کرده بود و به سختی از آن دین دفاع می کردند و به همین جهت از پذیرفتن آئین یهود سرپیچی کرده و از اطاعت «ذونواس » سرباز زدند.
ذونواس بر آن ها خشم کرد و تصمیم گرفت آن ها را به سخت ترین وضع شکنجه کند و به همین جهت دستور داد خندقی حفر کردند و آتش زیادی در آن افروخته و مخالفین دین یهود را در آن بیفکنند، و بدین ترتیب بیشتر مسیحیان
نجران را در آن خندق سوزاند و گروهی را نیز طعمه شمشیر کرده و یا دست و پا و گوش و بینی آن ها را برید، و جمع کشته شدگان آن روز را بیست هزار نفر نوشته اند و به عقیده گروه زیادی از مفسران قرآن کریم «داستان اصحاب اخدود» که در قرآن کریم (در سوره بروج) ذکر شده است اشاره به همین ماجرا است.
یکی از مسیحیان نجران که از معرکه جان بدر برده بود از شهر گریخت، و با این که ماموران ذونواس او را تعقیب کردند توانست از چنگ آن ها فرار کرده و خود را به دربار امپراطور - در قسطنطنیه - برساند، و خبر این کشتار فجیع را به امپراطور روم که به کیش نصاری بود رسانید و برای انتقام از ذونواس از وی کمک خواست.