کلمه جو
صفحه اصلی

ابواسحاق شیرازی

لغت نامه دهخدا

ابواسحاق شیرازی. [ اَ اِ ق ِ ] ( اِخ ) رجوع به بسحاق شود.

ابواسحاق شیرازی. [ اَ اِ ق ِ ]( اِخ ) جمال الدین ابراهیم بن علی بن یوسف فیروزآبادی شیرازی. نزیل بغداد ( 393 - 476 هَ. ق. ). فقیه معروف شافعی. مولد او فیروزآباد و برای کسب علم بشیراز رفت ( 410 ) و نزد ابوعبداﷲ بیضاوی و عبدالوهاب بن رامین فقه آموخت آنگاه ببصره شد و در خدمت جوزی قرائت حدیث کرد و در سال 415 رهسپار بغداد گشت و نزد ابوالطیب طبری قاضی به استفاده مشغول شد و مدتی مصاحب وی بود ودر مجلس او نیابت میکرد و در مدرس او سمت معیدی داشت پس از آنکه مدرسه نظامیه در بغداد بنا شد تدریس آنجا را به ابواسحاق واگذار کردند و تا آخر عمر در آنجا بدرس اشتغال داشت. او اولین مدرس رسمی مدرسه نظامیه است و قبل از وی ابن صباغ بیست روز بدانجا تدریس کرده بود. از کتب اوست : مهذب و تنبیه در فقه و لمع وشرح آن در اصول و نکت در خلاف و تبصره و معونه و تلخیص و غیر آن. فیروزآبادی صاحب قاموس از اخلاف اوست.

ابواسحاق شیرازی . [ اَ اِ ق ِ ](اِخ ) جمال الدین ابراهیم بن علی بن یوسف فیروزآبادی شیرازی . نزیل بغداد (393 - 476 هَ . ق .). فقیه معروف شافعی . مولد او فیروزآباد و برای کسب علم بشیراز رفت (410) و نزد ابوعبداﷲ بیضاوی و عبدالوهاب بن رامین فقه آموخت آنگاه ببصره شد و در خدمت جوزی قرائت حدیث کرد و در سال 415 رهسپار بغداد گشت و نزد ابوالطیب طبری قاضی به استفاده مشغول شد و مدتی مصاحب وی بود ودر مجلس او نیابت میکرد و در مدرس او سمت معیدی داشت پس از آنکه مدرسه ٔ نظامیه در بغداد بنا شد تدریس آنجا را به ابواسحاق واگذار کردند و تا آخر عمر در آنجا بدرس اشتغال داشت . او اولین مدرس رسمی مدرسه ٔ نظامیه است و قبل از وی ابن صباغ بیست روز بدانجا تدریس کرده بود. از کتب اوست : مهذب و تنبیه در فقه و لمع وشرح آن در اصول و نکت در خلاف و تبصره و معونه و تلخیص و غیر آن . فیروزآبادی صاحب قاموس از اخلاف اوست .


ابواسحاق شیرازی . [ اَ اِ ق ِ ] (اِخ ) رجوع به بسحاق شود.


دانشنامه عمومی

ابواسحاق، ابراهیم بن علی شیرازی (۱۰۰۲- ۱۰۸۱م) فقیه شافعی ایرانی در سدهٔ پنجم هجری بود.
میر، محمد تقی (۱۳۶۸)، بزرگان نامی پارس، جلد اول، شیراز: انتشارات دانشگاه شیراز
لغت نامهٔ دهخدا
در سال ۳۹۳ قمری در فیروزآباد فارس متولد شد و در همان جا به تحصیل مقدمان پرداخت. او در سال ۴۱۰ قمری برای کسب علم به شیراز رفت و نزد ابوعبداﷲ بیضاوی و عبدالوهاب بن رامین فقه آموخت آنگاه به بصره شد و در خدمت جوزی قرائت حدیث کرد و در سال ۴۱۵ رهسپار بغداد گشت و نزد ابوالطیب طبری قاضی مشغول شد و مدتی مصاحب وی بود و در مجلس او نیابت می کرد و در مدرس او سمت معیدی داشت پس از آنکه مدرسهٔ نظامیه در بغداد بنا شد، تدریس آنجا را به ابواسحاق واگذار کردند و تا آخر عمر در آنجا به درس اشتغال داشت. او اولین مدرس رسمی مدرسهٔ نظامیه است و قبل از وی ابن صباغ بیست روز در آنجا تدریس کرده بود. از کتب اوست: مهذب و تنبیه در فقه و لمع وشرح آن در اصول و نکت در خلاف و تبصره و معونه و تلخیص و غیر آن. فیروزآبادی صاحب قاموس از اخلاف اوست. ابواسحاق در سال ۴۷۶ قمری درگذشت.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اَبو اِسْحاقِ شیرازی، جمال الدین ابراهیم بن علی بن یوسف فیروزآبادی (۳۹۳-۴۷۶ق/۱۰۰۳-۱۰۸۳م)، فقیه بزرگ شافعی و استاد نامدار مدرسه نظامیه بغداد .
زادگاه وی شهر گور در فارس بود که در زمان عضدالدوله دیلمی (حک ۳۳۸-۳۷۲ق) و به فرمان او فیروز آباد نام گرفت. تاریخ ولادت او را برخی در یکی از سال های ۳۹۵، ۳۹۶ و ۳۹۷ق نیز گفته اند، ولی بیش تر منابع در سال ۳۹۳ق اتفاق دارند.
خاندان و بازماندگان
از خاندان و بازماندگانش اطلاعی در دست نیست، تنها ابوطاهر مجدالدین محمد بن یعقوب فیروزآبادی (د ۸۱۷ق) مؤلف قاموس اللغه، مدعی شده که ابواسحاق نسب می برد، اما باتوجه به این که فرزندی از ابواسحاق بر جای نمانده و حتی همسری اختیار نکرده است، در باب این انتساب تردید شده است.
تحصیلات و استادان
ابواسحاق خود از برخی استادانش در فیروزآباد، غُندجان، شیراز و شمار بیشتری از آنان در بغداد به صراحت نام برده است و چنان که خواهد آمد، نام بعضی از ایشان را نیز زندگی نامه نویسان پس از وی یاد کرده اند. او مقدمات علوم را در فیروزآباد از ابوعبداللـه محمد بن عمر شیرازی که از اصحاب ابوحامد اسفراینی بود، فرا گرفت و چندی نیز در غندجان، از شهرهای فارس، نزد ابوعبدالرحمن بن حسن غدنجانی دانش آموخت. در ۴۱۰ق در حدود ۱۷ سالگی برای ادامه تحصیلات رهسپار شیراز شد و در حلقه درس قاضی ابوعبداللـه جلاب، خطیب و فقیه معروف شهر، شرکت کرد. وی در همان سال های نوجوانی در مجالس درس قاضی ابوالفرج فامی شیرازی، برجسته ترین دانشمند ظاهری مذهب فارس، حضور می یافته و با او مناظره می کرده و از همان آغاز زبردستی و توانایی خود را در مناظرات فقهی نشان داده است. در شیراز همزمان با تحصیلات ابواسحاق و پیش از آن، مذهب اصحاب حدیث و مذهب حنفی و شافعی ، رایج بوده است و ظاهری مذهبان، از پیروان داوود اصفهانی (د ۲۷۰ق) در شیراز هواداران و مجالس درس فراوان داشته اند و امور قضایی به دست انان بوده است. هرچند در نوشته های ابواسحاق اشارتی به توقف و تحصیل او در بصره نشده است، از جزری نامی که به اختلاف خوزی یا خَزَری نیز نوشته شده، در فهرست استادان او در بصره یاد کرده اند و چنین می نماید که او در سفر به بغداد چندی در بصره مانده و در همین فرصت از محضر آن استاد استفاده کرده است. ابواحمد ابن رامین بغدادی نیز که ابواسحاق از او در شمار استادانش یاد کرده، هرچند اشاره ای به محل استفادۀ خود از محضر درس او نکرده، به احتمال از استادان وی در بصره بوده است، اما تذکره نویسان او را از استادان ابواسحاق در شیراز نوشته اند. به هر روی ابواسحاق که خود را از مدرسان و فقیهان فارس بی نیاز دیده، برای تکمیل دانش خود به بغداد رفت، بغدادی که روزگاری دراز رونق مراکز آموزشی شیعیان بر اثر نفوذ حکمرانان شیعی مذهب آل بویه از یک سو و غلبه حنبلی مذهبان از سوی دیگر، پیروان مذهب شافعی را تا حدودی در این شهر ناتوان ساخته بود. ابواسحاق در ۴۱۵ق به بغداد درآمد و در حلقه درس قاضی ابوالطیب طبری (د ۴۵۰ق) استاد و پیوشایی بزرگ شافعیان مرکز خلافت عباسی حضور یافت و از شاگردان برجسته و معید مجلس درس او شد. ابواسحاق با ستایش فراوان از این استاد نام برده و یادآور شده که ده و اند سالی در حلقه درس وی حضور یافته و از او و نیز استاد دیگرش ابوحاتم طبری بیش از دیگران بهره برده است. گفتنی است که ابواسحاق دو سال با اجازۀ ابوالطیب در مسجد او به تدریس پرداخت. از دیگر استادان ابواسحاق در بغداد، ابوالحسن شیرجی فرضی حاسب، ابومحمد عبدالوهاب بن علی بن نصر، ابوالقاسم منصور بن عمر کرخی، قاضی ابوعلی محمد بن احمد هاشمی حنبلی (د ۴۲۸ق) از بزرگان هاشمیان و پیشوای حنبلیان بغداد و از نزدیکان خلیفه القادر عباسی، و ابوبکر خوارزمی برقانی، ابوعلی ابن شاذان و ابوالفرج محمد بن عبداللـه خرگوشی در حدیث، و ابوعلی زجاجی در فقه و اصول ، و ابوحاتم قزوینی شاگرد ابن باقلانی در کلام بوده اند. ابوعبداللـه محمد بن عبداللـه بیضاوی از دیگر استادان او با این که به گفته خود ابواسحاق ساکن بغداد بوده است اما ابن نجار به صراحت، بیضاوی را استاد فقه او در شیراز نوشته است.
کوشش اشتغال به تحصیل
...


کلمات دیگر: