کلمه جو
صفحه اصلی

عنن

فارسی به انگلیسی

impotency, impotence, importence

importence, impotency


impotence


فارسی به عربی

عجز

مترادف و متضاد

impotence (اسم)
کاری، عنن، لاغری، ناتوانی، عجز، ضعف جنسی، سستی کمر

impotency (اسم)
کاری، عنن، لاغری، ناتوانی، عجز، ضعف جنسی، سستی کمر

anaphrodisia (اسم)
کاهش شهوت، نقصان قوهء باء، عنن

debility (اسم)
سستی، عنن، ضعف، ضعف و ناتوانی، ضعف قوه باء

impuissance (اسم)
سستی، عنن، ناتوانی، عجز، ضعف قوای جنسی، کم زوری

فرهنگ فارسی

ناتوانی جنسی عدم توانایی مقاربت در مرد سستی کمر و حاصل نشدن انتعاظ جهت اجرای عمل جنسی عدم رجولیت .
جمع عنه


فرهنگ معین

(عَ نَ ) [ ازع . عنانة ] (اِ. ) ناتوانی جنسی در مرد، عدم توانایی مقاربت در مرد.

لغت نامه دهخدا

عنن. [ ع َ ن َ ] ( ع مص ) پیش آمدن و پیش گرفتن و ظاهر گردیدن. ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). عَن . عُنون. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). رجوع به عَن و عنون شود.

عنن. [ ع َ ن َ ] ( ع اِمص ) پیش آمدگی و پیش گیری چیزی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). اسم مصدر است ازعنن. ( از اقرب الموارد ). || نامردی و عدم توانایی بر نزدیکی زنان. ( ناظم الاطباء ). || ( اِ ) جانب و ناحیه. || ناحق گرفته و باطل. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || آنچه از آسمان دیده میشود. ( از اقرب الموارد ).

عنن. [ ع ُ ن ُ ] ( ع اِ ) ج ِ عِنان. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به عنان شود.

عنن. [ ع ُ ن َ ] ( ع اِ ) ج ِ عُنّة. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). رجوع به عنة شود.

عنن . [ ع َ ن َ ] (ع مص ) پیش آمدن و پیش گرفتن و ظاهر گردیدن . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). عَن ّ. عُنون . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به عَن ّ و عنون شود.


عنن . [ ع ُ ن َ ] (ع اِ) ج ِ عُنّة. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به عنة شود.


عنن . [ ع ُ ن ُ ] (ع اِ) ج ِ عِنان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به عنان شود.


عنن . [ ع َ ن َ ] (ع اِمص ) پیش آمدگی و پیش گیری چیزی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). اسم مصدر است ازعنن . (از اقرب الموارد). || نامردی و عدم توانایی بر نزدیکی زنان . (ناظم الاطباء). || (اِ) جانب و ناحیه . || ناحق گرفته و باطل . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || آنچه از آسمان دیده میشود. (از اقرب الموارد).


دانشنامه آزاد فارسی

عَنَن
نوعی بیماری که موجب ضعف قوۀ تناسلی مرد شود به گونه ای که نتواند نزدیکی کند. شخص دچارِ این بیماری را عِنّین گویند. به موجب مادۀ ۱۱۲۲ قانون مدنی عنن ازجمله عیوب مرد است که برای زن حقِ فسخ نکاح را ایجاد می کند، مشروط بر آن که یک بار هم عملِ زناشویی را انجام نداده باشد. عنن در مرد هرگاه پس از عقد نیز حادث شود موجب حق فسخ برای زن خواهد بود. طبق مادۀ ۱۱۲۶ چنانچه زوجه پیش از عقد از این عیب در مرد آگاه باشد، حق فسخ نخواهد داشت. در مادۀ ۱۱۲۲ مصوبِ ۱۳۱۴ش، عنن در صورتی حق فسخ برای زن ایجاد می کند که بعد از گذشتن یک سال از تاریخ رجوع وی به حاکم رفع نشود. ولی در اصلاح قانون مدنی در ۱۳۷۰، این شرط از بند دوم این ماده حذف شد. هم اکنون نظر به سکوت قانون در این باره باید به فتاوی مشهور مراجعه کرد. به موجب فتوای امام خمینی (ره) در تحریرالوسیله (جلد دوم، مسئلۀ ششم) بعد از ثبوت عنن مرد، زن اگر برای زندگی با مرد صبر نکند و به حاکم مراجعه نماید، پس از گذشت یک سال حق فسخ خواهد داشت.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] عَنَن، نوعی ناتوانی جنسی در مردان است.
به بیماری جنسی ای که بر اثر آن آلت تناسلی مرد نعوظ نمی کند، به گونه ای که ناتوان از آمیزش می گردد، عنن و به مرد مبتلا به آن « عِنّین » گویند.
کاربرد فقهی
از احکام آن در باب های نکاح ، قصاص و دیات سخن گفته اند.
← در نکاح
۱. ↑ مسالک الافهام، ج۸، ص۱۰۴-۱۰۵.
...

پیشنهاد کاربران

● عَنَن: ناتوانیِ جنسیِ مرد از برقراری رابطه جنسی. چنین مردی، عِنّین نامیده می شود.

نوعی بیماری جنسی در مردان که جلوگیری میکند از ایجاد رابطه جنسی, ناتوانی, سستی کمر

ناتوانی جنسی مرد بر اثر نعوظ یا همان شق نکردن.
که در این صورت زن میتواند نکاح را فسخ کند که اگر مهر تعیین کرده باشند نصف مهرالمسمی را میگیرد واگر مهر تعیین نکرده باشند نصف مهر ال مثل را میکیرد.


ناتوانی جنسی مرد در ایجاد نزدیکی و رابطه نزدیکی، که طبق ماده ۱۱۰۱ قانون مدنی زن حق فسخ عقد را دارد و اگر مهرالمسمی تعیین شده باشد نصف مهرالمسمی را میگیرد و در غیر این صورت مرد باید نصف مهرالمثل را پرداخت کند .


کلمات دیگر: