کلمه جو
صفحه اصلی

استیفا


برابر پارسی : بازستانی

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - تمام فرا گرفتن تمام باز ستدن . ۲ - طلب تمام چیزی را کردن . ۳ - ( اسم ) شغل و وظیف. مستوفی حساب . ۴ - تصفی. مالیات . ۵ - انتفاع و بهره بردن از کار یا مال غیر با اجاز. او . یا دیوات استیفائ . ادارهای که مستوفیان و محاسبان در آن بکار مشغول بودند داراستیفائ .

فرهنگ عمید

۱. حق یا مال را به طور کامل گرفتن.
۲. کاری را به طور کامل انجام دادن، حق چیزی را ادا کردن.
۳. [قدیمی] شغل و وظیفۀ مستوفی، حساب مالیات.
۴. (ادبی ) ادا کردن حق مطلب به نحو احسن.

دانشنامه آزاد فارسی

(در لغت به معنای دریافت حق خود به تمامی و بی کم وکاست) در اصطلاح حقوق، استفاده از کار، یا از مال دیگری که در این صورت استفاده کننده باید اجرت و بهای آن را به تمام بپردازد. در قانون مدنی ایران استیفا ذیل ضمان قهری آمده و از اسباب مسئولیت های خارج از قرارداد ذکر شده است، در صورتی که استیفا همواره با رضایت و موافقت طرفین است و از جملۀ قراردادهاست. احکام مربوط به استیفا در دو مادۀ ۳۳۶ و ۳۳۷ قانون مدنی ذکر شده است. مادۀ ۳۳۶ راجع به استفاده از کار و عمل دیگری است که اگر عرفاً مستحق اجرت و مزد باشد، استفاده کننده باید اجرت آن را بپردازد. دو شرط برای دریافت و استیفای مزد کاری که دیگری انجام داده، پیش بینی شده است: ۱. عامل (شخصی که کار را انجام داده) آن کار را به درخواست و به امر دیگری انجام داده باشد، بنابراین اگر به ابتکار خود، یا به میل خود مبادرت به انجام کاری به نفع دیگری کند، مستحق اجرت نیست؛ ۲. عامل عرفاً و عادتاً برای انجام کار یا خدمات مربوط، آماده و مهیّا باشد، ولو بدون درخواست و دستور دیگری مبادرت به آن کار کرده باشد، مانند این که عده ای به عنوان نجات غریق در کنار دریا مبادرت به نجات قایق یا شخصی که در حال غرق شدن است کنند. چون مأموریت نجات غریق، عرفاً مهیا برای این نوع خدمات است، مستحق اجرت است. به هرحال، اگر معلوم شود عامل قصد تبرّع داشته و مجانی کار را انجام داده، مستحق اجرت نیست. مادۀ ۳۳۷ قانون مدنی راجع به استفاده از مال دیگری است و مقرر می دارد: «هرگاه کسی برحسب اذن صریح یا ضمنی، از مال غیر استیفای منفعت کند، صاحب مال مستحق اجرت المثل خواهد بود، مگر این که معلوم شود اذن در انتفاع مجانی بودن است». به طور کلی استیفا مبتنی بر قاعدۀ احترام به کار و مال مؤمن است که از فقه گرفته شده است.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] استیفاء در دو معنا به کار رفته است: ۱. گرفتن حق به طور کامل به وسیلۀ صاحب حق. ۲. به آخر رسانیدن عدد در ازدواج و طلاق. از استیفاء به معنای نخست در بسیاری از باب ها مانند زکات، دین، رهن، اجاره، وکالت، نکاح، قضاء، حدود و تعزیرات، قصاص و دیات به مناسبت سخن رفته است. استیفاء به معنای دوم در باب نکاح و طلاق آمده است.
حق مورد استیفاء یا از حقوق خداوند است یا از حقوق مردم و هر یک نیز یا از امور مالی است یا غیر مالی.
از این رو، استیفاء بر چهار قسم است:
۱. استیفای حق اللّه غیر مالی
۲. استیفای حق اللّه مالی
۳. استیفای حق النّاس غیر مالی
۴. استیفای حق الناس مالی

استیفای حق اللّه غیر مالی
استیفای حق اللّه غیر مالی به دو قسم تقسیم می شود:

← استیفای حدود
استیفای حق اللّه مالی دارای یک قسم است:

← استیفای زکات
...

پیشنهاد کاربران

استعفا:
استیفا:
این دو کلمه را نباید با هم اشتباه کرد استعفا" درخواست کنار ه گرفتن از کار" است و استیفا به معنای" بازپس گرفتن به تمامی" یا" درخواست باز پس گرفتن ( مال یا حق خود ) است.
( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۲۱. )

استیفا. املاءِ ناصحیح استیفاء ( توجه شود به «ء» ) .

تمام گرفتن

کسی که حقی دارد یا عهده دار تکلیفی است، زمانی می تواند حق یا تکلیف خود را اجرا نماید که توانایی یا شایستگی آن را دارا باشد. در حقوق ایران به این اهلیت، اهلیت استیفا یا اهلیت تصرف گفته اند

صلاحیت اجرای تکلیف

استفاده از کار یا مال دیگری با رضای او.

دارای دو معنی
گرفتن حق بطور کامل و معنی دیگر آن هم صلاحیت برخورداری از اجرای حق و تکلیف


کلمات دیگر: