کلمه جو
صفحه اصلی

فیل


مترادف فیل : پیل

برابر پارسی : پیل

فارسی به انگلیسی

elephant, [chess] bishop


elephant, bishop, declination

فارسی به عربی

فیل

عربی به فارسی

پيل , فيل


مترادف و متضاد

elephant (اسم)
پیل، فیل

فرهنگ فارسی

پستانداریست عظیم الجثه که راسته خاصی به نام راسته فیلان را به وجود می آورد . در رسته فیلان امروزه فقط دو گونه موجود است : یکی فیل آسیایی یا هندی و دیگر فیل افریقایی . قد فیل هندی از فیل افریقایی کوچکتر و گوشها و عاجش نیز کوچکتر است . بطور کلی امروزه فیلها بزرگترین حیوانات خاکزی هستند . دارای خرطوم طویلی می باشند که از اتصال دو جدار بینی و لب فوقانی بوجود آمده است . خرطوم فیلها عضو گیرنده و همچنین سلاح دفاع و حمله است . دندان های فیلها به وضع خاصی است بعنی بر روی آرواره بالایی دو دندان نیش وجود دارد که بسیار طویل می باشد و عاج را می سازد . به علاوه در سراسر دهان فیلان فقط ۴ آسیا وجود دارد که یک عدد بر روی هر نیم فکی است نمو دندانهای آسیا تدریجی است یعنی در هر زمانی بیش از ۴ دندان آسیایی عامل در دهان وجود ندارد ولی به محض این که دندانی ساییده شد در عقب آن دندان آسیای دیگری رشد می کند بقسمی که در دوران عمر فیل در هر رنیم فک ۶ آسیا تدریجا ظاهر میشود که ۳ تای اولی را می توان به جای آسیاهای شیری محسوب داشت سه تای دوم را به جای آسیاهای دایمی . اولین دندان آسیای شیری در فیلها در سه ماهگی و دومی در دو سالگی و سومی در ۹ سالگی ظاهر می شود . اولین دندان آسیایی اصلی ( دایمی ) در ۱۵ سالگی و دومی در ۲٠ سالگی و سومی در ۳۵ سالگی ظاهر می گردد . دست و پای فیلها حجیم و عضلانی است و هر کدام به ۵ انگشت ختم می شوند . انگشتان مجموعا در داخل یک توده عضلانی قرار دارند فقط انتهای آنها که به سم پهنی ختم میشوند آزاد است . فیل را در هندوستان و افریقا اهلی می نمایند و جهت بارکشی و شخم از آن استفاده می کنند . فیلهای افریقایی بیشتر وحشی هستند و آنها را جهت استفاده از عاج شکار می کنند . برخی فیلها بالغ بر ۵٠ تا ۶٠ کیلوگرم عاج می دهند . ارتفاع فیلهای افریقایی تا ۴ / ۵ متر نیز می رسد پیل جمع : افیال فیول . یا فیل و فنجان . دو چیز غیر متناسب . یا فیل هوا می کند . چون در جایی ازدحام و شلوغی بینند و از کسی علت را پرسند وی در جواب چنین گوید . یا کار حضرت فیل است . کاری بسیار مشکل است . یا مثل فیل باید تو سرش کوبید . درباره کسی که نصیحت نمی پذیرد استعمال کنند ( زیرا فیلبان با کجک بسر فیل می کوبد )
شهر ولایت خوارزم را می گفته اند و آن را در ابتدا فیل و بعدها منصوره خوانده اند و اکنون گرگانج گویند .

فرهنگ معین

[ معر. پیل ] (اِ. ) ۱ - پستانداری است عظیم الجثه و علف خوار با بینی درازی موسوم به خرطوم و دو دندان نیش به نام عاج که بسیار گران بهاست . ۲ - یکی از مهره های شطرنج . ، ~ و فنجان دو چیز نامتناسب ازنظر اندازه . ، ~ کسی یاد هندوستان کردن کنایه از:به هوس

[ معر. پیل ] (اِ.) 1 - پستانداری است عظیم الجثه و علف خوار با بینی درازی موسوم به خرطوم و دو دندان نیش به نام عاج که بسیار گران بهاست . 2 - یکی از مهره های شطرنج . ؛ ~ و فنجان دو چیز نامتناسب ازنظر اندازه . ؛ ~ کسی یاد هندوستان کردن کنایه از:به هوس چیزی یا وسوسة کاری افتادن . ؛~هوا کردن کنایه از: کار شگفت انگیز، جالب توجه و پر هیاهو کردن .


لغت نامه دهخدا

فیل . (اِخ ) دهی است کوچک از دهستان میان رود علیا از بخش نور شهرستان آمل که دارای 10 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).


فیل . (اِخ ) شهر ولایت خوارزم را می گفته اند، و آن را در ابتدا فیل و بعدها منصوره خوانده اند و اکنون گرگانج گویند. (از معجم البلدان ). رجوع به فیلان شود.


فیل . [ ف َ / ف َی ْ ی ِ ] (ع ص ) رجل فیل الرأی ؛ مرد سست عقل . ج ، افیال ، فیالة، فیولة. || رجل فیل اللحم ؛ مرد بسیارگوشت . (منتهی الارب ).


فیل . (معرب ، اِ) پیل . پستانداری است عظیم الجثه که راسته ٔ خاصی بنام راسته ٔ فیلان را به وجود می آورد. در راسته ٔ فیلان امروز فقط دو گونه موجود است ، یکی فیل آسیایی یا هندی و دیگر فیل افریقایی . قد فیلهای هندی از افریقایی کوچکتر و گوشها و عاج آنها نیز کوچکتر است . به طورکلی امروزه فیلها بزرگترین حیوانات خاکزی هستند و دارای خرطوم طویلی میباشند که از اتصال دوجدار بینی و لب بالا به وجود آمده است . بر روی آرواره ٔ بالایی دو دندان نیش وجود دارد که بسیار طویل میشود و عاج را میسازد، بعلاوه در سراسر دهان فیل فقط چهار دندان آسیا وجود دارد که بر روی هر نیم فک قرار میگیرد. نمو دندانهای آسیا تدریجی است ، یعنی در هر زمانی بیش از چهار دندان آسیای عامل در دهان وجود ندارد ولی به محض اینکه دندانی ساییده شد در عقب آن دندان آسیای دیگری رشد میکند به قسمی که در دوران عمر فیل در هر نیم فک شش آسیا تدریجاً ظاهر میشود که سه تای اول را میتوان به منزله ٔ دندانهای شیری محسوب داشت و سه تای دوم را بجای آسیاهای دایمی . اولین دندان آسیای شیری در فیلها در سه ماهگی و دومی در دوسالگی و سومی در نه سالگی ظاهر میشود. اولین آسیای اصلی یا دائمی در پانزده سالگی و دومی در بیست سالگی و سومی در سی وپنج سالگی ظاهر میگردد. دست و پای فیلها حجیم و عضلانی است و هر کدام به پنج انگشت ختم میشوند. انگشتان مجموعاً در داخل یک توده ٔ عضلانی قرار دارند و فقط انتهای آنها که به سم پهنی ختم میشود آزاد است . فیل را معمولاً در هندوستان و افریقا اهلی میکنند. فیلهای افریقایی بیشتر وحشی هستند و آنها را به منظور استفاده از عاجشان شکار میکنند. برخی فیلها بالغ بر پنجاه تا شصت کیلوگرم عاج میدهند. ارتفاع فیلهای افریقایی تا 4/5 متر نیز میرسد. (فرهنگ فارسی معین ). کلمه ٔ فیل در عربی بصورت افیال و فیول جمع بسته میشود. و از آن مشتقات دیگری مستعمل است از جمله فَیّال به معنی فیلبان و پیلبان که صیغه ٔ شغل و مبالغه است : چند فیل که حصن قلب کافر بود بستد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ). پای دربست فیل خاص آورد و از نیتی صادق و یقینی صافی بر قلب ایلک حمله کرد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ).
یا مکن با فیلبانان دوستی
یا بنا کن خانه ای درخورد فیل .

سعدی .


- از دماغ فیل افتادن ؛ بسیار متکبر و معجب بودن . به خود مغرور بودن . تکبر بیش از حد. کبر و عجبی که دیگران را ناراحت کند. (یادداشت مؤلف ).
- اصحاب الفیل ، اصحاب فیل . رجوع به اصحاب الفیل شود.
- در زیر پای فیل افکندن ؛ به هلاکت رسانیدن . به خطر انداختن . نابود کردن . سبب نابودی کسی شدن .
- فیل آبکش ؛ پیل آبکش . (فرهنگ فارسی معین ). ابر سیاهی که باران آورد.
- فیل کسی را یاد هندوستان دادن ؛ به مستی و شور درآوردن . کسی را از حال عادی خارج کردن و در او شور و شوقی پدید آوردن .
- فیل کسی یاد هندوستان کردن ؛ به یاد گذشته افتادن . انتقال خیال آدمی به چیزی دور و یا نامناسب .
- فیل کوچکه ؛ در تداول ، زن فربه را گویند. (یادداشت مؤلف ).
- فیل معبری ؛ فیلی بزرگ که بر آن نشینند و از دریا بدان گذرند.
- فیل و فنجان ؛ دو چیز نامتناسب . (فرهنگ فارسی معین ). دوچیز را که یکی بسیار کوچک و دیگری بسیار بزرگ باشد و کنار هم قرار گیرند گویند به فیل و فنجان می مانند،نظیر: پیل و پشه .
- فیل هوا کردن ؛ چون در جایی ازدحام و شلوغی باشد و از کسی پرسند چه خبر است ، گوید: فیل هوا می کنند. (فرهنگ فارسی معین ). کنایه از این است که خبری نیست و هیاهوی بسیار برای هیچ است .
ترکیب های دیگر:
- فیل آباد . فیل آفرین . فیلاب . فیل استخوان . فیل افکن . فیل افکندن . فیل افکنی . فیل امرود. فیل اوژن . فیل بار. فیل باران . فیل باز. فیل بازی . فیل بالا. فیل بان . فیل بانی .فیل بچه . فیل بند. فیل بندان . فیل پا. فیل پای . فیل پیکر.فیل تل . فیلتن . فیل جادو. فیل جامه . فیل جوش . فیل چران . فیلچه . فیل حمله . فیل خانه . فیلخوار. فیل دار. فیل درفیل . فیل دل . فیل دندان . فیل رنگ . فیل زور. فیل زوری . فیل زهرج . فیل زهره . فیلسار. فیلسای . فیلسته . فیلسم . فیل سوار. فیل سواری . فیل شرم . فیل فام . فیل فکن . فیل قدم . فیلک . فیل گاه . فیل گوش . فیل گوشک . فیلگون . فیل گیر. فیل مال . فیل ماهی . فیل مرغ . فیل وار. فیلوارافکن . فیل وان . فیلی . رجوع به هر یک از این کلمات شود.
- امثال :
فیل زنده اش هزار تومان ، مرده اش هم هزار تومان ؟؛ در تداول ، هنگامی گویند که دو نوع از یک جنس را به قیمت واحد فروشند. یا برای دو چیز - که یکی خوب و دیگری بد است - امتیاز برابر قائل شوند.
کار حضرت فیل است ؛ کاری بسیار مشکل است . (فرهنگ فارسی معین ).از قدرت من و شما خارج است .
مثل فیل باید توی سرش کوبید؛ درباره ٔ کسی که نصیحت نمی پذیرد استعمال کنند، زیرا فیلبان با کجک به سر فیل می کوبد. (فرهنگ فارسی معین ).
|| نام یکی از مهره های شطرنج است که در هر دسته از مهره های سیاه و سفید دو تای آن وجود دارد. جای این مهره خانه ٔ سوم از کنار است ، یعنی یک فیل بین اسب و شاه و دیگری میان اسب دیگر و وزیر قرار میگیرد. حرکت مهره ٔ فیل بطریق مورب است و تا هرچند خانه که در مسیرش مهره ای نباشد میتواند پیش برود :
از خسان همت کسان مطلب
که رخ و فیل کار شه نکند.

خاقانی .


چون اسب و فیل نیست دلم خون همی شود
ازبهر اسب و فیل دلا خون همی شوی .

خاقانی .


ز میدانْش خالی نبودی چو میل
همه وقت پهلوی اسبش چو فیل .

سعدی .


|| مرد فرومایه ٔ گران و ثقیل . (از منتهی الارب ).

فیل. ( معرب ، اِ ) پیل. پستانداری است عظیم الجثه که راسته خاصی بنام راسته فیلان را به وجود می آورد. در راسته فیلان امروز فقط دو گونه موجود است ، یکی فیل آسیایی یا هندی و دیگر فیل افریقایی. قد فیلهای هندی از افریقایی کوچکتر و گوشها و عاج آنها نیز کوچکتر است. به طورکلی امروزه فیلها بزرگترین حیوانات خاکزی هستند و دارای خرطوم طویلی میباشند که از اتصال دوجدار بینی و لب بالا به وجود آمده است. بر روی آرواره بالایی دو دندان نیش وجود دارد که بسیار طویل میشود و عاج را میسازد، بعلاوه در سراسر دهان فیل فقط چهار دندان آسیا وجود دارد که بر روی هر نیم فک قرار میگیرد. نمو دندانهای آسیا تدریجی است ، یعنی در هر زمانی بیش از چهار دندان آسیای عامل در دهان وجود ندارد ولی به محض اینکه دندانی ساییده شد در عقب آن دندان آسیای دیگری رشد میکند به قسمی که در دوران عمر فیل در هر نیم فک شش آسیا تدریجاً ظاهر میشود که سه تای اول را میتوان به منزله دندانهای شیری محسوب داشت و سه تای دوم را بجای آسیاهای دایمی. اولین دندان آسیای شیری در فیلها در سه ماهگی و دومی در دوسالگی و سومی در نه سالگی ظاهر میشود. اولین آسیای اصلی یا دائمی در پانزده سالگی و دومی در بیست سالگی و سومی در سی وپنج سالگی ظاهر میگردد. دست و پای فیلها حجیم و عضلانی است و هر کدام به پنج انگشت ختم میشوند. انگشتان مجموعاً در داخل یک توده عضلانی قرار دارند و فقط انتهای آنها که به سم پهنی ختم میشود آزاد است. فیل را معمولاً در هندوستان و افریقا اهلی میکنند. فیلهای افریقایی بیشتر وحشی هستند و آنها را به منظور استفاده از عاجشان شکار میکنند. برخی فیلها بالغ بر پنجاه تا شصت کیلوگرم عاج میدهند. ارتفاع فیلهای افریقایی تا 4/5 متر نیز میرسد. ( فرهنگ فارسی معین ). کلمه فیل در عربی بصورت افیال و فیول جمع بسته میشود. و از آن مشتقات دیگری مستعمل است از جمله فَیّال به معنی فیلبان و پیلبان که صیغه شغل و مبالغه است : چند فیل که حصن قلب کافر بود بستد. ( ترجمه تاریخ یمینی ). پای دربست فیل خاص آورد و از نیتی صادق و یقینی صافی بر قلب ایلک حمله کرد. ( ترجمه تاریخ یمینی ).
یا مکن با فیلبانان دوستی
یا بنا کن خانه ای درخورد فیل.
سعدی.
- از دماغ فیل افتادن ؛ بسیار متکبر و معجب بودن. به خود مغرور بودن. تکبر بیش از حد. کبر و عجبی که دیگران را ناراحت کند. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ عمید

۱. (زیست شناسی ) پستاندار خرطوم دار با پوست ضخیم و چروک دار، پاهای ستون مانند، و عاج بلند و نسبتاً خمیده که بزرگ ترین جانور خاک زی است.
۲. صد وپنجمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۵ آیه، الم تَرَ.
۳. (ورزش ) در شطرنج، هر یک از دو مهرۀ هر بازیکنی که دارای حرکت مورب می باشد.

دانشنامه عمومی

فیل یا پیل (انگلیسی: Elephant) نام حیوانی بزرگ جثه از راسته خرطوم داران (Proboscidea) از خانواده فیلان (Elephantidae) است که بیشتر بومی هندوستان و آفریقا هستند. گذشته از اندازه فیل ها، دو چیز دیگر که آن ها را از بقیه پستانداران متمایز می کند، خرطوم و عاج آن هاست.
فیل ها سنگین ترین جانوران خشکی هستند. نوع بالغ فیل نر حداکثر ۶۰۰۰ کیلوگرم وزن دارد. فیل ها ۳/۶ تا ۶ متر طول و ۳٬۲ متر ارتفاع دارد و معمولاً وزن آن ها هفت تن است
فیل گیاه خوار است و در یک روز ممکن است ۷۰ کیلوگرم برگ و علف خورده و گاهی گوشتخواری کند یا ۲۰۰ لیتر آب بیاشامد.در پارک های طبیعت آمریکا و روسیه فیل های گوشتخوار زندگی می کنند
خط فرگشتی دو گونه فیل آفریقایی و فیل آسیایی در حدود ۶٫۷ میلیون سال پیش از هم جدا شد. هم اکنون دو گونه فیل به نام های فیل آفریقایی و فیل آسیایی وجود دارد.فیل ها ۴ زانو دارند که دو زانو رو به عقب و دو زانو رو به جلو خم می شود. وزن فیل ها تا هفت تن میرسد و ان ها حدود ۷۰ سال عمر میکنند

دانشنامه آزاد فارسی

فیل (elephant)
پستاندار بزرگ چرنده ای با پوست ضخیم، چروکیده و خاکستری، گوش هایی بزرگ، خرطومی بزرگ و قابل انعطاف، و عاج های بزرگ و منحنی شکل. این جانور در انتهای خرطوم خود زواید انگشت مانندی دارد که از آن ها برای گرفتن و بردن غذا به سمت دهان استفاده می کند. از خرطوم برای بردن آب به دهان نیز استفاده می شود. فیل ها علفخوارند و چون بدنی بسیار بزرگ دارند بیشتر وقت آن ها صرف تغذیه از برگ ها، جوانه ها، بامبو، نی، علف، میوه ها، و در صورت امکان محصولات زراعی، ازجمله ذرت و موز می شود. فیل ها بزرگ ترینجانور خشکی زی زنده اند. معمولاً به صورت گله ای زندگی می کنند. هر گله بیست تا ۴۰ ماده دارد و یک مادۀ بالغ و باتجربه رهبری گله را عهده دارد. فیل های نر اغلب تنها، یا در دسته های کوچک زندگی می کنند. فیل های نر جوان تا زمانی که به بلوغ جنسی برسند با گلۀ ماده ها می مانند. فیل ها طولانی ترین دورۀ بارداری را در میان تمامجانوران دارند. این دوره هجده تا ۲۳ ماه بین لقاح و تولد، طول می کشد. فیل ها معمولاً یک بچه به دنیا می آورند، که بعد از دَه تا پانزده سال بالغ می شود. دندان های عاج آن ها، که در ابتدا با لایۀ نازکی از مینا پوشیده شده است، بعداً به کل به عاج تبدیل می شود و در تمام طول زندگی به رشد ادامه می دهد. فیل ها در ابتدا دندان عاج شیری دارند که در سال های اول زندگی می افتد. در طبیعت، فیل ها حدود ۶۰ سال عمر می کنند، اما در اسارت مواردی مشاهده شده است که بیش از ۶۵ سال هم زنده مانده اند. فیل ها در شاخۀ طناب داران، ردۀ پستانداران، راستۀ خرطوم داران یا شنگ داران، خانوادۀ فیل ها قرار دارند. در حال حاضر دو گونه فیل یافت می شود: فیل افریقایی (Loxodonta africana)، و فیل آسیایی یا فیل هندی Elephas maximus). فیل افریقایی بسیار بزرگ تر است، قدش به چهار متر و وزنش به هشت تن می رسد. قد فیل هندی۲.۷ متر و وزنش چهار تن است.گونه های در معرض خطر. فیل ها را به سبب عاجشان به قتل می رسانند. همچنین، تولیدمثل در آن ها بسیار آهسته است و در اسارت به آسانی تولید مثل نمی کنند. مجموعۀ این عوامل باعث شده است این جانوران در معرض انقراض قرار گیرند. در افریقا، شکار بی رویه باعث کاهش سریع تعداد فیل ها در دهۀ ۱۹۸۰ شد و جمعیت فیل های افریقای شرقی در معرض انقراض قرار گرفت. فیل ها، از ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۷، در فهرست جانوران در معرض بیشترین خطر در «معاهدۀ بین المللی تجارت گونه های در معرض خطر» (CITES) قرار گرفتند، این امر و معاهدۀ ممنوعیت جهانی تجارت عاج در ۱۹۹۰، منجر به کاهش آشکار شکار قاچاق فیل ها شد. در ۱۹۹۷، در دهمین گردهمایی CITES، فیل ها در پیوست شمارۀ دو CITES، در فهرست گونه های در معرض آسیب جای گرفتند و ممنوعیت تجارت عاج از بین رفت. فیل آسیایی نیز در فهرست جانوران در معرض خطر CITES قرار داشت. فیل افریقایی، به نسبت خویشاوند آسیایی خود، گوش هایی بزرگ تر و خرطومی بلندتر دارد. بسیاری از فیل های آسیایی، خصوصاً ماده ها فاقد خرطوم اند. فیل افریقایی پیشانی شیب دار و پشت گودافتاده ای دارد، در حالی که فیل آسیایی دو برجستگی روی پیشانی، دقیقاً بالای گوش هایش دارد و پشتش منحنی است. در فیل افریقایی خرطوم سفت و محکم و دارای دو زائده انگشت مانند در انتهاست؛ فیل آسیایی دارای خرطوم نرمی با یک زائدۀ انگشت مانند در انتهاست. فیل افریقایی دارای چهار ناخن در پای جلویی و سه ناخن در پای عقبی است، در صورتی که فیل آسیایی پنج ناخن در پای جلو و چهار ناخن در پای عقبی خود دارد. فیل های افریقایی فقط در افریقا، در جنوب صحرای افریقا، زندگی می کنند. فیل آسیایی یا هندی در بخش هایی از هند و جنوب شرقی آسیا یافت می شود. فیل های آسیایی جوان مو دارند و از این جهت شبیه جنس منقرض شده ماموت اند، بالغان پوستی نرم و تقریباً برهنه دارند. گونۀ افریقایی دارای طبیعتی تندخوتر است و قادر است به سرعت روی زمین های ناهموار حرکت کند. تعداد فیل های افریقایی در ۱۹۸۱، ۱,۳۰۰,۰۰۰؛ در ۱۹۸۸، کمتر از ۷۰۰هزار، در ۱۹۹۰، ۶۰۰هزار؛ و در ۱۹۹۷، کمتر از ۵۸۰هزار بود. بنا به تخمینی در ۱۹۹۷، فیل ها ممکن است طی دَه سال آینده در سری لانکا منقرض شوند. دولت سری لانکا مدعی بود که ۴هزار رأس از این جانور باقی مانده است، در حالی که «انجمن حفاظت از طبیعت و حیات وحش سری لانکا» ادعا می کرد که فقط ۲,۵۰۰ رأس فیل افریقایی در سری لانکا یافت می شود. در پایان سال ۲۰۰۰ تخمین زدند که کمتر از ۵۰هزار رأس فیل آسیایی در طبیعت وجود دارد. در آسیا حدود ۱۰هزار فیل کارگر زیست می کند. بیشتر این فیل ها از طبیعت به اسارت گرفته شده اند و با بی رحمی، و گرسنگی دادن «اهلی» شده اند. در مارس ۲۰۰۰، شکار قاچاق فیل ها در یازده کشور افریقایی افزایش یافت و «بنیاد بورن فری»، تخمین زد که سالانه ۹هزار فیل در افریقا کشته می شود.

نقل قول ها

فیل، حیوانی است بزرگ جثه از راسته خرطوم داران.
• «گاندی، فیل بزرگ و سیاهی بود که سوار موش کوچک و سفیدی شده بود. کینگ، موش کوچک و سیاهی است که برپشت فیل بزرگ و سفیدی سوار است.» -> مالکوم ایکس
• «آشنایی با فیل بان خانه به خورد لازم دارد.»• «دشمن اگر پشه است فیل بشمارش.»• «فیل روی پلک چشمان دیده نمی شود اما مورچه آن طرف رودخانه دیده می شود.» -> ضرب المثل اندونزیایی
• «از تنگی چشم فیل معلومم شد// کانان که غنی ترند محتاج ترند» -> سعدی
• «ای صفدری که در صف هیجا ترا خرد// همتای پیل جنگی و شیر ژیان نهاد» -> ظهیرالدین فاریابی
• «سر چشمه شاید گرفتن به بیل// چو پر شد نشاید گذشتن به پیل» -> سعدی
• «یا مکن با پیل بانان دوستی// یا بنا کن خانه ای در خورد پیل» -> سعدی
• «اگر پیل با پشه کین آورد// همه رخنه در داد و دین آورد» -> فردوسی
• «چو پیلان به زور و چو مرغان به پر// چو ماهی به دریا چو آهو به بر» -> فردوسی
• «گاو از من و تو فراخ تر دارد چشم// پیل از من و تو بزرگ تر دارد گوش» -> سعدی
• «پشه چو پر شد بزند پیل را// با همه تندی و صلابت که اوست» -> سعدی
• «پشه از پیل کم زید بسیار// زانکه کوته بقا بود خونخوار» -> سنایی
• «پشه ز چه یک روز زید پیل به صدسال// زیرا ز پشه پیلان در رنج و عنایند» -> ناصرخسرو
• «تا صعوه به منقار نگیرد دل سیمرغ// تا پشه نکوبد به لگد خرد سر پیل» -> منجیک ترمذی
• «دیگران کی به پایه تو رسند// پشه را کی بود مهابت پیل» -> ظهیرالدین فاریابی
• «سلیمانی افتاده در پای مور// همان پشه ای کرده بر پیل زور» -> نظامی
• «قوت پشه نداری چنگ با پیلان مزن// همدل موری نه ای، پیشانی شیران مخار» -> جمال الدین عبدالرزاق

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی فِیلِ: فیل
معنی خُرْطُومِ: بینی فیل وخوک (اطلاق خرطوم بر بینی آن شخص کافر ، با اینکه خرطوم تنها بینی فیل و خوک است ، در حقیقت نوعی توبیخ و ملامت است ، و در این آیه تهدیدی است به آن شخص ، به خاطر عداوت شدیدی که با خدا و رسول او و دینی که بر رسولش نازل کرده ، میورزیده است )
معنی مَّأْکُولٍ: خورده شده (عصف ماکول به معنای برگ زراعتی ، مثل گندم است که دانههایش را خورده باشند ، و نیز به معنای پوست زراعتی است مانند غلاف نخود و لوبیا ، که دانهاش را خورده باشند ، و منظور آیه این است که اصحاب فیل بعد از هدف گیری مرغان ابابیل به صورت جسدهایی بی...
تکرار در قرآن: ۱(بار)

[ویکی فقه] فیل (ابهام زدایی). فیل ممکن است، اشاره به معانی ذیل باشد: • سوره فیل، صد و پنجمین سوره قرآن کریم• اصحاب فیل، سپاهی به فرماندهی ابرهه به قصد تخریب خانه کعبه• فیل (حیوان)، بزرگ ترین جانور خاک زی
...

[ویکی فقه] فیل (حیوان). فیل، بزرگ ترین جانور خاک زی می باشد.
از آن به مناسبت در بابهای طهارت ، تجارت و سبق و رمایه نام برده اند.
← در طهارت
۱. ↑ مستند الشیعة، ج۱۵، ص۱۰۰.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۵، ص۷۳۳.
...

گویش مازنی

/feal/ خشمگین شدن – عصبانی شدن - کینه به دل گرفتن ۳نق زدن

۱خشمگین شدن – عصبانی شدن ۲کینه به دل گرفتن ۳نق زدن


پیشنهاد کاربران

فیل درستش پیل هست چون خیلی قدرت مند هست
به بطی هم پیل میگویند چونداسم فیل گرفته میشود وهنیها هم بهش پیل میگوید ودر زبان لکی یا کلهوری یا لری به پول پیل میگوند چون پول نیز مانند پیل یا فیل یا قدرت دارد

فیل نه پیل من طرز نوشتن فیل یعنی الفنت رو میخوام.

فیل یا پیل حیوانی بزرگ جثه از راسته خرطوم داران ( Proboscidea ) از خانواده فیلان ( Elephantidae ) است که بیشتر بومی هندوستان و آفریقااست.
فیل ها سنگین ترین جانوران خشکی اند. دو گونه فیل داریم؛ فیل آفریقایی که در آفریقا می زید و فیل هندی. فیل ها از خرطوم دراز خود همچون دست استفاده می کنند و با آن غذا و آب را در دهان خود می گذارند. جنس عاج فیل ها مانند جنس دندان است. فیل های نر عاج خود رابکار جنگ برند.
فیل ها خیلی نیاز به دفاع از زیستگاه خود ندارند٬ چرا که گوئی همسایگان خود را می شناسند و با آن ها روابط دوستانه دارند.
بینایی شان ضعیف ولی حس شنوایی و بویایی شان بسیار خوب است. اگر یکی از فیل ها احساس خطر کند٬ همهٔ گله گوش به زنگ می شوند. [۱]
رابطه با انسان
درمان
از فیل ها برای درمان بعضی بیماری های روانی در انسان ها بهره گرفته اند. پزشکان در تایلند از فیل ها برای درمان کودکان مبتلا به اوتیسم و نیز کودکان نابینا کمک گرفته اند تا این کودکان، که از ارتباطات اجتماعی گریزان هستند، وارد تعاملات اجتماعی شوند. [۲]
خرطوم و عاج
خرطوم
گذشته از اندازه دو چیز دیگر فیل ها را از بقیهٔ پستان داران متمایز می کند٬ خرطوم و عاج. خرطوم٬ بینی فیل است. خرطوم استخوان ندارد و ماهیچه ای است و یک یا دو لب انگشت در نوک آن وجود دارد . فیل از خرطوم برای نفس کشیدن و آب خوردن استفاده می کند٬ به این صورت که ابتدا آب را بالا می کشد و سپس آن را از گلویش پایین می فرستد. خرطوم فیل مثل دست نیز عمل می کند. آنقدر قوی که شاخه های پربرگ را بشکند و آنقدر دقیق که میوه ای به کوچکی تمشک را بر چیند.
خرطوم فیل بسیار حساس است: فیل هایی که می خواهند جفت گیری کنند خرطوم هایشان را در هم حلقه می کنند. فیل های مادر وقت زیادی را صرف لمس و نوازش بچه هایشان می کنند. این کار را با خرطوم هایشان انجام می دهند. این «نوازش فیل» برای بچه فیل بسیار مهم است. بچه ای که نوازش نشود به اندازهٔ بچه ای که تماس زیادی با مادرش داشته باشد رشد نمی کند. [۳]
عاج
عاج ها٬ در واقع دومین دندان های پیشین بالایی فیل اند. وقتی این دندان ها شروع به رشد می کنند٬ همانند دندان انسان٬ لایه ای از مینا دارند. ولی وقتی بزرگتر می شوند٬ مینا دیگر روی دندان ها را نمی پوشانند. بخش بزرگی از این دندان ها از عاج ساخته شده است. فیل ها این عاج ها را بکار دفاع و خوردن زنند. این دندان ها در تمام طول عمر فیل رشد می کنند٬ بنابراین فیلی که عاج های بسیار بزرگی دارد معمولاً حیوانی پیر است. عاج ماده ها کوچک تر از عاج نرهاست و عاج فیل آسیایی هم کوچک تر از فیل آفریقایی است. [۴]
اقسام
فیل آفریقایی
فیل آسیایی
فیل چینی
فرگشت دو گونه فیل آفریقایی و فیل آسیایی در حدود ۶٫۷ میلیون سال پیش از هم جدا شد. [۵]
جستارهای وابسته
ماموت
منابع
↑ دانشنامهٔ آکسفورد
↑ «فیل درمانی نابینایان در تایلند». سایت خبری آینده، آگوست ۲۰۱۱. بازبینی شده در ۲۱ آگوست ۲۰۱۱.
↑ دانشنامهٔ آکسفورد
↑ دانشنامهٔ آکسفورد
↑ «تاریخ دقیق جدایی فیل آفریقایی از آسیایی تعیین شد». بی بی سی فارسی. بازبینی شده در ۱۳ دسامبر ۲۰۱۱.
از میکی پدیا با کمی ویرایش

فیل . ( اِفا. ) در اصل یونانی. در اصطلاحات سیاسی یا فرهنگی، در ترکیبات، به معنی "دوست دارنده" می آید مانند رسوفیل، انگلوفیل، ژرمنوفیل و. . . که صفت مرکب میسازد به معنی کسی که دوستدار و طرفدار روسها، انگلها یا ژرمنهاست ( دوستدار مردم، فرهنگ و یا نفوذ آنها ) .

پیل

فیل یا پیل واژه ای ایرانی که که اعراب و مغول ها یا ترکان این واژه را قرض گرفته و در زبان خود استفاده میکنند . . . . فیل معرب پیل است

فیل ریخت اربی ( عربی ) واژه ی پارسی پیل است.


کلمات دیگر: