کلمه جو
صفحه اصلی

پشتکوه

فرهنگ فارسی

بلوکی است در گلپایگان دارای ده قریه و تقریبا ۹۲۸ خانوار و در حدود ۴۶۴٠ تن جمعیت دارد.
دو فرسخ و نیم جنوب باشت است

لغت نامه دهخدا

پشتکوه. [ پ ُ ت ِ ] ( اِخ ) نام سلسله جبالی در مغرب ایران. از دره دیاله تا آب دیز ( آب ِ دز ) کوههای این ناحیه به دو قسمت جداگانه تقسیم میشود: اولی را پیشکوه و دومی را پشتکوه می نامند و این دو قسمت بواسطه درّه رود سیمرّه ( گاماساب و کرخه ) از یکدیگر جدا میشود. ( جغرافیای ایران تألیف کیهان ص 48 ). از ذهاب به بعد بطرف جنوب یک سلسله کوه موازی بطور منظم وجود دارد برآمدگی این چین خوردگی بیشتر بطرف جنوب غربی ولی در ذهاب و اطراف آن از شمال غربی بجنوب شرقی ممتد میباشد و پشتکوه ازلرستان بواسطه درّه عمیقی مجزا میگردد... سلسله جبالی که در طرف راست سَیمرَه و دشت عراق وجود دارد به اسم پشتکوه معروف و رشته عمده آن کبیرکوه است که بسیار منظم و بعضی از قلل آن 2800 گز میرسد. مابین کبیرکوه و عراق چین های کوچکی هم یافت میشود که ارتفاعات آنها بتدریج کم شده بعضی از آنها را رسوبات دجله می پوشاند. از دامنه کبیرکوه رودخانه های کوچکی جریان دارد که هیچکدام به دجله نمیرسد و غالباً از چین های مذکور عبور کرده درّه ها و تنگه های عمیقی حفر مینماید، از همه مهمتر تنگه ویج داروَن و رودخانه آفتاب میباشد که سرچشمه آن در انجیرکوه و درّه ای در آن برای خود حفر کرده است ( انجیرکوه بعد از کبیرکوه مهمترین رشته جبال پشتکوه میباشد ). ( جغرافیای ایران تألیف کیهان ص 27 ). پشتکوه مانند پیشکوه امتدادش از شمال غربی محدود به کوههای کلهر و از شمال شرقی و مشرق وجنوب شرقی به رود سیمره و کرخه و از مغرب و جنوب غربی محدود به جلگه خوزستان است. مهم ترین رشته آن سوانکوه است که از شمال غربی متصل به مانُشت کوه و بنوکوه و جبال کلهر میشود، در جنوب سوانکوه ارتفاع چین خوردگیها کم گشته و مبدّل به ارتفاعات کوچکی در درّه سیمره میشود ولی در عوض در مجاورت آنها چین خوردگی مرتفعی موسوم به کبیرکوه پدید آمده که ارتفاعش از سایرکوهها بیشتر و طول آن قریب 160 کیلومتر است و بموازات آن رشته های دیگری به اسم انجیرکوه که از کلهر شروع شده و سرآب کوه یا سراوانکوه جای دارد، در حوالی سرحد رشته های انارک داغی و غیره واقع شده است که همه دریک امتداد نیست و مانند کبیرکوه و انجیرکوه ارتفاع بسیار ندارد و فقط از جلگه خوزستان که پست تر واقع شده کوههای مرتفعی بنظر می آید. ( جغرافیای طبیعی ایران تألیف کیهان صص 52-53 ). کوههای پشتکوه مانند قسمت پیشکوه از شمال غربی بجنوب و جنوب شرقی به سیمره و کرخه و از جنوب غربی و جنوب به عراق و از 31 درجه و 30تا 34 درجه عرض شمالی و 43 درجه و 30 تا 46 درجه و 15 طول شرقی واقع شده ، آب و هوای پشتکوه مانند پیشکوه ولی دارای تغییرات شدید برحسب ارتفاع است مثلا در دره های مرتفع همیشه دارای برف دائمی ولی ناحیه جنگلها که در گرمسیر واقع شده هیچوقت برف ندارد و آب و هوای مراتع دره سیمره معتدل تر از هوای تپه های غربی و در موقع گرما تنها ناحیه قابل سکنی اراضی واقع بین انجیرکوه و کبیرکوه و قسمتهای دیگر که تقریباً بی آب است بواسطه خشکی بدون حاصل میباشد، هوای قسمتهای مرتفع در موقع شب بقدری سرد است که میزان الحراره در شبهای تابستان چند درجه زیر صفر میرود ولی به فاصله قلیلی میتوان نقاطی یافت که آب و هوای آنها بکلی گرم باشد، بارانهای بهاری پشتکوه بسیار شدید و برف بسیاردارد و به محض بارندگی جویبارها تبدیل به رودهای بزرگی شده مقداری درختهای عظیم را کنده به جلگه می آورد، بارانهای تابستانی نیز چندان کم نیست و اثر رطوبت در دامنه های تپه ها بواسطه نباتات مختلف اقلا تا پانزده روز باقی مانده و مانند داخله ایران زود خشک نمیشود، با این وضعیات واضح است که رطوبت زیاد و گرمای کافی و زمین حاصلخیز نباتات بسیاری بعمل آورده و زمین پوشیده از جنگلهای انبوه میشود، در دره های 500 تا 1500 گزی جنگلها بسیار انبوه و دارای درختهای مختلف از قبیل بلوط و اقاقیا و انار و انجیر و موی جنگلی است و گردو و افرا قسمت مهم درختها را تشکیل میدهد در نقاط مرتفعتر درختها کوتاه تر و گلهای رنگارنگ و مراتع و علفها با آنها مخلوط میشود، پائین تر از 500 متر درختان خرما و مرکبات و انار به مقدار کثیر روئیده ومراتع وسیع زمستانی تمام سطح جلگه را می پوشاند و ازاواسط زمستان علفها سبز شده و گله ها بتدریج در آنهامیچرند، در موقع گرما که گوسفند به ییلاق میرود علفها زرد و خشک شده و چنانکه اشاره شد آنها را آتش میزنند و زمین بکلی سیاه میشود، هوای این نقاط بطوری که تصور میشود در فصل تابستان صاف نیست زیرا که دود علفها و گرد و خاک آنرا تیره میکند و صاف ترین مواقع هواپس از بارندگی میباشد، در این کوهها و جلگه ها حیوانات وحشی و سبع و شکار فراوان یافت میشود. سکنه پشتکوه مخلوطی از طوایف لرفیلی و کردلکی هستند که باهم بکلی مخلوط میباشند ولی در شمال اکثریت با کردها و درجنوب با لرهاست ، طوائف مهم پشتکوه عبارتند از ملکشاهی ، یوسفوند، در دامنه جنوب ، گراوند، در انجیرکوه کردهای دیناروند و غیاث وند، در کوههای مشرف بخوزستان... آثار خرابه های متعدد در قسمت غربی پشتکوه و همچنین اسبابها و آلات سنگ چخماق که آثار انسان اولیه است بسیار دیده میشود، خرابه های دوره ساسانی نیز بسیار میباشد، در نزدیکی شیروان در دو هزارگزی خرابه های شهر هارداپانو از زمان ساسانیان باقی مانده و آجرهای زیاد دارد و قسمتی از آنهابا سنگهای تراشیده و گچ ساخته شده و اغلب بناهای آنها هنوز باقی و کوچه ها منظم و خانه ها بحالت اصلی برجاست ، بیشتر خانه ها دارای طبقه فوقانی و تحتانی و علت عمده اهمیت این نقاط مجاورت با طیسفون پایتخت ساسانیان و اشکانیان بوده ، بین کرمانشاه و پشتکوه دو جاده موجود است یکی از ایوان ده میگذرد و به آفتاب ختم میشود و دیگری از شیروان و ایوان و گردنه ملاقوام بارتفاع 2280 گز میگذرد و دنباله کبیرکوه را گرفته تاپل تنگ امتداد می یابد جاده دیگری از سرپل شروع شده و از کلهر گذشته به پشتکوه میرسد. از شرحی که راجع به... پشتکوه داده شد معلوم میشود این ناحیه برای زراعت و آبادی استعداد کافی دارد زیرا دارای آب فراوان و اراضی بکر و جنگلهای وسیع و هواهای مختلفه گرمسیری و سردسیری است و بنابراین موجبات عمران آن کاملا موجود است... ( جغرافیای سیاسی ایران تألیف کیهان صص 464-465 ). یونانیان کوههای پشتکوه و پیشکوه را زاگرس می نامیدند و ظاهراً اسم فارسی آنها پاطاق است زیرا کوه های مزبور تمام بشکل طاق است. ( جغرافیای طبیعی ایران تألیف کیهان ص 3 و 48 ). ناحیت پشتکوه در عهد قدیم جزء مملکت عیلام بود. ( ایران باستان ج 1 ص 130 ). کوره ماسبذان که در کتب قرون ابتدائی هجری مذکور است همان است که امروز پشتکوه گویند. ( رجوع به حواشی تاریخ سیستان ص 150 و 234 و حواشی مجمل التواریخ والقصص ص 394 شود ). اطراف خرم آباد و اراضی پشتکوه را در عصر مغول لر کوچک میخوانده اند. ( تاریخ مفصل ایران ج 1 از حمله چنگیز تا تشکیل دولت تیموری ص 442 ) :

پشتکوه . [ پ ُ ] (اِخ ) (ده ...)دو فرسخ و نیم جنوب باشت است . (فارسنامه ٔ ناصری ).


پشتکوه . [ پ ُ ] (اِخ ) در ولایت خمسه واقع و دارای معدن آهن و سرب است .


پشتکوه . [ پ ُ ] (اِخ ) موضعی است به گیلان . رجوع به جغرافیای سیاسی ایران تألیف کیهان ص 375).


پشتکوه . [ پ ُ ] (اِخ ) نام بلوکی است از چهاردانگه هزارجریب مازندران . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 291) .


پشتکوه . [ پ ُ ] (اِخ ) نام بلوکی در گلپایگان دارای ده قریه و تقریباً 928 خانوار ودر حدود 4640 سکنه . (جغرافیای سیاسی ایران تألیف کیهان صص 406-407). مساحت آن 8 تا 10 فرسخ حد شمالی سه ده ، شرقی شهر، جنوبی رودخانه و غربی کوه بربرود.


پشتکوه . [ پ ُ ] (اِخ ) از بلوکات یزد، حد شمالی مهریز و میانکوه و پیشکوه ، حد شرقی جاده ٔ کرمان و قسمت شمالی شهر بابک ، حد جنوبی گردنه ٔ ابرقو و حد غربی کوهستان و کویر بین آباده و نائین . مرکز نیرو، عده ٔ قری 30 و مساحت آن 200 فرسخ است . سکنه ٔ آن 16510 تن است . دارای معدن سرب و زغال سنگ است .


پشتکوه . [ پ ُ ت ِ ] (اِخ ) نام سلسله ٔ جبالی در مغرب ایران . از دره ٔ دیاله تا آب دیز (آب ِ دز) کوههای این ناحیه به دو قسمت جداگانه تقسیم میشود: اولی را پیشکوه و دومی را پشتکوه می نامند و این دو قسمت بواسطه ٔ درّه ٔ رود سیمرّه (گاماساب و کرخه ) از یکدیگر جدا میشود. (جغرافیای ایران تألیف کیهان ص 48). از ذهاب به بعد بطرف جنوب یک سلسله ٔ کوه موازی بطور منظم وجود دارد برآمدگی این چین خوردگی بیشتر بطرف جنوب غربی ولی در ذهاب و اطراف آن از شمال غربی بجنوب شرقی ممتد میباشد و پشتکوه ازلرستان بواسطه ٔ درّه ٔ عمیقی مجزا میگردد... سلسله ٔ جبالی که در طرف راست سَیمرَه و دشت عراق وجود دارد به اسم پشتکوه معروف و رشته ٔ عمده ٔ آن کبیرکوه است که بسیار منظم و بعضی از قلل آن 2800 گز میرسد. مابین کبیرکوه و عراق چین های کوچکی هم یافت میشود که ارتفاعات آنها بتدریج کم شده بعضی از آنها را رسوبات دجله می پوشاند. از دامنه ٔ کبیرکوه رودخانه های کوچکی جریان دارد که هیچکدام به دجله نمیرسد و غالباً از چین های مذکور عبور کرده درّه ها و تنگه های عمیقی حفر مینماید، از همه مهمتر تنگه ٔ ویج داروَن و رودخانه ٔ آفتاب میباشد که سرچشمه ٔ آن در انجیرکوه و درّه ای در آن برای خود حفر کرده است (انجیرکوه بعد از کبیرکوه مهمترین رشته ٔ جبال پشتکوه میباشد). (جغرافیای ایران تألیف کیهان ص 27). پشتکوه مانند پیشکوه امتدادش از شمال غربی محدود به کوههای کلهر و از شمال شرقی و مشرق وجنوب شرقی به رود سیمره و کرخه و از مغرب و جنوب غربی محدود به جلگه ٔ خوزستان است . مهم ترین رشته ٔ آن سوانکوه است که از شمال غربی متصل به مانُشت کوه و بنوکوه و جبال کلهر میشود، در جنوب سوانکوه ارتفاع چین خوردگیها کم گشته و مبدّل به ارتفاعات کوچکی در درّه سیمره میشود ولی در عوض در مجاورت آنها چین خوردگی مرتفعی موسوم به کبیرکوه پدید آمده که ارتفاعش از سایرکوهها بیشتر و طول آن قریب 160 کیلومتر است و بموازات آن رشته های دیگری به اسم انجیرکوه که از کلهر شروع شده و سرآب کوه یا سراوانکوه جای دارد، در حوالی سرحد رشته های انارک داغی و غیره واقع شده است که همه دریک امتداد نیست و مانند کبیرکوه و انجیرکوه ارتفاع بسیار ندارد و فقط از جلگه ٔ خوزستان که پست تر واقع شده کوههای مرتفعی بنظر می آید. (جغرافیای طبیعی ایران تألیف کیهان صص 52-53). کوههای پشتکوه مانند قسمت پیشکوه از شمال غربی بجنوب و جنوب شرقی به سیمره و کرخه و از جنوب غربی و جنوب به عراق و از 31 درجه و 30تا 34 درجه عرض شمالی و 43 درجه و 30 تا 46 درجه و 15 طول شرقی واقع شده ، آب و هوای پشتکوه مانند پیشکوه ولی دارای تغییرات شدید برحسب ارتفاع است مثلا در دره های مرتفع همیشه دارای برف دائمی ولی ناحیه ٔ جنگلها که در گرمسیر واقع شده هیچوقت برف ندارد و آب و هوای مراتع دره ٔ سیمره معتدل تر از هوای تپه های غربی و در موقع گرما تنها ناحیه ٔ قابل سکنی اراضی واقع بین انجیرکوه و کبیرکوه و قسمتهای دیگر که تقریباً بی آب است بواسطه ٔ خشکی بدون حاصل میباشد، هوای قسمتهای مرتفع در موقع شب بقدری سرد است که میزان الحراره در شبهای تابستان چند درجه زیر صفر میرود ولی به فاصله ٔ قلیلی میتوان نقاطی یافت که آب و هوای آنها بکلی گرم باشد، بارانهای بهاری پشتکوه بسیار شدید و برف بسیاردارد و به محض بارندگی جویبارها تبدیل به رودهای بزرگی شده مقداری درختهای عظیم را کنده به جلگه می آورد، بارانهای تابستانی نیز چندان کم نیست و اثر رطوبت در دامنه های تپه ها بواسطه ٔ نباتات مختلف اقلا تا پانزده روز باقی مانده و مانند داخله ٔ ایران زود خشک نمیشود، با این وضعیات واضح است که رطوبت زیاد و گرمای کافی و زمین حاصلخیز نباتات بسیاری بعمل آورده و زمین پوشیده از جنگلهای انبوه میشود، در دره های 500 تا 1500 گزی جنگلها بسیار انبوه و دارای درختهای مختلف از قبیل بلوط و اقاقیا و انار و انجیر و موی جنگلی است و گردو و افرا قسمت مهم درختها را تشکیل میدهد در نقاط مرتفعتر درختها کوتاه تر و گلهای رنگارنگ و مراتع و علفها با آنها مخلوط میشود، پائین تر از 500 متر درختان خرما و مرکبات و انار به مقدار کثیر روئیده ومراتع وسیع زمستانی تمام سطح جلگه را می پوشاند و ازاواسط زمستان علفها سبز شده و گله ها بتدریج در آنهامیچرند، در موقع گرما که گوسفند به ییلاق میرود علفها زرد و خشک شده و چنانکه اشاره شد آنها را آتش میزنند و زمین بکلی سیاه میشود، هوای این نقاط بطوری که تصور میشود در فصل تابستان صاف نیست زیرا که دود علفها و گرد و خاک آنرا تیره میکند و صاف ترین مواقع هواپس از بارندگی میباشد، در این کوهها و جلگه ها حیوانات وحشی و سبع و شکار فراوان یافت میشود. سکنه ٔ پشتکوه مخلوطی از طوایف لرفیلی و کردلکی هستند که باهم بکلی مخلوط میباشند ولی در شمال اکثریت با کردها و درجنوب با لرهاست ، طوائف مهم پشتکوه عبارتند از ملکشاهی ، یوسفوند، در دامنه ٔ جنوب ، گراوند، در انجیرکوه کردهای دیناروند و غیاث وند، در کوههای مشرف بخوزستان ... آثار خرابه های متعدد در قسمت غربی پشتکوه و همچنین اسبابها و آلات سنگ چخماق که آثار انسان اولیه است بسیار دیده میشود، خرابه های دوره ٔ ساسانی نیز بسیار میباشد، در نزدیکی شیروان در دو هزارگزی خرابه های شهر هارداپانو از زمان ساسانیان باقی مانده و آجرهای زیاد دارد و قسمتی از آنهابا سنگهای تراشیده و گچ ساخته شده و اغلب بناهای آنها هنوز باقی و کوچه ها منظم و خانه ها بحالت اصلی برجاست ، بیشتر خانه ها دارای طبقه ٔ فوقانی و تحتانی و علت عمده ٔ اهمیت این نقاط مجاورت با طیسفون پایتخت ساسانیان و اشکانیان بوده ، بین کرمانشاه و پشتکوه دو جاده موجود است یکی از ایوان ده میگذرد و به آفتاب ختم میشود و دیگری از شیروان و ایوان و گردنه ٔ ملاقوام بارتفاع 2280 گز میگذرد و دنباله ٔ کبیرکوه را گرفته تاپل تنگ امتداد می یابد جاده ٔ دیگری از سرپل شروع شده و از کلهر گذشته به پشتکوه میرسد. از شرحی که راجع به ... پشتکوه داده شد معلوم میشود این ناحیه برای زراعت و آبادی استعداد کافی دارد زیرا دارای آب فراوان و اراضی بکر و جنگلهای وسیع و هواهای مختلفه ٔ گرمسیری و سردسیری است و بنابراین موجبات عمران آن کاملا موجود است ... (جغرافیای سیاسی ایران تألیف کیهان صص 464-465). یونانیان کوههای پشتکوه و پیشکوه را زاگرس می نامیدند و ظاهراً اسم فارسی آنها پاطاق است زیرا کوه های مزبور تمام بشکل طاق است . (جغرافیای طبیعی ایران تألیف کیهان ص 3 و 48). ناحیت پشتکوه در عهد قدیم جزء مملکت عیلام بود. (ایران باستان ج 1 ص 130). کوره ماسبذان که در کتب قرون ابتدائی هجری مذکور است همان است که امروز پشتکوه گویند. (رجوع به حواشی تاریخ سیستان ص 150 و 234 و حواشی مجمل التواریخ والقصص ص 394 شود). اطراف خرم آباد و اراضی پشتکوه را در عصر مغول لر کوچک میخوانده اند. (تاریخ مفصل ایران ج 1 از حمله ٔ چنگیز تا تشکیل دولت تیموری ص 442) :
آفتابی بود با فرّ و شکوه
وقت شام آمد نهان در پشتکوه .

قهوه رخی .



پشتکوه . [ پ ُ] (اِخ ) در جنوب کوه گیلویه واقع است و کوه گیلویه به دو ناحیه ٔ بزرگ تقسیم میشود: قسمت شمالی و شرقی کوهستانی و سردسیر و موسوم است به کوه گیلویه و پشت کوه ، قسمت جنوبی و غربی گرمسیر و معروف بزیرکوه و بهبهان میباشد. (جغرافیای سیاسی ایران تألیف کیهان ص 88).


دانشنامه عمومی

پشتکوه به یکی از موارد زیر اشاره دارد:
پشتکوه (منطقه)، نام تاریخی استان ایلام
پشتکوه (بندرعباس)، روستایی از توابع بخش تخت شهرستان بندرعباس در استان هرمزگان
پشتکوه (رفسنجان)، روستایی از توابع بخش کشکوئیه شهرستان رفسنجان در استان کرمان
پشتکوه (عنبرآباد)، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان عنبرآباد در استان کرمان
پشتکوه (خمین)، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان خمین در استان مرکزی

دانشنامه آزاد فارسی

پُشتکوه
منطقه ای کمابیش مطابق با استان ایلام کنونی، واقع در غرب رشته کوه های کبیرکوه. این منطقه از غرب با عراق هم مرز است و از شرق، از طریق کبیرکوه، از منطقۀ پیشکوه جدا می شود. سکنۀ بومی نواحی شمالی پُشتکوه را طوایف کرد و نواحیِ جنوبی آن را طوایف لر تشکیل می دهند.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] پُشْتْکوه، منطقه ای تاریخی در باختر ایران که تقریباً با استان ایلام مطابقت دارد.
از آغاز پادشاهی شاهان صفوی، منطقه لُر کوچک به لرستان فِیلی معروف شد و لرستان فیلی در زمان سلطنت آقامحمدخان قاجار (۱۲۱۰-۱۲۱۱ق/۱۷۹۶-۱۷۹۷م) به دو منطقه پشتکوه و پیشکوه تقسیم گردید. کبیرکوه (کوه کَوَر، کَبَر) از کوه های بلند و مهم کوهستان زاگرس و مرز میان دو منطقه است. برخی از جغرافی نویسان، رودبزرگ سیمره را نیز مرز میان پشتکوه و پیشکوه دانسته اند.
← علت نام گذاری
پشتکوه را شامل رشته های کوهستانی و جلگه هایی در میان کوه ها دانسته اند که به صورت نفوذناپذیری از کرانه راست رود کرخه تا مرز امتداد دارد. کوه های این منطقه از شمال غربی به جنوب شرقی کشیده شده اند. کبیرکوه عظیم ترین و منظم ترین کوهستان ناحیه است که به طول ۱۶۰کم مانند دیواره ای پشتکوه را از داخل ایران جدا می کند و گردنه های کوچکی آن را به پیشکوه پیوند می دهد.
← آب و هوا
با نشانی هایی که برخی از مورخان از زیستگاه قوم کاسی (کاشو یا کاشی) در غرب ایران و در دامنه های کوهستان زاگرس به دست داده اند، دانسته می شود که سرزمین لرها، از جمله منطقه پشتکوه، در نیمه نخست هزاره ۲ق م، زیستگاه این قوم باستانی بوده است و آن ها از همین جا به جلگه بین النهرین سرازیر شده، بر امپراتوری بابل دست یافتند و توانستند نزدیک ۶ قرن بر آن فرمان رانند. پشتکوه منطبق با ناحیه تاریخی «ماسَبَدان» (ماسپتان، ماه سُبُدان، ماسَبَذان) است. استرابن از این منطقه با نام «مساباتیس» نام برده، و افزوده است که به ماد (مدیا) تعلق دارد، و برخی نیز آن را از سرزمین های ایلام دانسته اند. او جای مساباتیس را در جنوب ماد، در کوه های زاگرس ذکر کرده است.
← دوره پارتی متقدم
...

پیشنهاد کاربران

در دوران مخامنشیان نام دیگر رشته کوه زاگرس بود

استان لرستان به بخش تقسیم می شد

پیش کوه*استان لرستان *
پشت کوه *استان ایلام *

سلام پشتکوه یعنی قناتی که پشتش به کوه وصل میباشد ودربرابر خشک سالیهای چندین ساله کم اب نمیشود به طوریکه در خشکسالی های اخیر این امر به خوبی ثابت شد


کلمات دیگر: